ترک عادت موجب مرض است؟!
عادت در فرهنگ فارسی به خوی یا کاری که انسان به آن خو بگیرد و در وقت معین انجام دهد معنی شده است . ابن سینا عادت را تکرار زیاد یک عمل در زمانهای نزدیک به هم که در دراز مدت ادامه مییابد میداند .

بارها این ضرب المثل را شنیدهاید که ترک عادت موجب مرض است یا حکایت آن دباغ را شنیدهاید که روزی از بازار عطاران میگذشت ، در وسط بازار از حال رفت و بیهوش شد و برای اینکه حالش را جا بیاورند مقداری پهن کنار بینیاش گذاشتند تا حالش خوب شد چرا که او عادت به بوهای خوش نداشت و طبیعتش با بوهای امثال پهن خو گرفته بود . میدانید که این عادات در زندگی انسان از چه جایگاهی برخوردار است ؟ آیا در تعالیم دینی ما به عادت توصیه شده است ؟ آیا تا به حال به این فکر کردهاید که شاید زندگیمان جز مجموعهای از عادات نباشد ؟
تعریف عادت
عادت در فرهنگ فارسی به خوی یا کاری که انسان به آن خو بگیرد و در وقت معین انجام دهد معنی شده است . ابن سینا عادت را تکرار زیاد یک عمل در زمانهای نزدیک به هم که در دراز مدت ادامه مییابد میداند . روان شناسان و مکاتیب روان شناسی نیز عادت را مورد توجه قرار دادهاند،ویلیام جیمز میگوید : ما پشتواره ای از عادات هستیم و نود و نه درصد آنچه میکنیم عادت است .
در جمع بندی این تعاریف میتوان گفت که عادت : 1.نتیجه تکرار عمل است و ادامه دادن به انجام یک فعل خاص موجب عادت به آن میشود .
2. عادت به صورت ناگهانی ظاهر نمیشود و کم کم خودش را ظاهر میسازد .
3. برای انجام هر بار عمل نیاز به تفکّر نیست و به صورت غیر ارادی انجام میگیرد .
اقسام عادت
امام محمد غزالی عادت را به چهار قسم تقسیم میکند که تقسیم بندی جامعی به نظر میرسد .
1.حرکات عضلانی ( مانند عادت به خوردن ، پوشیدن ، بازی ، خطاطی ... )
2.جنبشهای عقلانی ( دیدگاههای دینی ، فقهی و طرز تفکر )
3.عادتهای وجدانی ( مربوط به عواطف انسان است )
4.عادتهای اخلاقی ( زهد ، صبر ، اعتدال ، شجاعت ... )
البته اندیشمندان دیگر نیز تقسیمات دیگری برای عادت ارائه دادهاند امّا با نظر به همین تقسیمی که غزالی ارائه داده است متوجه میشویم که عادات تمام زندگی ما را در بر گرفته است . ما به شیوهای خاص از صحبت کردن عادت کردهایم ، به طرز لباس پوشیدن خاصی عادت کردهایم حتی به رفتارها و طرز برخوردمان با اطرافیانمان نیز به صورت خاصی عادت کردهایم و از همه مهمتر، اعتقادات و تفکّراتمان میباشد که آن نیز از این جرگه خارج نیست .

عادات پسندیده و یا ناپسند
درست است که وجود ما را عادت پوشش داده اما اینها اموری هستند که خودمان انتخابشان کردهایم . خوب یا بد بودن عادات به بدی یا خوبی آنچه عادات به آن تعلّق میگیرد بستگی دارد اگر موضوع عادات مورد تأیید باشد که چه بهتر در غیر این صورت فرد نیاز به تلاش و تحوّلی عمیق دارد تا خود را بدانچه شایسته آن است برساند . حکایت خو گرفتن به عادات ناپسند حکایت کرم ابریشمی است که به پیلهای که به دور خود پیچیده راضی و خشنود است و پروانه شدن را به فراموشی سپرده و به همین راحتی موجبات مرگ خود را فراهم میکند . کرم ماندن کجا و پروانه شدن کجا . شاید یکی از دلایلی که به محاسبه نفس در طول شبانه روز از جانب بزرگان دینی ما سفارش شده همین باشد که انسان را متوجه این سازند که خود را در لحظات گذشته به چه اموری مشغول و در این مدت عادت به انجام چه کارهایی داشته است تا شاید پروانه شدن را از خاطر نبرد.
