تبیان، دستیار زندگی
اگرچه دیوار كوهستانی شمالی‌ترین نقطه پایتخت مثل سدی در برابر خروج آلودگی هوا از این شهر قد علم كرده ، در عوض پارك جمشیدیه در خطی مجاور و موازی با همان كوهستان، مثل ریه‌ای سبز عمل می‌كند
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

پاركی با حیوانات سنگی!
پاركی با حیوانات سنگی!


اگرچه دیوار كوهستانی شمالی‌ترین نقطه پایتخت مثل سدی در برابر خروج آلودگی هوا از این شهر قد علم كرده و آسمان آن نقطه را به تیرگی كشانده، در عوض پارك جمشیدیه در خطی مجاور و موازی با همان كوهستان، مثل ریه‌ای سبز عمل می‌كند. صدها درخت در این پارك از خانواده نارون، چنار، تبریزی و... این كارخانه اكسیژن‌سازی در شمال شهر را فعال كرده و محیطی ساخته ‌است فراخور حال كسانی كه از روزمرگی پژمرده شده و دلشان لك زده برای گردش در طبیعت.

املاك زیادی در تهران به نام طایفه دولو ـ از مشهورترین خانواده‌های وابسته به قاجار ـ سند خورده بود. در شناسنامه تاریخی پارك جمشیدیه هم نام مهندس جمشید دولو قاجار به عنوان مالك زمین این بوستان ثبت شده است؛ مالكی كه ملك 69 هزار مترمربعی خود را به همسر پهلوی دوم بخشید. این فضای چند هكتاری و «چه كنیم، چه نكنیم»‌ها باعث شد كه بنای یك سرای سالمندان در آن طرح‌ریزی شود تا آنهایی كه سن و سالی از آنها گذشته یاد روزگاران قدیم را بین همسالان و در فضایی سرشار از آرامش و هوای خنك، زنده نگهدارند اما این تصمیم هرگز رنگ اجرا به خود نگرفت و به سود احداث پارك عمومی و استفاده همگانی از صحنه كنار رفت.

پاركی با حیوانات سنگی!

هر چه نباشد جمشید دولو این زمین را اهدا كرده و بهتر آن بود كه نام او بر تارك پاركی كه جان می‌گرفت، باقی می‌ماند. پس سنگ‌ها روی سنگ گذاشتند و درخت‌ها و بوته‌ها كاشتند تا سال 1356 شمایل یك پارك عمومی در این زمین پیدا شد. شاید در تصور كمتر كسی می‌گنجید كه این پارك در شمالی‌ترین نقطه پایتخت و در انتهای یك سربالایی تند و تیز كه با كوهستان مخلوط شده است طی چند سال به یكی از جاذبه‌های گردشگری مبدل شود و نامش از سر زبان‌ها نیفتد.

پاركی با حیوانات سنگی!

باغ وحشی با حیوانات سنگی

استقبال گردشگران تهرانی، غیرتهرانی و خارجی از این پارك نشان داد كه هر چه به امكانات آن افزوده شود جای دوری نمی‌رود و رضایت كسانی را كه برای تفریح به این پارك می‌آیند غلظت می‌بخشد. این شد كه بوستان جمشیدیه از بدو تأسیس 2 بار رنگ بازسازی به خود دید. سال 74 با خودش ارمغانی برای جاذبه‌های گردشگری این بوستان آورد و ‌16‌هكتار به وسعت آن افزوده شد. منتهی مسوولان وقت صلاح را در این دیدند كه این تكه الحاقی به پاس 30 سال رنج شاعر نامدار در سرایش شاهنامه، با نام فردوسی مزین شود.

پاركی با حیوانات سنگی!

فرزند پارك جمشیدیه یا همین بوستان سنگی فردوسی با ابتكاراتی كه برای احداث آن خرج شد، از نظر جذب توریست با پارك اصلی در رقابت است. تخته سنگ‌های تغییر شكل یافته كه حیوانات مختلف را در ذهن تداعی می‌كند و در سراسر این بوستان چیده شده‌اند آنقدر گیرایی دارند كه نگاه‌ها را به سوی خود بكشند و از یاد گردشگران و تماشاگران ببرند كه 600 پله را برای تماشای این حیوانات سنگی و بی‌جان بالا آمده‌اند. بعد از این همه پله و یك دل سیر تماشا كردن باغ وحش سنگی، نوبت گشت و گذار در دشتی نقلی می‌‌رسد كه در همه جای آن سنگ‌چین‌هایی وجود دارد كه خبر از چرای دام می‌دهد و این خود موضوعی است جالب توجه توریست‌ها كه چطور در نزدیكی یكی از مدرن‌ترین محله‌های شهر هنوز هم می‌شود ردی از چوپان و نی و گوسفندچرانی دید.

