تبیان، دستیار زندگی
فراماسونری از جمله اولین حرکت‌های روشنفکری در ایران است ولی به دلیل وابستگی لژهای فراماسونری به کشورهای خارجی فراماسون‌ها همواره به دنبال کسب منافع برای دولت‌های خود نیز بودند. از آنجا که فراماسون‌ها اسرار خود را در خارج از جمع خود بروز نمی‌داندند و سوگند
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

سابقه فراماسونری در ایران

فراماسونر ها چگونه به ایران وارد شدند؟


فراماسونری از جمله اولین حرکت‌های روشنفکری در ایران است ولی به دلیل وابستگی لژهای فراماسونری به کشورهای خارجی فراماسون‌ها همواره به دنبال کسب منافع برای دولت‌های خود نیز بودند. از آنجا که فراماسون‌ها اسرار خود را در خارج از جمع خود بروز نمی‌داندند و سوگند می‌خورند که هرآنچه در میانشان رخ می‌دهد را در خارج از لژ فراموش کنند، لژهای فراماسونری در ایران به فراموشخانه مشهور شد.

فراماسونری

در ایران دوره قاجار و پهلوی اول به دلیل بیم از نفوذ بیگانگان فعالیت فراماسون‌ها محدود می‌شد. و فعالیت‌های فراماسون‌ها در این دوره عموماً فرهنگی بود هر چند برخی فراماسون‌ها به درجات عالی حکومتی نیز نائل آمدند.

سازمان فراماسونری از طریق هند به ایران راه یافت و دستگاه عظیم فراماسونری انگلیس شبکه گسترده ای در ایران پیدا کرد. ایران گذشته از این که بازار خوبی برای تجارت انگلیس بود کلید دروازه هند نیز به شمار می رفت و نفوذ انگلیس از طریق همان شبکه در این منطقه مستحکم گردید، دوران قاجار انگلیس ها را مسلط ساخت و دوران پهلوی بر آن تسلط افزود. اکثر رجال سیاسی و دولت مردان ایران در دو قرن گذشته پیوسته با این شبکه مربوط بوده و گاهی مسیر نهضت های مردمی را هم برحسب خواست خود تغییر داده اند. مثلاً در جریان مشروطیت آزادیخواهان را برای رسیدن به هدف، به بست نشستن در سفارت انگلیس تشویق نمودند.

فراماسونی همیشه کوشیده است اقلیت های مذهبی را تحریک کند و مسأله ایجاد نماید. حکومت های استعماری انگلیس سعی بر این داشتند عوامل خود را به صورت مجریان صدیقی در پست های حساس قرار بدهند و گاهی هم در چندین ده سال در چهره مردان ملی ذخیره نمایند. سیاست فراماسونری هیچ گاه در مورد ایران نقش نیکخواهانه و اصلاح طلبانه نداشته بلکه فریب و تزویر، اساس کار بوده تا ملت را در عقب ماندگی و بی خبری نگهدارد. بسیاری از ایرانیان که در دوران قاجار به انگلستان وارد شدند آموزش های ماسونی یافتند و در جهت مخالف خواست توده های مردم قرار گرفتند.

وقوع انقلاب اسلامی باعث تعطیل شدن لژهای فراماسونری در ایران شد اما تفكر فراماسونری در قالب های لیبرالیسم، پلورالیسم، نسبی گرایی و... ترویج شد و هنوز هم به قوت هر چه تمامتر ترویج می شود

برای مثال در انقلاب مشروطیت که ریشه و نهاد یک انقلاب مردمی داشت و بی تردید بازتاب ده ها سال خشونت، ظلم و ستم بود، همین فراماسونرها در مرحله حساسی از آن، ابتکار عمل را به دست گرفته با اجرای نقش پیشوا و گرداننده مسیر اصلی را به نفع خود منحرف ساختند. در قضیه ملی شدن نفت هم بالأخره فراماسونری مبارزات ملت را از مسیر اصلی خارج ساخت. اولاً هر لژ باید با اجازه این لژ بزرگ تشکیل شود، ثانیاً هر عضو باید به معمار بزرگ جهان عقیده داشته باشد، ثالثاً زنها حق عضویت ندارند، رابعاً در مسائل مذهبی و سیاسی نباید وارد شوند! (چه خوب به صورت اصل قرار داده اند) و مراسم و ضوابط فراماسونی را رعایت کنند.

فراماسونری

میرزا ملکم خان، ناظم الدوله ارمنی را اولین مؤسس لژ فراماسونی در ایران ذکر کرده اند او فرزند «میرزایعقوب» مترجم سفارت روس بوده، و درباره وی نوشته اند که سراسر زندگی برای انگلستان جاسوسی کرده است. ملکم در سن ده سالگی به فرانسه رفت ضمن تحصیل عضو فراماسون شد و در سال 1268 ه. ش، به ایران برگشت و فراموشخانه را تشکیل داد. در اندک زمانی پس از تاسیس فراموشخانه تعداد قابل توجهی از رجال سرشناس،  اعیان، شاهزادگان و برخی از شاگردان دارالفنون به عضویت آن درآمدند.

در مورد ملکم دو نظر متضاد وجود دارد بعضی او را متقلب، شارلاتان، بی ایمان و کلاه بردار و دسته ای او را صدیق، مبارز وآزادیخواه می نامند.میرزا ملکم روزنامه «قانون» را منتشر ساخت.

