هر چه خوبی میکنم بدی میبینم!
دست من اصلا نمک ندارد نمیدانم چرا هر چه خوبی میکنم بدی میبینم؟ چقدر مردم بد شدهاند چشم ندارند آدم را ببینند.!
دوستانم هرگز قدرم را نمیدانند همیشه برایشان وقت میگذارم ، پول خرج میکنم و محبت میکنم در عوض به جز دو رنگی و بدجنسی جوابی نمیبینم . نمیدانم چرا مردم طالب بدی شدهاند؟ من که همه حرکاتم سنجیده است چرا با من بد میکنند و بدیهای خودشان را اصلا نمیبینند؟
نمیدانم شما هم از این گلایهها دارید یا نه؟ آیا از دوستانتان خانوادیتان ،همسرتان رضایت دارید یا همه کمر به شکست و تحقیر شما بستهاند؟
آیا واقعا شما جز خوبی نمیکنید و فقط بد میبینید ؟
من هم مثل شما دلم خون است دوستی داشتم که سعی میکردم هر طور هست مشکلاتش را حل کنم تنهاییش پر کنم و بر زخمهایش مرهم باشم اما دقیقا در زمانی که فکرش را هم نمیکردم به من پشت کرد و رفت،!
حتما با خود میگویید عجب آدم نمک نشناسی بله من هم همین فکر را میکردم و لحظهای از فکر بی چشم و رو بودن وی آرامش نداشتم تا اینکه به سراغش رفتم و خواستم راست و حسینی به من بگوید چه بدیای کردهام که حق رفاقت را اینگونه به جا آورد ؟وقتی شروع به صحبت کرد دلم میخواست زمین دهن باز کند و در آن جا شوم .
در ازای کارهای بزرگ و با عظمتی که به نظر خودم برایش انجام داده بودم چقدر به من لطف کرده بود و ندیده بودم ،چه منتها که بر سرش نگذاشته بودم ؟گفت از خیر رفاقت با من گذشته چرا که دیگر تحمل ترحمهای بیجا را ندارد ،از خودم خیلی بدم آمد ای کاش زودتر به فکر میافتادم و خودم را اصلاح میکردم ،ای کاش اینقدر عذابش نداده بودم چقدر برایش سخنرانی می کردم و منبر می رفتم چقدر طعنه و کنایه زدم که باید چنین باشی و چنان باشی و فقط می خواستم خودم را ثابت کنم و بس و ذره ای حواسم نبود اگر یکی از این رفتارها را او یا هر کسی با من داشت دنیا را بر سرش خراب می کردم.
کاش ما آدمها یاد میگرفتیم که فقط خوبیهای خود و بدیهای طرف را نبینیم بلکه عکس این را عمل کنیم .
انسان عذاب را خودش برای خودش درست میکند. همیشه این جور بوده و هست. معمولا آدمها به دنبال این هستند که اشتباهات و کار را گردن کسی دیگر بیاندازند. در آن دنیا هم همین طور است. وقتی که کسی با همسرش دعوایش میشود، تلاش بر این است که بگوید همه اشتباهها مال اوست، و من درست عمل میکنم. یکی از چیزهایی که به این افراد باید گفت این است که برو کاغذی بردار، و یک طرفش خوبیهای خودت را بنویس و طرف دیگر کاغذ بدیهای خودت را و خوبیهای زنت را و طرف دیگر که خوبیهای خودت را نوشتی بدیهای همسرت را بنویس و همه را حساب کن ببین چند تا است.
نمیتواند، چرا که جز خوبی از خودش سراغ ندارد و جز بدی از همسرش سراغ ندارد. سختیاش این است که بخواهد چهار تا خوبی از او و چهار تا بدی از خودش بگوید. اگر آدم سوء ظن دارد، باید همه جا سوء ظن داشته باشد. چه طور شد؟ به او سوءظن دارد ولی به خودش حسن ظن دارد. مریضی است. اگر بدبین است باید به همه بدبین باشد. پس چطور به خودش بدبین نیست؟ این درد نیست؟ اگر خوش بین است باید به همه خوش بین باشد. خُب به زنت هم خوش بینی؟
پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله): «أحَبّ للنّاس مَا تُحبّ لنفسِک تَکُن أعدَل النّاس »؛ عادلترین مردم کسی است که آنچه را برای نفس خود میپسندد برای مردم نیز بپسندد.( کنز العمال، ج 16، ص 128)
«طُوبی لِمن شَغَله عَیبه عَن عُیوبِ النّاس»؛ خوشا به حال کسی که پرداختن به عیوبش، او را از پرداختن به عیوب دیگران بازدارد.(بحار الانوار،ج اوّل، ص 199)
امام موسی کاظم (علیه السلام):
«وَاللّهِ ما اُعطِیَ مُومِنُ قَطَّ خَیرَ الدُّنیا وَالآخِرَةِ، اِلاّ به حسن ظَنِّهِ بِاللّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ رَجائِهِ لَهُ وَ حُسنِ خُلقِهِ وَالکفِّ عَنِ اغتیاب المُؤمِنینَ»؛ به خدا قسم خیر دنیا و آخرت را به مؤمنی ندهند مگر به سبب حسن ظن و امیدواری او به خدا و خوش اخلاقیاش و خودداری از غیبت مؤمنان.(بحارالأنوار، ج 6، ص 28، ح29)
«لَیسَ مِنّا مَن لَم یُحاسِبْ نَفسَهُ فی کُلِّ یَومٍ فَإنْ عَمِلَ حَسَناً استَزادَ اللهَ و إنْ عَمِلَ سیّئاً اسْتَغفَرَ اللهَ مِنهُ و تابَ اِلَیهِ» ؛ از ما نیست کسی که هر روز حساب خود رانکند، پس اگر کار نیکی کرده است از خدا زیادی آن را بخواهد، و اگر بدی کرده، از خدا آمرزش طلب نموده و به سوی او توبه نماید.(اصول کافی، ج 4، ص191)
آینه چون نقش تو بنمود راست خود شکن آئینه شکستن خطاست
فرآوری : محمدی
بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان
منبع : پایگاه اطلاع رسانی حجت الاسلام دکتر مرتضی آقا تهرانی