پاركی با حیوانات سنگی!

تماشای پرندگان كمیاب

زیست‌شناسان طی تحقیقاتی به این نتیجه رسیده‌اند كه 60 گونه پرنده در شاخ و برگ درختان پارك جمشیدیه آشیانه ساخته یا در فضای آن در رفت و آمدند. ذكر این عدد به این درد می‌خورد كه به حس طبیعت‌دوستی و میل گردشگری‌تان تلنگری بزند تا برای تماشای برخی از نادرترین پرندگان موجود در ایران هم كه شده به این بوستان بروید. دنیا را چه دیدید شاید باز هم مثل اوایل اردیبهشت 88 كه داركوب راه‌راه (كه تا پیش از آن فقط یكبار در تهران دیده شده بود) باز هم گذرش به این پارك بیفتد یا حالا كه هوا رو به سردی می‌رود بتوانید از پرواز سهره نوك بزرگ و تاج طلایی هم حظ ببرید. به هر حال اگر هم سایه این پرندگان كمیاب هنگامی كه بند و بساطتان گردشگری‌تان را در پارك جمشیدیه پهن كردید، سنگین بود بیش از 50 نوع پرنده دیگر هستند كه مطمئن باشید جای خودشان را در دلتان باز و تفریحتان را لذت‌بخش و همراه با موسیقی طبیعت می‌كنند.

پاركی با حیوانات سنگی!

پیش به سوی قله

این مطلب به درد آنهایی می‌خورد كه اهل كوهنوردی هستند و از پارك جمشیدیه سر درآورده‌اند. اگر موقعیت مكانی و پله‌وار این بوستان اجازه ورزش‌هایی نظیر بدمینتون و والیبال و فوتبال را نمی‌دهد، در عوض یك گزینه دیگر پیش پای گردشگران ورزش‌دوست می‌گذارد و آن كوهپیمایی است. قسمت غربی این پارك با نقطه آغاز مسیر صعود به كلكچال هم‌مرز است.

پاركی با حیوانات سنگی!

اگر كفش مناسب دارید، فرصت را از دست ندهید. یك قمقمه آب بردارید و بروید به سمت قله یا پناهگاه كلكچال كه می‌گویند نماد همبستگی اجتماعی است و سنگ بنای اولیه آن پس از سرنگونی دولت مردمی دكتر مصدق در كودتای 28 مرداد سال 32 پس از یك دوره یأس و سرخوردگی جوانان و به ویژه قشر دانشجو، گذاشته شد. هرچند ‌ برج كلكچال چند سالی می‌شود كه روی كوهنوردان بسته شده، اما تماشای این برج در یكی از مرتفع‌ترین نقاط تهران و در جایی كه خورشید به زمین نزدیك‌تر است، می‌تواند به كوهنوردی شما در پایان هفته، رنگ و بوی تاریخی ببخشد؛ بویژه اگر كمی نزدیك‌تر بروید، تا جایی كه چشم كار می‌كند، می‌توانید اسامی سازندگان برج را از روی آجرها و سنگ‌هایی كه پیكره آن را تشكیل داده‌اند، بخوانید؛ نام‌هایی كه شما را با عده‌ای از جوانان دهه 30 آشنا می‌كند.

پاركی با حیوانات سنگی!

2 پیشنهاد برای گردشگران

برای رسیدن به پارك جمشیدیه كه از شمال به كلكچال، از جنوب به باغ دولو، از شرق به جمشیدیه و از غرب به جاده كلكچال محدود می‌شود باید اول به خیابان نیاوران آمد و از آنجا، روبه‌روی محل سابق كلانتری نیاوران یك سربالایی تند به نام فیضیه را پیش گرفت. پیشنهاد ما به گردشگرانی كه قصد دارند قسمتی از تعطیلات پایان هفته را در این پارك بگذرانند این است كه اگر خودرو شخصی را به حمل و نقل عمومی ترجیح می‌دهند اتومبیلشان را در خیابان نیاوران پارك و از تاكسی‌هایی استفاده كنند كه سر خیابان جمشیدیه مسافران را به سمت پارك می‌برند چون آن بالا و نزدیك هر 4 ورودی پارك، جای سوزن انداختن نیست و به دلیل شیب زیاد و تراكم جمعیت، امكان آسیب رسیدن به خودروها فراوان است.

پیشنهاد دیگرمان این است كه از پوشیدن كفش‌های غیر ورزشی خودداری كنند. سنگفرش این بوستان گرچه بسیار زیباست اما دویدن نگاه روی آن كجا و قدم گذاشتن روی این سنگفرش قلنبه، سلنبه كجا؟

بخش گردشگری تبیان


برگرفته از جام جم