فراموشخانه ملکم به فرمان ناصرالدین شاه در1278 پس از چهار سال فعالیت و وارد کردن تعداد قابل توجهی از اعضای دربار و افراد متنفذ به جرگة فراماسونری، تعطیل شد. اما بعدها مجمع آدمیت و جامع آدمیت براساس تعالیم ملکم تاسیس شده به فعالیت جدی مشغول شدند. با تشکیل لژ بیداری در 1325 قمری که از حساس‏ترین مقاطع تاریخ معاصر ایران است مداخلات گستردة این لژ در امور مربوط به نهضت مشروطه اوج می‏گیرد و نهایتاً منجر به حاکمیت این لژ بر روند نهضت و جریانهای اجتماعی کشور می‏گردد.

لژ بیداری درخصوص ادارة کشور از لژ گراند اوریان فرانسه نیز کمک می‏گرفت، برای مثال می‏توان به استخدام آدولف پرنی دادیار دادستان پاریس به عنوان مستشار وزارت عدلیه اشاره کرد که با تقاضای حسن پیرنیا وزیر عدلیه و کمک مؤثر گراند اوریان فرانسه صورت گرفت.

فراموشخانه ملکم به فرمان ناصرالدین شاه در1278 پس از چهار سال فعالیت و وارد کردن تعداد قابل توجهی از اعضای دربار و افراد متنفذ به جرگة فراماسونری، تعطیل شد. اما بعدها مجمع آدمیت و جامع آدمیت براساس تعالیم ملکم تاسیس شده به فعالیت جدی مشغول شدند

در سال 1328 مقدمات تشکیل لژی به نام “پهلوی“ به وسیلة فردی به نام محمدخلیل جواهری در ایران فراهم شد. دخالتهای گستردة لژ پهلوی در دعوای مزبور به نفع انگلستان، به اثبات می‏رساند که لژ پهلوی اساساً برای مبارزه با نهضت ملی شدن نفت ایران به وجود آمده بود.

دخالت لژهای فراماسونری در عرصه‏های اجتماعی و سیاسی و فرهنگی پس از سقوط دولت دکتر مصدق نیز همچنان تا پیروزی انقلاب اسلامی ادامه پیدا کرد.

وقوع انقلاب اسلامی باعث تعطیل شدن لژهای فراماسونری در ایران شد اما تفكر فراماسونری در قالب های لیبرالیسم، پلورالیسم، نسبی گرایی و... ترویج شد و هنوز هم به قوت هر چه تمامتر ترویج می شود.

خیانت‌های فراماسون‌ها

فراماسونری

فراماسون‌ها در ایران عموماً وابسته به دولت‌های غربی به خصوص انگلستان بودند و عمده فعالیت‌های آن‌ها در جهت حفظ منافع این دولت‌ها بود. از جمله می‌توان به نقش فراماسون‌های شناخته شده‌ای در قرارداد الحاقی گس-گلشائیان و مساله کاپیتالاسیون اشاره کرد. که در اولی محمد ساعد (نخست وزیر و فراماسون عضو لژ مولوی) به همراه عباسقلی گلشائیان)فراماسون نامی و عضو لژ مولوی) نقش داشتند و در ماجرای کاپیتولاسیون، حسنعلی منصور(نخست وزیر)، عباس آرام) وزیر امور خارجه) و شریف امامی (در آن زمان رئیس مجلس سنا و استاد بزرگ لژ فراماسونری) نقش کلیدی داشتند.

البته نباید در خائن پنداشتن فراماسونرها راه افراط را پیش گرفت و همگان را به یک چوب راند و از عضویت در سازمان‌های فراماسونری، به عنوان حربه‌ای مؤثر و به ظاهر موجه، برای سیاه نمایاندن کارنامهء اعضای آن سازمان‌ها بهره جست. برای نمونه باید به خاطر داشت که بسیاری از روشنفکران دورهء قاجار، سازمان فراماسونری را به عنوان یک سازمان نوگرا، انقلابی و آزادی‌خواه می‌شناختند که آرمانی جز مبارزه با استبداد و برپایی مردم‌سالاری و بیداری ملت‌ها ندارد. از جمله عوامل مهمی که موجب گرایش و جذب روشنفکران این دوره به سازمان‌های فراماسونری، به ویژه، لژ فرانسوی آن می‌شد، نقش مهم اعضای آن سازمان در انقلاب کبیر فرانسه بود؛ و از آنجا که انقلاب فرانسه سرمشقی ارزنده برای انقلابیون و روشنفکران ایران می‌بود، ایشان تشکیل فراموشخانه و پیوستن به سازمان‌های فراماسونی را وسیله‌ای برای ایجاد تحول، دگرگونی و انقلاب در ایران می‌پنداشتند. ازاین‌رو نقش سازمان‌های فراماسونری در آن دوره را، با نقشی که این سازمان‌ها در دوره‌های بعدتر، در ایران و کشورهای دیگر بازی کردند تفاوت هایی دارد. در واقع عده ای بازی این سازمان را خوردند .

هدف عمدة این مقاله جلب توجه محققان تاریخ معاصر ایران به یکی از پدیده‏های خطیری است که متاسفانه کمتر مورد عنایت قرار گرفته و شایسته است که با نگرشی نو به این موضوع و تلاش و جست وجو در این زمینه پرده از روی پاره‏أی ابهامات تاریخ معاصر ایران برداشته شود.

فرآوری:طاهره رشیدی

بخش تاریخ ایران و جهان تبیان


منابع:1- تاریخ سیاسی معاصر ایران، دکتر سید جمال الدین مدنی، دفتر انتشارات اسلامی، 1387، ج اول.

2- وطن فا