تبیان، دستیار زندگی
، در این مطلب توجه شما را به دنباله آن مبحث و بررسی مسائل فرهنگی و محتوایی گزارشگری جلب می کنیم. • بازیگران کمدی : موفقیت گزارشگران شوخ، حاضرجواب و عیبجو در بعضی شبکه های ورزشی، موجب تقلید حساب نشده، ضعیف و نادرست گزارشگران...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

پیرامون گزارشگری ورزشی (قسمت دوم وپایانی )

فوتبال، ورزش


، در این مطلب توجه شما را به دنباله آن مبحث و بررسی مسائل فرهنگی و محتوایی گزارشگری جلب می کنیم.

• بازیگران کمدی : موفقیت گزارشگران شوخ، حاضرجواب و عیبجو در بعضی شبکه های ورزشی، موجب تقلید حساب نشده، ضعیف و نادرست گزارشگران دیگر شد. عده ای تقصیر اصلی را متوجه گروه اول میدانند اما باید توجه کرد که مشکل در اجرای نادرست این تقلید است.

گروه دوم (مقلدها) اول به بذله گویی و بعد به گزارشگری اهمیت میدهند که درواقع اشتباه مهم آنها به شمار میرود. بسیاری از گزارشگران موفق و متفاوت، افرادی با طبع نگارش قوی و هوش فراوان هستند و شوخ طبعی آنها در واقع زیرمجموعه ای از تواناییهای آنها است، درحالی که گروه ظاهرا بانمک دوم، فاقد ظرافت، وقت شناسی، خلاقیت و شخصیت هستند.

گزارشگران باید بیشتر بر روی قابلیتهای خبرنگاری و نگارش خود کار کنند زیرا بر خلاف آنچه تصور میکنند، تکه ها و کنایات آنها به زودی کهنه خواهد شد.

• گفتگوهای قلدرمنشانه : ورزش یکی از آخرین عرصه های اجتماع است که تصورات منسوخ درباره مردانگی، فرمانبرداری زنان و تمایل به داشتن صفات حیوانی در آن مورد تشویق قرار میگیرد. یک لحظه به گزارشاتی که درآن به جای گفتگو از بازی در جریان، جملاتی کلیشه ای در وصف خشونت، بی رحمی، زورمندی و "له کردن" تیم یا فرد مقابل ردو بدل میشوند فکر کنید.

استانداردهای خشن بودن و قلدر بودن در میان ورزشکاران (به خصوص در بازیهایی چون راگبی و بیس بال) چنان بالا رفته است که رانی لوت Ronnie Lott، بازیکن راگبی ترجیح داد به جای انتظار بر روی نیمکت و ترمیم انگشت آسیب دیده اش، انگشت مضروبش را قطع کنند تا به بازی برسد.

جالب اینجا است که در بازیهای زنان نیز استفاده از زبان قلدر منشانه باب شده است زیرا هنوز زبان مناسبی برای گزارش این بازیها پیدا نشده است. البته بسیاری از ورزشکاران زن، خودشان هم تمایل دارند با صفاتی مردانه توصیف شوند که شاید دلیل آن رشد در جامعه ای باشد که رقیب ورزشی از کودکی، برادر، همبازیهای پسر و در نهایت هم مردان ورزشکار بوده اند.

موارد مذکور تنها اندکی از مشکلاتی است که در حین گزارش ورزشی رخ میدهد. در ضمن معمولا افراد مسئول، بیشترین انرژی خود را صرف یافتن مشکلات در رسانه های خبری میکنند زیرا به عقیده آنها رسانه های خبری کار مهمتری انجام میدهد، هرچند که برقراری ارتباط در زمینه یک اتفاق یا شخصیت تاثیر گذار در جامعه، کار کوچکی نیست و یک گزارشگر خوب کسی است که بداند بار فرهنگی بزرگی بر دوش دارد و باید آنرا به خوبی به منزل برساند.

