تبیان، دستیار زندگی
موانع و آفات ذكر شده در این مقاله بیشتر مربوط به علوم از قسم دوّم و سوّم می‌شود، گرچه برخی از آفتها برای تمام علوم آفت به شمار می‌رود و عالم را از مسیر صحیح به كژ راهه‌ می‌كشاند و یا او را از اشعه‌های حیات بخش خورشید معرفت بی‌نصیب می‌گذارد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

آفات علم و حكمت

آفات علم

موانع و آفات ذكر شده در این مقاله بیشتر مربوط به علوم از قسم دوّم و سوّم می‌شود، گرچه برخی از آفتها برای تمام علوم آفت به شمار می‌رود و عالم را از مسیر صحیح به كژ راهه‌ می‌كشاند و یا او را از اشعه‌های حیات بخش خورشید معرفت بی‌نصیب می‌گذارد.

علم و معرفت از بالاترین هدایا و الطاف الهی بر بشر است كه انسان با استفاده صحیح از آن می‌تواند به اوج نقطه كمال انسانی صعود نماید و از آن به عنوان پلكان ترقّی مدد بگیرد، ولی با این حال در صورت عدم استفاده صحیح از دانش و هدف بالذات قرار دادن آن ممكن است دچار آفاتی شود كه موجبات انحطاط و گمراهی هر چه بیشتر عالم را فراهم نماید، چنانكه گاهی برخی از امور قبل از تابیدن نور علم و حكمت بر قلب انسان مانع از تابش آن بر صفحه تاریك دل انسان و حیات دوباره آن می‌‌شوند.

از آنجا كه آشنایی با این آفات و موانع ما را قادر بر پیشگیری از آنها و بهره برداری مطلوب‌تر از این موهبت الهی می‌سازد، در این گفتار كوتاه به بیان برخی از موانع و آفات علم و حكمت با استفاده از كلام معصومین ـ علیهم السّلام ـ و بزرگان دین می‌پردازیم.

اقسام موانع و آفات علم:

موانع و آفات علم و حكمت را از یك نظر می‌توان به سه دسته تقسیم نمود:

 1. موانع و آفات علوم رسمی كه از راه آموزش كلاسیك حاصل می‌شود همچون فقه، اصول و همه علوم تجربی، مانند؛ كم‌روئی «هر كه خجالت كشد دانشش اندك می‌شود»[1] (امام صادق ـ علیه السّلام ـ) بدفهمی، تن آسائی، چنانچه حضرت علی ـ علیه السّلام ـ فرموده‌اند: « علم با تن آسائی یافت نمی‌شود ».[2]

2. موانعی كه مانعیّت آنها شامل شناخت‌های عقلی وقلبی همچون شناخت خدا و اقرار به یگانگی او است، مانند: عجب، تعصّب و استبداد...، كه این موانع اندیشه را از تشخیص صحیح حقائق عقلی و قلب را از بركات الهامها و ارشادهای غیبی الهی محروم می‌سازد.

3. موانع علم حقیقی یا نور حكمت، كه همان علمی است كه خداوند در دل هر كس كه بخواهد قرار می‌دهد و با تحصیل و آموزش و تفكر حاصل نمی‌گردد، بلكه نورٌ یقذفهُ الله فی قلبِ مَن یشاء می‌باشد، این موانع خود بر دو دسته‌اند:

1. حجب ظلمانی (گناهان): كه آئینه دل را تیره و تار و جان را بیمار می‌سازد و آدمی را از دانش حقیقی بی‌بهره می‌كند، هر چند دارای مراتب بالائی از علوم رسمی باشد.

2. حجت نورانی: حجابهائی كه خود از سنخ نور هستند و تعلق به نشئه مجرّدات تامّه و شهود آن عالم دارند كه در مناجات شعبانیه از آنها به «حجب النور» تعبیر شده است،[3] آن چنانكه نور خورشید مانع از رؤیت حقیقت و مركز خورشید است با اینكه خود از سنخ نور و روشن كننده هستند، حجابهای نورانی هم مانع از ادراك درجات بالای حقیقت هستی هستند.

حضرت امام (ره) در توضیح حجب نورانی و ظلمانی می‌فرماید: « توجه به غیر خدا انسان را به حجابهای ظلمانی و نورانی محجوب می‌نماید.