نقش عادت در حوزه تربیتی
نقش عادت را در حوزه تربیتی نمیتوان نادیده گرفت ؛ غزالی عادت را پایه و اساس خلق نیکو میداند و ارسطو آن را وسیله کمال آدمی تلقی میکند و ابن سینا نیز معتقد است کودک را باید با اخلاق نیکو و صفات پسندیده مواجه ساخت تا او نیز به این اخلاق عادت کرده و راهی خلاف آن را نپیماید.
عادت از دیدگاه امام علی (علیه السلام)
حضرت عادت را در مورد اخلاقیات به کار میبرد ، از منظر او عادت طبیعت دوم آدمی است . این فرمایش امیر بیانگر آن است که عادات پسندیده بخشی از طبیعت آدم را معرّفی میکند و اگر آدم بخواهد به خلق نیکو شناخته شود باید بهترین خلق را انتخاب و خود را به آن عادت دهد و مطلب دیگری که بیان میکند این است که از آنجا که طبیعت آدمی به سادگی قابل تغییر نیست تغییر عادت نیز کاری بسیار سخت است . حضرت غلبه بر عادات زشت را بالاترین عبادت دانسته و مبارزه علیه عادات را سختترین مجاهده میداند. از نظر آن حضرت نفس و زبان و گوش هرکدام باید به صفتی نیکو عادت نمایند چنانچه حضرت در نهج البلاغه خطاب به فرزند گرامیشان میفرمایند : «فرزندم خود را به شکیبایی در آنچه ناخوشایند است عادت ده» ( نهج البلاغه / دشتی / نامه 31 )
عادت کردن نه تقلید کردن
وقتی از عادت سخن گفته میشود ممکن است این مطلب همراه با تقلید به ذهن آدم برسد و این دو یکی تلّقی شود. اما میان این دو تفاوتهاست . هنگامی که به فرد کاری توصیه میشود تا با تکرار آن ملکه فرد شده و به آن عادت کند قدم اول تحقیق و یقین فرد بر درستی کاری است که انجام میدهد نه تقلید کورکورانه از آن همچنان که در کلام حضرت امیر عادات طبیعت دوم انسان معرفی شده و و این عادات بازتاب انتخاب فرد است انتخابی که از اراده ناشی شده و اردهای که تعقل و تفکر را پیش از خود دارد . زندگی جز همین ساختنها و خراب کردنها نیست . ساختن اندیشههای درست و نمایش داد آن در رفتارهای پسندیده و اخلاق نیکو و خراب کردن پیله ایی که وجود دارد تا مقدمه ایی باشد برای پروازمان .
البته ناگفته نماند کسانی که بعضی عبادات را از روی عادت انجام می دهند جهتش فرق دارد عبادت باید فقط و فقط در جهت کسب رضایت الهی باشد و بس ،شرح سخن حضرت امیر علیه السلام این است که خلقیات زشت خود را ترک کنید و این همان مجاهده است مثلا کسی عادت به پر حرفی و یا دروغگویی دارد معلوم است که ترک آن سخت است باید کوشید . و ضرب المثل ترک عادت موجب مرض است معنایش همین سخت بودن آن است کسی که مرض وسواس دارد و عادت دارد همه چیز را چندین بار بشوید و اگر اینکار را نکند چیزی مثل خوره روحش را میخورد و خود این آدم واقعا مریض است و باید ترک کند نه اینکه از ترس سخت بودن ترک آن تا آخر عمر ملازم آن باشد .
فرآوری : مریم پناهنده
بخش نهج البلاغه تبیان
منابع :
1.نهج البلاغه / دشتی
2.فرهنگ فارسی عمید / حسن عمید
3.روان شناسی از دیدگاه غزالی و دانشمندان اسلامی / سیّد محمّد باقر حجّتی
4.آراءمربیان بزرگ مسلمان درباره تربیت کودک / محمّد عطاران
5.تربیت اسلامی / همایش تربیت و سیره و کلام امام علی
