چرا پیامبران به معجزه نیاز دارند؟
از میان معجزات و خارق عاداتى كه از پیامبر اسلام (صلى اللَّه علیه و آله) صادر شده قرآن برترین سند زنده حقانیت او است. قرآن كتابى است فوق افكار بشر، كسى تاكنون نتوانسته كتابى همانند آن را بیاورد، این كتاب یك معجزه بزرگ آسمانى است. علت اینكه قرآن به عنوان سند زنده حقانیت پیامبر اسلام (صلى اللَّه علیه و آله) و معجزه بزرگ او از میان تمام معجزاتش برگزیده شده این است كه قرآن معجزهاى است" گویا"،" جاودانى"،" جهانى"، و" روحانى".
قرآن معجزه جاویدان
وَ إِنْ كُنْتُمْ فِی رَیْبٍ مِمَّا نَزَّلْنا عَلى عَبْدِنا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ وَ ادْعُوا شُهَداءَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِینَ (بقره23)
و اگر در آنچه بر بندهى خود (از قرآن) نازل كردهایم، شكّ دارید، اگر راست مىگویید (لااقل) یك سوره همانند آن را بیاورید و گواهان خود را غیر از خداوند بر این كار دعوت كنید.
این آیه، معجزه بودن قرآن را مطرح مىكند. پیامبران، یك دعوت دارند كه هدایت به سوى خداست و با استدلال و موعظه انجام مىدهند و یك ادّعا دارند كه از سوى خدا براى هدایت مردم آمدهاند و براى آن معجزه مىآورند. پس معجزه براى اثبات ادّعاى پیامبر است، نه دعوت او. (مخفى نماند معجزه به معناى نادیده نگرفتن نظام علّت و معلول نیست، بلكه معجزه نیز علّت دارد، ولى علّت آن یا اراده الهى است، یا عواملى كه خداوند علّت بودن آن را براى مردم مخفى نموده است.)
چرا پیامبران به معجزه نیاز دارند؟
مىدانیم كه منصب نبوت و پیامبرى بزرگترین منصبى است كه به عدهاى از پاكان عطا شده است، زیرا مناصب و مقام هاى دیگر معمولا حاكم بر جسم افراد است، ولى منصب نبوت منصبى است كه بر جان و دل جامعهها حكومت مىكنند، لذا به همان نسبت كه ارج بیشترى دارد مدعیان كاذب و افراد شیاد بیشترى، این منصب را به خود مىبندند، و از آن سوء استفاده مىكنند.
در اینجا مردم مىبایست یا ادعاى هر مدعى را بپذیرند، و یا دعوت همه را رد كنند، اگر همه را بپذیرند، پیدا است چه هرج و مرجى به وجود مىآید، و دین خدا به چه صورت جلوه خواهد كرد، و اگر هیچكدام را نپذیرند آن هم نتیجهاش گمراهى و عقبماندگى است.
بنابراین همان دلیلى كه اصل بعثت پیامبران را الزامى مىشمارد مىگوید پیامبران راستین مىبایست نشانهاى همراه داشته باشند كه علامت امتیاز آنان از مدعیان دروغین، و سند حقانیت آنها باشد.
روى این اصل لازم است هر پیامبرى، معجزهاى بیاورد كه گواه صدق رسالتش گردد و همانطور كه از لفظ "معجزه" پیدا است، باید پیامبر(صلى اللَّه علیه و آله) قدرت بر انجام اعمال خارقالعادهاى داشته باشد كه دیگران از انجام آن "عاجز" باشند.
پیامبرى كه داراى معجزه است لازم است مردم را به "مقابله به مثل" دعوت كند، او باید علامت و نشانه درستى گفتار خود را معجزه خویش معرفى نماید تا اگر دیگران مىتوانند همانند آن را بیاورند، این كار را در اصطلاح "تحدى" گویند.
خداوند در قرآن، بارها مخالفان اسلام را دعوت به مبارزه كرده است، كه اگر شما این كتاب را از سوى خدا نمىدانید و ساخته و پرداخته دست بشر مىدانید، بجاى این همه جنگ و مبارزه، كتابى مثل قرآن بیاورید تا صداى اسلام خاموش شود! خداوند براى اثبات حقّانیت پیامبر و كتاب خود، از یك سو مخالفان را تحریك و از سوى دیگر به آنان تخفیف داده است.
قرآن در كدام آیات خود دعوت به مقابله كرده است؟
قرآن در چند سوره دعوت به مقابله به مثل نموده است از جمله:
1- در سوره اسراء آیه 88 مىخوانیم:«قُلْ لَئِنِ اجْتَمَعَتِ الْإِنْسُ وَ الْجِنُّ عَلى أَنْ یَأْتُوا بِمِثْلِ هذَا الْقُرْآنِ لا یَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَ لَوْ كانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِیرا ً:" بگو اگر تمام جن و انس اجتماع كنند تا كتابى همانند قرآن بیاورند، نمىتوانند، اگر چه نهایت همفكرى و همكارى را به خرج دهند".
2- در سوره هود در آیات 13 و 14 مىخوانیم: «أَمْ یَقُولُونَ افْتَراهُ قُلْ فَأْتُوا بِعَشْرِ سُوَرٍ مِثْلِهِ مُفْتَرَیاتٍ وَ ادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِینَ فَإِلَّمْ یَسْتَجِیبُوا لَكُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّما أُنْزِلَ بِعِلْمِ اللَّهِ ... "مىگویند این آیات را به خدا افترا بسته (و ساختگى است) بگو اگر راست مىگوئید شما هم ده سوره ساختگى همانند آن بیاورید، و غیر از خدا هر كسى را مىتوانید به كمك خود دعوت كنید، و اگر این دعوت را اجابت نكردند بدانید این آیات از طرف خدا است ...
