رها و آزاد مثل بچه ها
گفتوگو با جیمكری
در کارنامهی هنری 30سالهی او میتوان فیلمهای کودک و نوجوانی مثل «هورتون هورا صدا میکند»، «گرینچ»، «یک سرود کریسمسی»، و «همونی اسنیکت» را پیدا کرد.
آخرین فیلم کری بر پردهی سینما، کمدی خانوادگی «پنگوئنهای آقای پاپر» است که در آن، در کنار چند پنگوئن شیطان و دو بازیگر کودک و نوجوان ظاهر شده. نسخهی ویدئویی این فیلم چند هفته قبل به گردونهی پخش خانگی فروشگاههای ویدئویی کشور راه یافت و این بهانهای شد برای چاپ گفتوگویی با جیم کری که در آن اولین بار دربارهی علاقهاش به هنر نقاشی صحبت میکند.
فیلم بعدی جیم کری «برت و اندرستون» است که کری در آن نقش شعبده بازی ماهر را دارد که با یک رقیب تازهوارد و جوانی روبهرو میشود و...
با نگاهی به نقشها و فیلمهایتان متوجه میشویم که هنوز از دنیای کودکی و نوجوانی جدا نشدهاید.
در وجود هر آدمی کودکی وجود دارد؛ حتی اگرآدمها خودشان متوجه این موضوع نباشند. بههمیندلیل کمدی اینقدر موفق است. در کمدی شما آزادی و رهایی بچهها را دارید و مردم فیلمهای کمدی را دوست دارند، چون آنها را به حالوهوای دوران کودکی و نوجوانی میبرد.
پنگوئنهای آقای پاپر را هم بهخاطر بچهها بازی کردید؟
تاحد خیلی زیادی بله. شخصیت من در این فیلم پدر فعالی است که تمام وقتش صرف کار میشود و خانواده و فرزندانش را فراموش کرده است. او حتی پدرش را هم خوب بهیاد نمیآورد. اما پنگوئنهای شاد و زندهای که پدرش بهعنوان هدیه برایش فرستاده، باعث تغییرات زیادی در زندگی و دیدگاهش میشوند.
در تمام صحنه های فیلم از پنگوئنهای واقعی استفاده شده؟
نه، در بعضی صحنهها با کمک کامپیوتر پنگوئنها و حرکتهایشان را بهصورت دیجیتالی خلق کردیم. اگر تکنولوژیهای کامپیوتری نبود، نمیتوانستیم این صحنهها را بهوجود بیاوریم.
در وجود هر آدمی کودکی وجود دارد؛ حتی اگرآدمها خودشان متوجه این موضوع نباشند. بههمیندلیل کمدی اینقدر موفق است. در کمدی شما آزادی و رهایی بچهها را دارید و مردم فیلمهای کمدی را دوست دارند، چون آنها را به حالوهوای دوران کودکی و نوجوانی میبرد.
بازی در کنار پنگوئنهای واقعی چه حسی داشت؟
خیلی سخت. آنها مثل آدمها نیستند که طبق خواستهی کارگردان عمل و بازی کنند. پنگوئنها چند استاد راهنما داشتند که با کمکشان، بازی دلخواه از آنها گرفته شد. من هم لنزی در چشمهایم گذاشتم که تصویر ماهی درونش بود و باعث میشد پنگوئنها عاشقانه نگاهم کنند! به نظر من پنگوئنها سلاح جادویی فیلم بودند. موجوداتی بانمک و دوستداشتنی که نه ماهی هستند و نه پرنده. آنها متعلق به هیچجا نیستند و بسیار عجیب و غریباند، مثل موجودات دوران ماقبل تاریخ!
شما را بهعنوان یک بازیگر کمدی میشناسند، ولی جالب است که فیلمهای زیادی هم برای کودکان و نوجوانان بازی کردهاید!
بله، بازیکردن برای بچهها را همیشه دوست داشتهام و کودکان و نوجوانان از مشتریان ثابت فیلمهایم هستند. حتی فیلمهای کمدیای که خاص آنها نیست (مثل «ماسک»، «خنگ و خنگتر» و «ایس و نچورا») هم در بینشان محبوب شدهاند. از وقتیکه پدربزرگ شدهام، بیشتر دلم میخواهد برای بچهها فیلم بازی کنم. نوهام حالا یکسالونیم دارد، ولی مطمئنم بهزودی میتواند به تماشای فیلمهایم بنشیند.
غیر از بازیگری به کدام رشتهی هنری علاقه دارید؟
نقاشی. از دوران کودکی علاقهی زیادی به نقاشی داشتم و هرچه میدیدم، نقاشی میکردم. در فیلم آخرم «پنگوئنهای آقای پاپر» هم یکی از نقاشیهایم حضور دارد. در صحنهای که دارم با کامپیوتر کار میکنم، میتوانید تابلوی نقاشیام را در پسزمینه ببینید. در سالهای اخیر علاقهام به نقاشی بسیار بیشتر شده و همزمان با فیلمبرداری «پنگوئنهای آقای پاپر» حدود 30 تابلو نقاشی کشیدم.
پس قصد دارید نقاشی را بهصورت جدیتر ادامه دهید؟
بله. مدتی قبل یک کارگاه کوچک در «نیویورک» اجاره کردم و گاهی بیش از 8 ساعت به نقاشی وتمرینهای مربوط به آن میپردازم. البته اینهمهوقت زمانی پیدا میشود که مشغول بازی در فیلمی نباشم.
منبع:همشهری/ ترجمه کیکاووس زیاری