تبیان، دستیار زندگی
پژوهش از دیدگاه آیت الله جوادی آملی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

خودتان صاحب نظر شوید

پژوهش از دیدگاه آیه الله جوادی آملی (1)

آیت الله جوادی آملی

متن ذیل برگفته از بیانات آیه الله جوادی آملی است...

باید بدانیم همه ما در کنار سفره نظام پربرکت اسلامی کوشش امام و خون شهدا نشسته‌ایم در آمل ما خدمت آیت الله غروی که از شاگردان سابقه‌دار مرحوم آخوند خراسانی بود قوانین می‌خواندیم یک روز ایشان فرمودند تقریرات درس آخوند الآ‌ن سالها گذشت کاغذ همان کاغذهای قبلی است و چشم من هم مساعد نیست که بتوانم ببینم شما اینها را رونویسی کنید که بعد ما بتوانیم بخوانیم.

مقداری از آن تقریرات را ما رونویسی کردیم که ایشان بتوانند بخوانند بعد هیچ اثری دیگر از این تقریرات و امثال ایشان نبود بسیاری از اینها روی همان کاغذهای قبلی می‌نوشتند که وقتی خودشان رحلت می‌کردند این کاغذها فرسوده می‌شد و به خاک سپرده می‌شد.

در جریان بزرگداشت و کنگره مرحوم آخوند خراسانی(رضوان الله علیه) این نکته آنجا به عرض شما رسید اگر حضور داشتید. مرحوم علامه سمنانی بابلی که جزء مبارزان علیه نظام ستم‌شاهی رضاخان بود مورد قهر آن حکومت قرار گرفت آن بزرگوار را از بابل به سمنان تبعید کردند این بزرگوار سال 35 یا 36 هجری بود یعنی در حدود 55 یا 56 سال قبل سری به قم زدند مراجع بزرگوار آن روز همه به دیدن ایشان آمدند

ایشان هم بازدید مراجع را حفظ کرد در بازدید یکی از این مراجع بنده در خدمتشان بودم با آن بزرگوار که گفتگو می‌کرد این داستان را مطرح کرد که من ـ شاگرد مرحوم آخوند خراسانی بود ـ که من تقریرات درس مرحوم آخوند را می‌نوشتم و مرحوم آخوند برای نوشتن جلد دوم کفایه تقریرات مرا گرفت

و به استناد او تنظیم کرد اما هیچ اثری دیگر از تقریرات مرحوم علامه سمنانی نیست بسیاری از این بزرگان یا فقه نوشتند یا اصول نوشتند یا فلسفه و کلام نوشتند یا تفسیر نوشتند همه اینها پوسید الآن اگر چند نفر از شما بزرگواران یکجا جمع شدید.

 و برخی از گفته‌ها را به صورت مکتوب در می‌آورید همه ما بدانیم که اوّلین ثواب را امام و شهدا می‌برند بعد خود ما, حواستان جمع باشد این نظام است این خونهای پربرکت است که این معارف را قابل عرضه کرده است لذا این ولیّ‌نعمتها را از نظر دور نداریم.

اما اصل مطلب شما بزرگواران عنایت کنید آنچه در پژوهش و تحقیق مرقوم می‌فرمایید یک دفتر جدایی برای خودتان داشته باشید که خودتان بشوید صاحب نظر, خودتان بشوید صاحب پژوهشکده یا پژوهشگاه خودتان که سن قدری بالا آمده عدّه‌ای را بتوانید بپرورانید و شاگردپرور باشید .

یک وقت انسان عمری شاگرد است یک وقت انسان وقتی که نوسال است یا جوان است شاگرد است وقتی سالمند شد شاگردپرور است اگر روحیّه کسی روحیّه پژوهش و تحقیق بود همین که سن بالا آمده به جایی می‌رسد که مائده‌ای دارد مأدبه‌ای دارد عدّه‌ای در کنار سفره او هستند.

این کار را حتماً برای خودتان دفتر جدا, نوشته‌های جدا داشته باشید وقتی در محضر رسول گرامی(علیه و علی آله آلاف التحیّة و الثناء) کسی عرض کرد یا رسول الله! محفل شما بسیار سودمند و علمی است.

 ولی از مجلس شما که بیرون رفتیم آن لذّت را از دست خواهیم داد حضرت فرمود: «استعن بیمینک» به من نگو به دستت بگو, شما که وارد مجلس ما شدید یک قلم دستت باشد یک کاغذ دستت باشد مطالب را یادداشت کن بعد وقتی فرصت مناسب پیدا کردی

 اینها را تجزیه کن تحلیل کن بشوی یک پژوهشگر «استعن بیمینک» برخیها عمری شاگردند اینها به جایی نمی‌رسند البته ثواب تعلّم سر جایش محفوظ است اما بعد بشوند معلّم این نیست, اما برخی طبق رهنمود وجود مبارک رسول گرامی(علیه و علی آله آلاف التحیّة و الثناء) «استعن بیمینک» یعنی از دستت کمک بگیر وگرنه همین که انسان از گوش به گوش دیگر سپرد این همین چند ساعت ممکن است یادش باشد و بعد از یادش برود این محقّق بار نمی‌آید.

