عشق پرتقالی
دختر پرتقالی. یوستاین گاردر. ترجمهی مهوش خرمی پور. تهران: انتشارات تندیس. چاپ هشتم: 1390. 1500 نسخه. 188 صفحه. 4000 تومان.
"پدرم یازده سال پیش از دنیا رفت. در آن زمان من چهار سال بیشتر نداشتم و در خواب هم نمی دیدم که روزی بتوانم دوباره با او ارتباط برقرار کنم. اما حالا قرار است هر دو با هم کتابی بنویسیم. این ها سطرهای این کتابند که من به تنهایی به روی کاغذ می آورم اما به زودی پدرم نیز مرا همراهی می کند. زیرا او حرف های بیش تری برا ی گفتن دارد"{1}
داستان دختر پرتقالی با این سطرها آغاز میشود و خواننده را برای ادامه داستان آماده میکند. قصه خیلی خوب شروع میشود اما به همان خوبی ادامه پیدا نمیکند و خیلی زود خواننده را متوجه این نکته میکند که نویسنده به جز همان طرح بدیع اولیه، یعنی نوشتن داستان از زبان پدری که سالهاست مرده است و به صورت اتفاقی داستانش در گهواره فرزندش پیدا شده حرف تازهای برای گفتن ندارد. همین است که نویسنده مجبور میشود با پرداختن به جزییات بی مورد و غیر ضروری که تخیل خواننده را تحریک نمیکند ماجرای عشق پدر به دختری جادویی به نام دختر پرتغالی را کش بدهد. نویسنده از آشناییاش در یک ایستگاه مترو با دختری آغاز میکند که سبدی پرتغال حمل میکند و از آنجا به بعد هر جا که نویسنده او را می بیند همراه مشتی پرتغال میبیند و این سوال برای او پیش میآید که رابطه مشکوک دخترک با پرتغالها چیست. با اینهمه سراسر داستان پر از روزمرگیهای مردی است که عاشق دختر پرتغالیاست و او را در مکانهای مختلف و در وضعیتهای مختلف دنبال میکند و هرگز به او نمیرسد. البته یوستاین گاردر قلم روانی دارد وبه خوبی میتواند موضوع را جمع و جور کند و با پرداختن به مایههای فلسفی و معماگونه به قصه جذابیت تازهای بدهد. حالت سحرآمیز و معماگونهای که با درونمایه فلسفی کتابهایش جلوه جذابی پیدا میکند و شاید از همه اینها مهمتر، آن باشد که نویسنده بیپروا به سراغ موضوعات کلیدی زندگی و واکاوی مسائلی از قبیل سرمنشأ انسان، آغاز و سرانجام بشر و مفهوم زندگی میرود؛ موضوعاتی که هرچند بدیهی و تکراری بهنظر میرسد اما نوشتن از آنها بهگونهای که هم نو و هم جذاب است.
"ما در هستی یک مکان نداریم بلکه در آن به همان اندازهای جا داریم که برای خود تعیین می کنیم"{2}،" آیا می توانم مطمئن باشم که بعد از این ،هستی دیگری وجود داشته باشد؟"{3}
خواندن دختر پرتغالی زمانی طولانی تر میشود که بدانید این کتاب به چاپ هشتم رسیده است و برای همین با شوق بیشتری کتاب را میگشایید اما برای تمام کردن آن باید وارد مارتن خواندن بشوید. با اینکه کتاب از حجم کمی برخوردار است اما خواندنش آنقدر کند پیش میرود که مثل این است که ماراتنی را آغاز کردهاید آن هم یک ماراتن پرتغالی. با اینهمه باید دختر پرتغالی برای نوجوانان کتاب جالب و جذابی باشد چون قهرمان داستان خود نوجوانی است که حالا میخواهد پا به دنیای بزرگسالان بگذارد و با ورود به دانشگاه چشم به آینده دارد.
" خوب نشستهای جرج؟ به هر حال باید قرص و محکم سر جایت بنشینی چون میخواهم داستان مهیج و تکان دهنده ای را برایت تعریف کنم... بارها سعی کردهام که اوضاع چندین سال بعد را برای خود مجسم کنم اما هرگز موفق به این کار نشدم. حتی نمیدانم وقتی تو این نامه را میخوانی چند ساله هستی، و من پدر تو مدتهاست که از زمان خارج شدهام. واقعیت این است که همین حالا هم یک شبح هستم. دلم میخواهد کمی برای تو درد دل کنم و از چیزهایی بگویم که در این لحظه فکرم را به خود مشغول کرده است و فکر میکنم در این لحظه برای تو قابل درک نیست"{4}
همین فکر است که باعث می شود پدر، نامهای از عشق خود به دختر پرتغالی برای فرزند نوزادش بنویسد و امیدوار باشد که وقتی فرزندش به سن بلوغ رسید آنها را میخواند و آنموقع است که او رادرک خواهد کرد.
در صفحات پایانی کتاب پدر جرج از او سوال میکند که اگر قبل از ورود به این دنیا حق انتخاب داشت و میتوانست بین ورود به دنیا و سپری کردن مدت بسیار کوتاه و سپس دل کندن از تمام چیزهایی که دوستش دارد، و نیامدن به این دنیا یکی را انتخاب کند، کدامیک را انتخاب میکرد؟
یوستاین گاردر، در 1952 در نروژ به دنیا آمد. از یوستاین گاردر تا به امروز آثاری همچون "درون یک آینه، درون یک معما"، "راز فال ورق"، "راز رنگین کمان"، "سلام، کسی اینجا نیست"، "زندگی کوتاه است"، "مرد داستان فروش" و "مایا" ترجمه شده است.
این نویسنده نروژی که آثارش هم برای نوجوانان و هم بزرگسالان جذابیت دارد، تا به امروز 12 کتاب را در کارنامه ادبی خود ثبت کرده است.
خواننده ایرانی یوستاین گاردر را بیشتر با کتاب " دنیای صوفی" می شناسد و از این جهت خواندن کتابهای دیگر او با فرمی متفاوت و موضوعاتی گوناگون او را به نویسندهای چند وجهی بدل میکند.
پی نوشت:
[1]صفحه 5 کتاب
[2]صفحه 16 کتاب
[3 صفحه 160 کتاب
[4]صفحه 15 کتاب
فاطمه شفیعی بخش کتاب و کتابخوانی تبیان