گزارش ورزشی چه باید باشد

خبرنگاری پرمعنای ورزشی باید شامل حساسیت و آگاهی نسبت به موضوعات زیر باشد :

• هنر روایت گری : گزارشگری در نهایت درباره حکایت کردن یک داستان است. تلویزیون یک رسانه تمام و کمال قصه گویی است که ورزش تعدادی از نمایشی ترین، پر تعلیق ترین، پر کشش ترین و جالبترین داستانهای ممکن را برای این رسانه به وجود می آورد. آن گروه گزارشگران بذله گو باید به یاد داشته باشند که برای روایت داستان در آنجا نشسته اند و شیوه بیان آنها میتواند شکل دهنده فرهنگ باشد.

• دروازه بانی برای فرهنگ : از آنجایی که فرهنگ مجموعه ای از مفاهیم مشترک است و ارتباطات، به اشتراک گذاشتن این مفاهیم محسوب میشوند، پس نسبت ارتباطات و فرهنگ، مانند نسبت هوا به تنفس است. گزارشگران بخشهای جدایی ناپذیر روان سازی فرهنگ هستند. اسطوره های اجتماعی (خوشبختی مالی، خودشکوفایی، ایده آلهای مردانه و مانند آنها) در خلال حکایت داستان جاری میشوند، اما عده بسیار کمی از گزارشگران از تاثیر بزرگ این مفاهیم بی خبرند.

• جامعه : تیمهای ورزشی حرفه ای یا آماتور، هردو نماینده یک اجتماع هستند- این اجتماع میتواند در یک مدرسه، مکان مذهبی یا یک شهر ایجاد شود. ماموریت اصلی تجهیز موارد افتخار آمیز این اجتماع و روبرو کردن اعضای آن با یکدیگر است. حتا ورزشکاران انفرادی هم حامل پرچم شهر، کشور یا نژاد خود هستند و سبب ایجاد غرور و همبستگی در جامعه خود هستند. درحالی که بیشتر باشگاههای ورزشی به دنبال "بازار" هستند، وظیفه گزارشگر، یافتن نکات اجتماعی برای گنجاندن در داستان خود است.

• تاریخ : وقایع ورزشی میتوانند در تاریخ شخصی ما بسیار مهم باشند. افراد میتوانند روزی را که مصادف با یک واقعه مهم ورزشی بوده همانقدر خوب و با جزئیات به یاد داشته باشند که یک روز مهم سیاسی را به یاد میسپارند. ورزش در قرن گذشته بخشی از تاریخ شده است و به نگارش تاریخ معاصر بسیار کمک کرده است.

• نژاد : ورزش اولین کاری است که افراد سیاه و سفید در شرایط برابر در کنار هم انجام داده و یا به تماشای آن نشسته اند. فلسفه ورزش هم، دور هم جمع کردن مردم است، حتا امروز که همچنان در بسیاری جوامع در میان نژاد سیاه و سفید مرزهایی وجود دارد، اما همه با شور و شمقی یکسان درباره مایکل جوردن Michael Jordan صحبت میکنند. فقیرترین افراد تا ثروتمندترین آنها در مواجهه با ورزش برابرند.

• جنسیت : نکته ای که باید درباره زنان ورزشکار به آن اشاره نمود، پذیرفته شدن زنان ورزشکار در جریان اصلی ورزش است. تعداد ورزشکاران زن و تماشاگران مسابقات زنان دوبرابر شده است، رشدی که در عرصه های دیگر اجتماع کمتر دیده میشود.

• همبستگی : اگر مناسبات انسانی در جهانی که به طور فزاینده ای صنعتی و مدرن شده است، روز به روز دورتر و کمتر انسانی میشود، ورزش یک خیز به عقب است. ورزش موجب میشود که ارزشهای زندگی مدرن در خدمت هم بستگی افراد قرار گیرند. در حقیقت ورزش تقریبا تنها بهانه ای است که میتواند بیش از 10.000 نفر را به دور هم جمع کند. ورزش مردم را به هم نزدیک میکند و در جوامعی که مردم آن روز به روز بیشتر منزوی میشوند، زمانی برای تجدید قوا و تحل بار زندگی ماشینی به دست میدهد.

نوشته کیت اولبرمن (Keith Olbermann)، گزارشگر ورزشی مشهور و محبوب شبکه های Fox و CNN و برنده جایزه بهترین گزارش ورزشی.

منبع :nbierma.freeservers.com