تبیان، دستیار زندگی
ثبات ابن تیمیه و لجاجت وی بر اندیشه های انحرافیش، منجر به شکایات فراوان علما و دانشمندان اسلامی از وی گردید که در نهایت حاکم وقت او را در قلعه دمشق زندانی کرد و وی را از هر نوع فعالیتی حتی نوشتن محروم کرد و در نهایت وی در سال 728 در زندان جان سپرد.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : حامد حسینی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

ابن تیمیه در بوته نقد اندیشمندان

ابن تیمیه


ابن تیمیه در سرزمین علم و دانش و مهد فلاسفه و متکلمان و فقیهان، اندیشه جسمانیت و جهت دار بودن خدا را مطرح کرد و سفر به زیارت مرقد مطهر رسول خدار را تحریم نمود ،توسل به ارواح مقدس پیامبران و اولیاء خدا را بدعت شمرد، وی با انتشار رساله (العقیده الحمویه)دست به ریسک بزرگی زد و پس از آن ،با یک رشته ظاهر سازی ها، سنت هفتصد ساله مسلمین را به باد انتقاد گرفت.وی مسلمانان را دور از اعتقاد ناب توحید دانسته و همه مسلمانان را به جز کسانی را که پیرو او هستند کافر و مشرک نام نهاد.


به طور مسلم هر یک از این ظاهر سازی ها کافی بود تا قلم اندیشمندان اسلامی افکار وی را نشانه روند و اندیشه های وی را به میز محاکمه کشانند. مناظرات علما با وی سبب شد که اندیشه هایش در انزوا  قرار گرفته و نتواند حرکت چشمگیری را در آن زمان پدید آورد، و افکار وی جز در لا به لای کتابهای او و نوشته های شاگردش ابن القیم الجوزیه (691-751) جایی به چشم نمی خورد.

با این همه در جهان اهل سنت سابقه ندارد که یک عالم حنبلی، بارها به دادگاه دعوت شود ،و به تبعید و زندان محکوم گردد و در خود زندان از مطالعه و نگارش محروم شود. رویارویی با تفکرات و آراء ابن تیمیه واکنشی سخت را برای وی در جهان اسلام به همراه داشت که بخشی از آن را ابن کثیر شاگرد وی در کتاب البدایه و النهایه ذکر نموده است(1) و ما به اختصار به آن می پردازیم.

ثبات ابن تیمیه و لجاجت وی بر اندیشه های انحرافیش، منجر به شکایات فراوان علما و دانشمندان اسلامی از وی گردید که در نهایت حاکم وقت او را در قلعه دمشق زندانی کرد و وی را از هر نوع فعالیتی حتی نوشتن محروم کرد و در نهایت وی در سال 728 در زندان جان سپرد

مخالفتهای علما با تفکرات ابن تیمیه

1- در سال 698،گروهی از فقها اهل سنت در مقابل ابن تیمیه مواضع سختی گرفتند که از آن جمله دعوت وی به مناظره با قاضی جلال الدین حنفی بود ،که وی حاضر به پذیرش مناظره نشد و سر انجام در شهر بر علیه رساله (الحمویه)وی ندا سر داده شد.

2- در هشتم رجب سال 705، قضات شهر همراه با ابن  تیمیه در قصر نائب السلطنه حاضر شدند و رساله الواسطیه وی را قرائت نمودند و در تاریخ دوازدهم همان ماه در نشست دومی که برگزار شده بود یکی از علما به نام کمال الدین زملکانی با وی به مناظره پرداخت که در نهایت حسن کلام و منطق زملکانی ،منجر به شکست ابن تیمیه گردید.

3- در هفتم شعبان همان سال در نشست سوم،وی محکوم به تبعید به مصر شد و دمشق را به عزم مصر ترک گفت و چون در آنجا نیز از اندیشه های خود دست بر نداشت، در مجلس خصوصی ،شمس ابن عنان با او به مناظره پرداخته و قاضی ابن محلوف مالکی وی را به زندان محکوم کرد،و رسما بر ضد او در شام و مصر اعلامیه منتشر شد و این بر حنبلی ها که ابن تیمیه هم در زمره آنان بود بسیار گران آمد. وی پس از آزادی در سال 707 از زندان آزاد شد و به مصر سفر کرد و در آنجا اقامت گزید.