"مىگویند بر خدا افترا بسته، بگو سورهاى همانند آن بیاورید و هر كس غیر از خدا را مىتوانید به یارى طلبید، اگر راست مىگوئید
4- آیه مورد بحث (23 سوره بقره).
همانطور كه ملاحظه مىشود قرآن با صراحت و قاطعیت بىنظیرى دعوت به مبارزه كرده، صراحت و قاطعیتى كه نشانه زنده حقانیت است.
قرآن با بیان بسیار قاطع و صریح تمام جهانیان و كلیه كسانى را كه در پیوند آن با مبدء جهان آفرینش تردید داشتند دعوت به مقابله به مثل كرده است، نه تنها دعوت كرده بلكه آنها را تشویق و تحریك به مبارزه نیز نموده است و كلماتى در این آیات به كار برده كه به اصطلاح "به غیرت آنها برخورد نماید" این كلمات عبارتند از:
إِنْ كُنْتُمْ صادِقِینَ: "اگر راست مىگوئید".
فَأْتُوا بِعَشْرِ سُوَرٍ مِثْلِهِ مُفْتَرَیاتٍ: "ده سوره ساختگى مثل آن بیاورید".
قُلْ فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِثْلِهِ ... إِنْ كُنْتُمْ صادِقِینَ: "اگر راست مىگوئید یك سوره ساختگى بیاورید".
وَ ادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ: "غیر از خدا از هر كس مىخواهید دعوت كنید".
قُلْ لَئِنِ اجْتَمَعَتِ الْإِنْسُ وَ الْجِنُّ: "اگر همه جهانیان دست به دست هم بدهند ...".
لا یَأْتُونَ بِمِثْلِهِ: "نمىتوانند مثل آن را بیاورند ..."
فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتِی وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ: "از آتشى بترسند كه هیزم آن بدنهاى مردم (گنهكار) و سنگها است.
فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا وَ لَنْ تَفْعَلُوا: "اگر مثل آن را نیاوردید، و هرگز نخواهید توانست ...".
با این تحریك ها و تشویق ها، و با اینكه می دانیم این مبارزه تنها یك مبارزه ادبى یا مذهبى نبود بلكه یك مبارزه "سیاسى" "اقتصادى" و "اجتماعى" بود، مبارزهاى بود كه همه چیز حتى"موجودیت" آنها در گرو آن بود، و بعبارت دیگر: یك مبارزه حیاتى محسوب مىشد كه مسیر و سرنوشت زندگى و مرگ آنها را روشن مىساخت اگر پیروز مىشدند همه چیز داشتند، و اگر مغلوب مىشدند، باید از همه چیز خود دست بشویند.
با این حال اگر مىبینیم آنها در مقابل قرآن زانو زدهاند و نتوانستند همانند آن را بیاورند. معجزه بودن قرآن روشن تر مىشود.
قابل توجه اینكه این آیات منحصر به زمان و مكان خاصى نیست و تمام جهانیان و مراكز علمى دنیا را به سوى این مبارزه دعوت مىكند و هیچگونه استثنایى در آن وجود ندارد و هم اكنون نیز به تحدى خود ادامه مىدهد.
قرآن معجزه جاودانى پیامبر اسلام(صلى اللَّه علیه و آله)
از میان معجزات و خارق عاداتى كه از پیامبر اسلام ص صادر شده قرآن برترین سند زنده حقانیت او است.
قرآن كتابى است فوق افكار بشر، كسى تا كنون نتوانسته كتابى همانند آن را بیاورد، این كتاب یك معجزه بزرگ آسمانى است.
علت اینكه قرآن به عنوان سند زنده حقانیت پیامبر اسلام ص و معجزه بزرگ او از میان تمام معجزاتش برگزیده شده این است كه قرآن معجزهاى است "گویا"، "جاودانى"،"جهانى"، و "روحانى".
پیامهای آیه:
1ـ باید از فكر و دل افراد شكّ زدایى صورت گیرد مخصوصاً در مسائل اعتقادى «إِنْ كُنْتُمْ فِی رَیْبٍ»
2ـ شرط دریافت وحى، بندگى خداست «نَزَّلْنا عَلى عَبْدِنا»
3ـ قرآن، كتاب استدلال و احتجاج است و راهى براى وسوسه و شكّ باقى نمىگذارد. «فَأْتُوا بِسُورَةٍ»
4ـ انبیا باید معجزه داشته باشند و قرآن معجزهى رسول اكرم صلى اللَّه علیه و آله است. «فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ»
5ـ دین جاوید، معجزهى جاوید مىخواهد تا هر انسانى در هر زمان و مكانى، اگر دچار تردید و شكّ شد، بتواند خود آزمایش كند. «فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ»
6ـ بر حقّانیت قرآن به قدرى یقین داریم كه اگر مخالفان، یك سوره مثل قرآن نیز آوردند به جاى تمام قرآن مىپذیریم. «بِسُورَةٍ»
7ـ بهترین قاضى و داور، و جدان است. خداوند و جدان مخالفان را داور قرار داده است. «وَ ادْعُوا شُهَداءَكُمْ» بخش قرآن تبیان
منابع:
1- تفسیر نور ج1
2- تفسیر نمونه ج1