كلیه امور دنیوی اگر موجب توجه انسان به دنیا و غفلت از خداوند متعال شود، باعث حجب ظلمانی می‌باشد و اگر دنیا وسیله توجه به حقّ و رسیدن به دار آخرت (كه دار التشریف است) باشد حجابهای ظلمانی به حجب نورانی مبدّل می‌گردد و كمال انقطاع آن است كه حجب ظلمانی و نورانی پاره و كنار زده شود تا به مهمانسرای الهی كه معدن عظمت است بتوان وارد گردید.»[4]

موانع و آفات ذكر شده در این مقاله بیشتر مربوط به علوم از قسم دوّم و سوّم می‌شود، گرچه برخی از آفتها برای تمام علوم آفت به شمار می‌رود و عالم را از مسیر صحیح به كژ راهه‌ می‌كشاند و یا او را از اشعه‌های حیات بخش خورشید معرفت بی‌نصیب می‌گذارد.

موانع و آفات:

1. نفوس و شهوت: حضرت علی ـ علیه السّلام ـ : «حكمت با شهوت در یك دل جای نمی‌گیرد.»[5]

2. محبّت دنیا و دنیاطلبی: حضرت علی ـ علیه السّلام ـ : «محبّت دنیا خرد را تباه می‌كند و دل را از شنیدن حكمت باز می‌دارد و كیفری دردناك می‌آورد.»[6]

حبّ دنیا و دنیاطلبی یكی از بزرگترین موانع نور علم و آفات علوم رسمی به شمار می‌رود. دلی كه سرشار از محبّت دنیاست، هیچ گاه خریدار حكمت و معارف الهی نیست و انسان دنیادوست تنها برای رسیدن به مطامع دنیوی خویش به سمت فراگیری علوم رسمی روی می‌آورد و آن گاه حتی اگر علم توحید را هم فرابگیرد، تنها موجب دوری هر چه بیشتر او از خدا می‌شود.

پیامبر اكرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمودند: « ما ازدادَ عبدٌ علماً فازدادَ فی الدّنیا رغبهً الّا ازدادَ من اللهِ بُعداً »؛[7] هر آنچه بنده دانش خود را افزایش دهد و سپس رغبت بیشتری به دنیا پیدا كند، موجب دوری بیشتر او از خدا می‌گردد.

و این عالم در مسیر حركت به سوی جهنّم گام برداشته است، چنانچه حضرت امام خمینی (ره) به طالبان علم هشدار می‌دهند: «مواظب باشید مبادا پنجاه سال یا بیشتر یا كمتر در حوزه با كدّ یمین و عرق جبین جهنّم كسب نمائید.»[8]

اگر علم دستمایه دنیاطلبان و دانشمندان دنیا دوست قرار بگیرد با بهره گیری از آن بالاترین گناهان و بدترین جنایات را انجام می‌دهند، چنان كه در جهان معاصر علم و دانشمندان مورد سوء استفاده و قدرت طلبی دنیاخواهان قرار گرفته و فجایع بیشماری را پدید آورده‌اند، كه نمونه‌بارز آن فجایع جنگ جهانی دوم و بمباران اتمی دو شهر ژاپن است كه هزاران انسان بی‌گناه قربانی مطامع قدرتمندان شدند.

3. گناه: پیامبراكرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ : «بنده گناه می‌كند پس دانشی را كه پیشتر می‌دانسته از یاد می‌برد.»[9]

4. بیماری‌های قلب، همچون قساوت قلب، نفاق، حسد و...: امام هادی ـ علیه السّلام ـ فرمودند: «حكمت در طبیعتهای فاسد سودی نمی‌بخشد».[10]

5. غفلت: حضرت علی ـ علیه السّلام ـ : «هر كس غفلت كند، نادان ماند».[11] «آنكه مغلوب غفلت شود دلش می‌میرد.»[12]

6. آرزو: پیامبراكرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ : «آن كه به دنیا رغبت ورزد و آرزویش را در آن دراز گرداند، خداوند دلش را به اندازه رغبتش به آن كور می‌كند.»[13]

7. تكبر و غرور: تكبر و غرور علمی هم در زمینه علوم به دست آمده آفت است و هم باعث می‌شود انسان از كسب مراحل علمی برتر و بالاتر محروم بماند و خود را از همگان بالاتر بداند و هیچ گاه به حقیقت دست نیابد. امام كاظم ـ علیه السّلام ـ فرمودند: «كشت در دشت هموار می‌روید و نه در سنگلاخ و همینطور حكمت در دل فروتن آباد بارور می‌شود و نه در دل متكبر سركش».[14]

8. طمع: پیامبر اكرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ : «طمع حكمت را از دلهای دانایان می‌برد.»[15]

9. خشم: امام صادق ـ علیه السّلام ـ : «خشم دل حكیم را نابود می‌كند. هر كس مالك خشم خویش نباشد، مالك خرد خویش نیست.»[16]

