تبیان، دستیار زندگی
دوران رنسانس یکی از درخشانترین دوران هنری غرب است که برای بسیاری عرصه ها مانند دین، زبان، نقاشی، مجسمه سازی، علوم، چاپ و... نقطه عطف محسوب می شود. در همین دوره تحولات بنیادی در موسیقی رخ می دهد که در این مقاله بررسی می گردد.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

سازشناسی دوره رنسانس


دوران رنسانس یکی از درخشانترین دوران هنری غرب است که برای بسیاری عرصه ها مانند دین، زبان، نقاشی، مجسمه سازی، علوم، چاپ و... نقطه عطف محسوب می شود. در همین دوره تحولات بنیادی در موسیقی رخ می دهد که در این مقاله بررسی می گردد.


سازشناسی دوره رنسانس

مغرب زمین پس از 1400 میلادی، نقش بسیار مهمی در پیشرفت موسیقی داشته است و شاید بتوان گفت چشمگیرترین پیشرفت موسیقی در تاریخ در این دوره بوده است. سازها، دیگر فقط در خدمت آواز نبوده و بعنوان یک صدای اصلی مورد استفاده قرار می گرفتند. ارگ (کیبورد) و عود بعنوان ساز چند صدا مورد استفاده قرار گرفتند و آهنگسازان غربی از تبلچرهای پیشرفته برای تنظیمات موسیقیایی پیچیده تر استفاده کردند. همچنین آهنگسازان بر روی سازهای اصلی متمرکز شده و برای آنها قطعات موسیقی ساختند. در نیمه دوم قرن شانزدهم، ارکستر سمفونی شکل گرفت. این راهی بود برای نوشتن قطعه موسیقی برای دسته ای از سازها. رهبر ارکستر با هماهنگی نوازندگان عرصه ارکستر سمفونی را در می نوردیدند و سازندگان ساز هم هیچ کم نمی گذاشتند. حالا دیگر ترکیب صداها بر تکصدایی بودن غلبه کرده بود.

حول و حوش 1400 میلادی، تاریخ موسیقی شاهد نفوذ چشمگیر سازهای موسیقی در تنظیمات ارکستریک به دلیل نیاز به وجود صداهای دینامیک بود. صاحب نظران به تالیف در باب ساخت، نواختن و فهرست کردن سازها پرداختند. اولین کتاب رساله ای 1511 صفحه ای بود از "سباستین ویردونگ" تحت عنوان «آلمانی و مختصر شده موسیقی». اثر ویردونگ از این جهت خاص بنظر می رسید که به تحلیل سازهایی چون "زنگوله گاوی" و "شیپور شکارچیان" پرداخته بود. اثر دیگر، کتاب "در آینه سازندگان و نوازندگان ارگ" نوشته "آرنولت شیک" نام داشت. رساله ای در باب ساخت و نواخت ارگ. بسیاری از آثار این دوره در باب جزییات سازهای بادی و سیمی نوشته شد. بارزترین اثر در این زمینه "موسیقی نحوی و ترکیبی" اثر "مایکل پراتوریوس" نام داشت که اکنون به عنوان مرجعی بسیار ارزشمند برای شناخت موسیقی قرن شانزدهم مورد استفاده قرار میگیرد.

بارزترین اثر در این زمینه "موسیقی نحوی و ترکیبی" اثر "مایکل پراتوریوس" نام داشت که اکنون به عنوان مرجعی بسیار ارزشمند برای شناخت موسیقی قرن شانزدهم مورد استفاده قرار میگیرد.

سازندگان سازهای موسیقی به سازهایی همچون ویولن چنان که امروز می بینیم، شکل کلاسیک بخشیدند. شنوندگان نیز غرق در لذت از نوای موسیقی ساز از شمایل جدید و زیبای آن لذت نیز می بردند. و این اوج زیبایی شناسی موسیقیایی را بیان میکرد. سازندگان نیز سعی بیشتری در زیبایی بخشی و به کمال رساندن سازها کردند تا جاییکه منازل مردم از انواع سازها بعنوان زینت و دکور پر شده بود. در همین دوره بود که سازندگان با ساختن سازهای نوع مشابه در اندازه های گوناگون به همکاران خود که قطعات موسیقی را برای ارکسترها می نوشتند کمک شایانی کردند. زمانیکه ارگهای بزرگ با پدالهای و کلاویهای چند صدایی وجود داشت، در قرن پانزدهم ارگهای دارای گیره های سولو ساخته شدند. این گیره ها صدایی شبیه دایره زنگی را به ارگ اضافه میکردند. ترومپتها نیز به شکلی که امروز می بینیم درآمدند تا قابل حمل باشند و برای اینکه از عهده موسیقی سالنی برآیند، بر روی آنها سکته قطع صدا ایجاد شد.

 

محمدرضا صامتی

بخش هنری تبیان