اگر خرجی ات تمام شد چکار می کنی؟
اگر همه اهل زمین آرزو کنند و به هر کدام هرچه آرزو کنند بدهم، از مُلک من به اندازهی عضو یک مورچه کم نشود؛ پس چگونه مُلکی که من سرپرست آن هستم کم شود؟ افسوس و دریغ بر آنان که از رحمت من نومیدند.
حسین بن علوان میگوید: «در مجلسی علمی بودم که سخن از تمام شدن خرجی زندگیام شد. یکی از دوستان گفت: به چه کسی امید بستهای که سراغ او بروی؟ گفتم: فلانی. او در پاسخ به من گفت: به خدا قسم به آرزویت نخواهی رسید؟ از او پرسیدم: خداوند تو را رحمت کند، تو از کجا میدانی؟ گفت: امام صادق (علیه السّلام) به من فرمود: در کتابی مطالعه فرمودم که خداوند فرموده است:
"به عزّت و جلال و مجد و رفعتم بر عرشم سوگند که همانا آروزی هر آرزومندی از مردم را -به جز خودم- نومید میکنم و بر او جامهی خواری نزد مردم میپوشانم، و همانا او را از نزدیک خود دور میکنم و از فضل خود کنار میزنم. آیا در سختیها به غیر از من امید دارد با این که همهی سختیها به دست من است؟ به دیگری توجّه دارد و با اندیشهاش در دیگران را میکوبد، با اینکه کلیدهای هر دری به دست من است و همهی درها بسته است و در خانهی من برای هر که دعا کند، باز است.
کیست که در گرفتاریهای خود به من آرزومند است و من راه آنها را بر او بریدهام؟ چه کسی برای امر بزرگی به من امیدوار شده و من امید او را بریدهام؟ من آرزوهای بندگانم را نزد خود نگه داشتهام و آنان به نگهداری من رضایت ندارند و آسمانهای خود را پر کردم از کسانی که از تسبیح من خسته نشوند و به آنها فرمان دادم که درهای میان من و میان بندهها را نبندند ولی به گفتهی من اعتماد نکردند. آیا نمیدانید هر که گرفتار یکی از پیشآمدهای بد من شد، کسی غیر از من- بدون اذن من- نتواند آن را برطرف کند؟ او را چه شده که از من روی گردان است؟ به وجود خود چیزهایی به او دادم که از من نخواسته بود، سپس از او بازگرفتم و او از من نخواست که آنها را به او بازگردانم و از دیگری خواست.
آیا معتقدی که من نخواسته میدهم و از من بخواهند و ندهم؟ یا من بخیلم که بندهام مرا بخیل شمارد؟ آیا جود و کرم، خاصّ من نیست؟ آیا عفو و رحمت بهدست من نیست؟ من محلّ آرزوها نیستم؟ جز من کیست که آنها را دریغ دارد؟ آیا آرزومندانی که به دیگری آرزو دارند، نمیترسند؟ اگر همهی اهل زمین آرزو کنند و به هر کدام هرچه آرزو کنند بدهم، از مُلک من به اندازهی عضو یک مورچه کم نشود؛ پس چگونه مُلکی که من سرپرست آن هستم کم شود؟ افسوس و دریغ بر آنان که از رحمت من نومیدند و افسوس بر کسی که مرا نافرمانی کند و مرا در نظر نگیرد. "« اصول کافی، ج 2، ص66»
«إِنَّ الإنْسانَ لَیطْغی أَن رَّءَاهِ اسْتَغْنی» ؛( علق، آیات 6و 7)همانا انسان سرکشی میکند، همین که خود را بینیاز پندارد.
همین که انسان به دیگران امید بست،امیدش به مالش به قدرتش به نفوذش طغیان میکند و از خدا غافل میشود. آری باید به پیمان بندگی که با خداوند داریم، عمل کنیم. خداوند در قیامت، به هنگام محاسبه اعمال خواهد پرسید:
«أُلَمْ أَعْهَدْ إِلَیکُمْ یا بَنی آدَمَ أَُنْ لا تَعْبُدُوا الشِّیطانَ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُّبینٌ وَ أَنِ اعْبُدُونِی هذا صِراطٌ مُّسْتَقیم» ؛( یس، آیات 60 و 61) ای فرزندان آدم، مگر با شما عهد نکرده بودم که شیطان را مپرستید، زیرا وی دشمن آشکار شماست و اینکه مرا بپرستید؟ این است راه راست.
لزوم امیدواری به رحمت خدا :
لطف او در حق بندگانش آن قدر زیاد است که یکی از گناهان کبیره ناامید شدن از خداست.
خداوند می فرماید: « قَالَ وَمَن یَقْنَطُ مِن رَّحْمَةِ رَبِّهِ إِلاَّ الضَّآلُّونَ» [حجر آیه 56] ؛ فقط گمراهان هستند که از رحمت پروردگارشان ناامید می شوند.
« وَلاَ تَیْأَسُواْ مِن رَّوْحِ اللّهِ » [یوسف آیه 87] ؛ از رحمت خداوند ناامید نشوید.
« قُلْ یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ » [زمر آیه 53] ؛به بندگان من بگو از رحمت خدا ناامید نشوید که او همه گناهان را (با توبه) می آمرزد.
حضرت علی علیه السلام می فرماید:«اجعلوا کلّ رجائکم لله سبحانه ولا ترجوا احداً سواه فانّه ما رجی احد غیر الله الّا خاب» [ غررالحکم، ص 196] تمام امیدتان به خدای سبحان باشد و جز او به احدی امیدوار مباشید زیرا کسی که به غیر خدا امید پیدا کند ناامید می شود.
هنگام سنجش اعمال، به پیمان مانگریسته میشود و با توجّه به آن، انسان را پاداش یا کیفر میدهند. شیوهی قرار گرفتن در مسیر خداشناسی، اختیاری است و ملاک آن، بندگی بر اساس عقل و شرع است.
فرآوری : محمدی
بخش قرآن تبیان
منابع:
پایگاه اطلاع رسانی حجت الاسلام آقا تهرانی
سایت سه نقطه