10. تعصب: پیامبر اكرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ : «هر كس در دلش دانه خردلی از تعصب باشد خداوند او را روز قیامت با اعراب جاهلی برانگیزد.»[17]

11. پرخوری: پیامبر اكرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ : «دل هنگام پری شكم حكمت را بیرون می‌اندازد.»[18]

12. جدال و مراء: حضرت علی ـ علیه السّلام ـ : آن كه مجادله به باطلش زیاد شود كوری‌اش از حقیقت ماندگار شود.[19]

علامه مجلسی (ره) می‌گوید: مراد از جدال، مناظره به منظور غلبه بر طرف مقابل و مراد از مراء، جدال و اعتراض بر سخن دیگران بدون داشتن هدف و غرض دینی است.

اینها آن گاه نكوهیده و از آفات علم به شمار می‌روند كه هدف شخص اظهار برتری خود و نه اثبات حقّ یا ردّ باطل باشد، كه در این صورت شخص، دیگر به دنبال كشف حقیقت نیست و صرفاً درصدد اظهار برتری است كه منجر به انحراف از مسیر صحیح خواهد شد.[20]

 لذا پیامبر اكرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ به این گونه عالمان وعید جهنّم داده‌اند: « من تعلّم العلمَ لیبالی به العلماء أو لیماری به السفهاء أو یصرفُ وجوهَ النّاس اِلیه أدخَلهُ الله النّار »؛[21] هر كس علم بیاموزد تا به وسیله آن بر دانشمندان مباهات و فخرفروشی نماید یا با سفیهان ممارات و جرّ و بحث كند یا چهره‌ها را به سوی خود برگرداند، خداوند او را داخل آتش خواهد نمود.»

اینها نمونه‌هایی از آفات و موانع علم و حكمت، برگرفته از بیانات پیشوایان دین اسلام است و تنها با مدنظر قرار دادن و رفع این موانع است كه طالب علم می‌تواند جان خویش را از چشمه معرفت سیراب نموده و علمش را در مسیر كمال خویش و تكامل بشریت به كار بندد، و در غیر اینصورت علم تنها وبال و موجب ظلمت باطنی او خواهد بود.


منابع:

[1] . الكافی، ج 2، ص 106، ح 3، مرحوم كلینی، (دار الكتب الاسلامیه، تهران، چ چهارم، 1362).

[2] . غرر الحكم، با شرح جمال الدین خوانساری و تصحیح جلال الدین حسینی، ج 6، ح 10684، ص 387، (دانشگاه تهران، چ سوم).

[3] . كتاب سیمای علم و حكمت در قرآن و حدیث، محمدی ری شهری، دار الحدیث، چ اول، ص 97.

[4] . جهاد اكبر، امام خمینی، ص 30، (چ چهارم، پائیز 1374، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره)).

[5] . غرر الحكم، ج 6، ح 10915، ص 436.

[6] . غرر الحكم، ح 4878، ج 3، ص 397.

[7] . بحار الانوار، ج 2، ص 38، علامه مجلسی، (بیروت، 1403 ق).

[8] . جهاداكبر، حضرت امام خمینی، ص 23، (چ چهارم، پائیز 1374، موسسه تنظیم ونشر آثار امام خمینی).

[9] . عده الداعی، ص 197.

[10] . اعلام الدین، ص 311، ابی الحسن دیلمی، (مؤسسه آل البیت، قم، 1408 ق).

[11] . غرر الحكم، ج 5، ح 7686، ص 144.

[12] . غرر الحكم، ج 3، ح 8430، ص 293.

[13] . تحف العقول، ص 60، (موسسه النشر اسلامی، وابسته به جامعه مدرسین، چ چهارم، 1416 ق).

[14] . تحف العقول، ص 396 و 504.

[15] . كنز العمال، ج 3، ص 495، ح 7576، حسام الدین هندی، (موسسه الرساله، بیروت، 1409 ق).

[16] . الكافی، ج 2، ص 305، ح 13، (دار الكتب الاسلامیه، تهران، 1362، چ چهارم).

[17] . الكافی، ج 2، ص 308، ح 3، (دار الكتب الاسلامیه، تهران، 1362، چ چهارم).

[18] . تنبیه الخواطر، ج 2، ص 119.

[19] . غرر الحكم، ج 5، ح 8115، ص 230.

[20] . بحار الانوار، ج 70، ص 399 و 400، (بیروت، 1403 ق).

[21] . كنز العمال، ج 10، ص 197، حسام الدین هندی، (موسسه الرساله، بیروت، 1409 ق).

نویسنده: مهدی رحیمی

تهیه و تنظیم: محمد حسین امین – گروه حوزه علمیه تبیان