4- وی در روز پنجشنبه دوم رجب سال 720 به خاطر برخی از فتاوای دور از مذاهب به دارالسعاده احضار شد ،قضات هر چهار مذهب اسلامی او را نکوهش کردند که در نهایت تا دوم محرم 721 محکوم به زندان شد.

5- ثبات ابن تیمیه و لجاجت وی بر اندیشه های انحرافیش، منجر به شکایات فراوان علما و دانشمندان اسلامی  از وی گردید که در نهایت حاکم وقت او را در قلعه دمشق زندانی کرد و وی را از هر نوع فعالیتی حتی نوشتن محروم کرد و در نهایت وی در سال 728 در زندان جان سپرد.2

علما و اندیشمندان مسلمان مواضع سختی در مقابل ابن تیمیه اتخاذ نموده و در رد وی کتابها و آثار بسیاری را از خود به جای گذاردند که به اختصار به برخی از آنها می پردازیم:

1- شهاب الدین حلبی از دانشمندان به نام دمشق، و معاصر با ابن تیمیه بوده که در نقد نظریه او پیرامون جهت دار بودن خدا رساله مستقلی نوشته، و سبکی در طبقات الشافعیه متن رساله وی را در ترجمه او نقل نموده است.وی در آغاز رساله می گوید:«آنچه مرا به نگارش این رساله وادار کرد این بود که اخیرا رساله ای از طرف برخی(ابن تیمیه) منتشر شده و کسانی را که قدم راسخی در معارف ندارند را فریب داده است»3

وهابیت

2- شمس الدین ذهبی که از بزرگان مذهب حنبلی است و کتابهای وی جزء مصادر تاریخی و رجالی به شمار می آید در کتاب تذکرةالحفاظ به معرفی ابن تیمیه پرداخته و پس از بر ملا شدن عقائد ابن تیمیه نامه ای به او نوشته که نامه را با این جمله ها آغاز می کند: «یا رب ارحمنی و اقلنی عثرتی ...وا اسفاه علی السنة و اهلها ،وا شوقاه الی اخوان یعاوننی علی البکاء»    خدایا بر من رحم کن و لغزش مرا پس گیر، بر نابودی سنت پیامبر و اهل آن متاسفم و بر همکاری برادرانم در اشک ریختن بر این تاسف مشتاقم.

3- علی ابن عبد الکافی سبکی ،از محدثان و فقیهان بزرگ دمشق ، کتاب مستقلی به عنوان رد بر اندیشه های ابن تیمیه نوشت که در آن به شبهات او پیرامون مسافرت برای زیارت پیامبران،زیارت قبور و ... پاسخ داده که نام آنرا «شفاء السقام» نامید. وی علاوه بر این کتاب در اثر دیگری به نام «الدررالمضیئة» می نویسد: «ابن تیمیه در اصول عقائد بدعتها نهاد، و استوانه های اسلام و ارکان آن را شکست ،او مدتها در پوشش پیروی از کتاب و سنت تظاهر به دعوت حق نمود ولی ناگهان نقاب کنار رفت و پیروی از کتاب و سنت به بدعت گذاری و دوری از مسلمانان تبدیل شد»4

4- ابو محمد عبدالله ابن اسعد، معروف به ابو محمد یافعی در کتاب مرآت الجنان می نویسد: «ابن تیمیه به خاطر مسائل فکری خاصی،زندانی و بازداشت شد. بدترین فتوای وی این بود که از زیارت پیامبر نهی کرده و اعتقاد به جهت داشتن خدا را مطرح نمود و برای خدا حرف و صوت معتقد بود .برای پیشگیری از عقائد او در دمشق ندا داده شد که هر کس بر عقیده او باشد جان و مال او هدر است»5