این دین ما گفته باسواد شو و راه سواد را هم به ما نشان داد فرمود محدوده مظنّه, محدوده احتمال, محدوده شک اینها جزء زباله‌هاست جزء دست دوم و سوم است اینها را به ذهن راه نده محدوده برهان, محدوده جزم, محدوده قطع, محدوده یقین, محدوده علم آنجا حرکت کن نه دهن باز کن چیزی که محقّقانه نیست نگو, نه دهن ببند چیزی که محقّقانه است

ساکت باش این دو مرز را دین بست فرمود بالأخره انسان یا سر را بالا می‌کند می‌گوید نه یا سر را پایین می‌کند می‌گوید آری این آریِ او باید صددرصد باشد و آن نه او هم باید صددرصد باشد بی‌تحقیق سر بالا کند بگوید نه, بی‌تحقیق سر پایین کند بگوید آری این به جایی نمی‌رسد.

سه روایت برابر دو سه نسخه مرحوم کلینی(رضوان الله علیه) نقل کرده از وجود مبارک امام صادق(سلام الله علیه) که «إنّ الله سبحانه و تعالی حَصّن أو حضّن أو خصّ» حَصَّن یعنی دژ و قلعه محکم قرار داد دو قلعه یکی به طرف قبول و تصدیق, یکی به طرف نکول و تکذیب این را در این دو قلعه و دژ معال کرد, حضّ, تحضیض کرد, ترغیب کرد, تشویق کرد در نفی و اثبات, خصّ یعنی بندگان مسلمان و مؤمن را از این ویژگی بهره‌مند کرد

که اگر خواست چیزی را تصدیق کند صددرصد و محقّقانه باشد چیزی را تکذیب کند صددرصد و محقّقانه باشد بنای عقلا این است, عرف این است این تا حدودی برای استظهار از ظواهر سودمند است اما وقتی آدم قدری بالاتر آمد با جهان‌بینی کار داشت آنجا دیگر بنای عقلا و فهم عرف و ظاهر لفظ کارآیی ندارد آنجا جزم است و جزم آدم باید جزم‌شناس باشد و جزمی باشد تا عزم‌شناس باشد و عزمی باشد.

فرمود این کارها را ذوالعزم طلب می‌کند (إِنَّ ذلِکَ لَمِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ) اینکه وجود مبارک لقمان به عنوان حکیم معرفی شده (لَقَدْ آتَیْنَا لُقْمَانَ الْحِکْمَةَ) و او دارد نصیحت می‌کند می‌گوید این کاری است (عَزْمِ الْأُمُورِ) چون می‌دانید کارِ اختیاری بدون عزم که صادر نمی‌شود

ولی برخی از کارها که مهم است انسان مدّتهای روی آن فکر می‌کند مشورت می‌کند تدبّر و تأمّل این می‌گویند عزم‌الامور یعنی «مِن الامور الّتی یَجب أن یُعزن علیها» باسواد شدن مِن عزم الامور است

یعنی کاری است که انسان جدّاً باید روی آن تصمیم بگیرد. یک وقت است می‌خواهد مقداری میوه تهیه کند حالا دیگر فکر کند و بررسی کند و مطالعه کند نیست اما یک وقت می‌خواهد خانه تهیه کند, یک وقت می‌خواهد همسر تهیه کند جوانی است می‌خواهد ازدواج کند

این مِن عزم الامور است یعنی خیلی دقّت می‌کند خیلی مطالعه می‌کند خیلی فکر می‌کند خیلی بررسی می‌کند. باسواد شدن من عزم الامور است یعنی «مِن الامور الّتی یَجب أن یُعزن علیها» آن بیان نورانی که مرحوم کلینی(رضوان الله علیه) نقل کرده است فرمود بالأخره انسان یا می‌گوید نه یا می‌گوید آری این سرگردان نیست که انسان سرگردان که به جایی راه نمی‌برد که فرمود اگر بخواهد بگوید آری باید صددرصد و تحقیق‌شده باشد (لاَ تَقْفُ مَا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ) این آیه سوره اسراء بخواهد بگوید نه, فرمود: (بَلْ کَذَّبُوا بِمَا لَمْ یُحِیطُوا بِعِلْمِهِ وَلَمَّا یَأْتِهِمْ تَأْوِیلُهُ)

خدای سبحان کافران را, منافقان را, ملحدان را, مشرکان را سرزنش می‌کند که اینها بی‌تحقیق گفتند نه (بَلْ کَذَّبُوا بِمَا لَمْ یُحِیطُوا بِعِلْمِهِ وَلَمَّا یَأْتِهِمْ تَأْوِیلُهُ) این حدیث نورانی راه پژوهش و تحقیق را به همه ما یاد می‌دهد که خواستیم قلم دست بگیریم چیزی بنویسیم اثبات کنیم باید صددرصد باشد نفی کنیم باید صددرصد باشد.

این می‌شود پژوهش وگرنه اگر شک و ظنّ و قیاس و گمان و وهم بود همه اینها لرزان است اینها هرگز انسان را استوار نگه نمی‌دارد برای اینکه خود اینها لرزان‌اند اگر ذات اقدس الهی زمین را از لرزش نجات داد به وسیله جبل نجات داد فرمود ما این جبال را اوتاد قرار دادیم خدا غریق رحمت کند این سیّد مرتضی را فرمود این اوصافی که مثل کوه در دل انسان مستقر است می‌گویند جِبلّی آدم, مثل جبل است.


منابع:

پایگاه آیه الله جوادی آملی

تهیه و تنظیم: محمد حسین امین ، گروه حوزه علمیه تبیان