علمای اسلامی بارها خطر التقاط و اعتقادات فاسد ابن تیمیه را یادور شدند و این اجماع نه تنها در علماءمعاصر با وی وجود داشت ،بلکه نسلهای بعدی نیز خطرات انحرافات وی را جدی گرفته و نرا به مردم گوشزد کردند . با این همه وهابیت با تعصبی جاهلانه ،هر گونه لودگی را از چهره ابن تیمیه می زدایند و با کتمان و طرح برخی از مطالب وی ،از او قدیسی ساخته اند که شیخ الاسلامش نام نهادند

5- تقی الدین ابوبکرحصنی دمشقی ،از پیشوایان بزرگ اهل سنت در کتاب «دفع شبه من شبه و تمرد» می نویسد:

«در سخنان ابن تیمیه نگریستم،احساس کردم که وی میل به باطل و گرایش به آیات متشابه برای فتنه انگیزی دارد. در کتابهای او چیزهایی را دیدم که زبان را یارای گفتن و انگشتان را قدرت نگارش نیست»6

6- احمد ابن حجر عسقلانی در کتاب «الدرر الکامنه» زندگی ابن تیمیه را منعکس کرده و می گوید:

«ابن تیمیه در محکمه ای که قاضی آن مالکی مذهب بود،محکوم و بازداشت شد ، وقتی قاضی آگاه شد که برخی با او در رفت و آمد هستند،دستورداد که اگر او را نکشته اند هر گونه تماسی را با او ممنوع سازند ،و چون کفر ورزیده،کشتن او بلا مانع است ،... او خواهان ریاست بود و از جسارت به خلفاء ابا نداشت»7

7- شهاب الدین ابن حجر هیتمی در کتاب «الفتاوی الحدیثیه» ابن تیمیه را چنین معرفی می کند:

«ابن تیمیه کسی است که خدا او را خوار و ذلیل و گمراه و کور و کر ساخته است و پیشوایان بزرگ،فساد عقیده و دروغ بودن اقوال او را روشن ساخته ... وی نه تنها متاخرین را به باد انتقاد می گیرد بلکه بر پیشینیان مانند عمرابن خطاب و علی ابن ابیطالب (ع) نیز اعتراض می نماید. خلاصه اینکه سخن او قیمت ندارد و باید او را بدعتگذار ،گمراه و گمراه کننده دانست. خدا با عدلش با او رفتار کند و ما را از شر عقیده او حفظ نماید» 8

بیش از این نیز نقل قولهای بسیاری در ذم و نکوهش ابن تیمیه وجود دارد که مجال پرداخت آن برای ما میسر نیست.

چکیده:

آنچه که از نقل این اقوال به دست می آید اینست که علمای اسلامی بارها خطر التقاط و اعتقادات فاسد ابن تیمیه را یادآور شدند و این اجماع نه تنها در علماءمعاصر با وی وجود داشت ،بلکه نسلهای بعدی نیز خطرات انحرافات وی را جدی گرفته و آنرا به مردم گوشزد کردند . با این همه وهابیت با تعصبی جاهلانه ،هر گونه آلودگی را از چهره ابن تیمیه می زدایند و با کتمان و طرح برخی از مطالب وی ،از او قدیسی ساخته اند که شیخ الاسلامش نام نهادند.

پی نوشت ها:

1. البدایه و النهایه ،ج 14 ص52 تا 60

2. المنهل الصافی و المستوفی بعد الوافی ص340

3. طبقات الشافعیه ج9-ص35

4. برای مطالعه بیشتر به کتاب فرهنگ،عقائد و مذاهب اسلامی ج1 ص30-41 مراجعه شود

5. مرآت الجنان ج 4 ص277 و 240

6. دفع شبهه من شبهه و ترمرد ص216

7. الدرر الکامنه ج 1 ص154 و 156

8. الفتاوی الحدیثیه ص86

سید حامد حسینی

بخش اعتقادات تبیان

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.