تبیان، دستیار زندگی
ظلم یکی از شنیع‌ترین گناهان است، بلکه با کمی دقت و تحلیل عقلی باید گفت: زشتی و شناعت گناهان دیگر هم به مقدار ظلمی است که در آن‌ها است. و معنای ظلم عبارت است از خروج از عدالت و حد وسط
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

5 مانع بزرگ برای سعادت در زندگی


سعادت به عنوان هدف اصلی برای خود انسان مطرح است - و انسان به طور فطری و ذاتی می‌کوشد تا به آن برسد. خوشبختی که در سایه آسایش و آرامش فراهم می‌آید، خوشبختی فرازمانی و بیرون از دایره تنگ زمانی است؛ و این جز با پیوستگی و بستگی به ذات لایزال خداوندی امکان پذیر نیست از این رو به سوی آن کدح، تلاش و حرکت دارد تا با پیوستگی و بستگی تام و تمام به خداوند لایزال سعادت دایم را در آغوش گیرد.


سعادت

ملاک سعادت و شقاوت در معارف قرآن

ملاک سعادت و شقاوت در معارف قرآن، لذت و رنج ابدی است؛ به این معنا که اسلام، و به ویژه قرآن در معنای سعادت و شقاوت تغییر نمی‌دهد و در این زمینه مفهوم جدیدی را مطرح نمی‌کند که از دسترس درک و فهم مردم به دور باشد؛ بلکه سعادت را به همان معنای رایج لذت پایدار و شقاوت را به معنای عرفی، رنج و الم بیشتر می‌داند ولی در مصداق آن دو تغییر می‌دهد و چون لذایذ و آلام دنیوی دوام و ثباتی ندارد، لذایذ و آلام ابدی جهان آخرت را به عنوان مصادیق صحیح و حقیقی سعادت و شقاوت مطرح می‌کند.

قرآن به عنوان بهترین راهنما و دستور عمل برای رسیدن به این نوع سعادت و بهره گیری از همه لذت‌های مشروع دنیا و آخرت عوامل تحقق سعادت را برشمرده است .

عوامل بازدارنده و موانع رسیدن انسان به سعادت

از نظر قرآن رسیدن به سعادت و خوشبختی پایدار و ابدی تنها با انجام افعال و اعمال اختیاری امکان پذیر است و بدون آن‌ها دستیابی و تحصیل سعادت امری ناشدنی است؛ بنابراین تحصیل سعادت تنها به معنای انجام اعمال اختیاری است که به عنوان عامل پدیدآورنده سعادت می‌باشد؛ و انسان تنها به این طریق می‌تواند به آن برسد.

بعضی از افعال و اعمال اختیاری که توسط انسان‌ها صورت می‌گیرد، مانع دستیابی آنها به سعادت و رستگاری و عاملی است جهت رسیدن آنها به شقاوت و بدبختی.

قرآن کریم به این نوع افعال که مانع سعادت و عامل بدبختی فرد و جامعه است، راهنمایی کرده است.

قرآن می‌گوید: عامل اصلیش اعراض از یاد حق است. یاد خدا مایه آرامش جان، و تقوا و شهامت است و فراموش کردن او مایه اضطراب و ترس و نگرانی است

1- اعراض از ذکر خدا

"و هر کس از یاد من روی گردان شود، زندگی (سخت و) تنگی خواهد داشت."( طه ، آیه 124)

از این آیه استفاده می‌شود که روی گردانی از یاد خدا زندگی سخت و پرمشقتی را به دنبال داشته و مانع از رسیدن انسان به سعادت و خوشبختی است.

در تفسیر نمونه ذیل آیه شریفه چنین آمده است:

گاه می‌شود درهای زندگی به روی انسان به کلی بسته می‌شود، و دست به هر کاری می‌زند با درهای بسته روبه رو می‌گردد، و گاهی به عکس به هر جا رو می‌آورد خود را در برابر درهای گشوده می‌بیند، مقدمات هر کار فراهم است و بن بست و گرهی در برابر او نیست. از این حال تعبیر به وسعت زندگی و از اولی به ضیق یا تنگی معیشت تعبیر می‌شود، منظور از "معیشت ضنک" که در [آیه‌ی فوق] آمده نیز همین است.

گاهی تنگی معیشت به خاطر این نیست که درآمد کمی دارد، ای بسا پول و درآمدش هنگفت است، ولی بخل و حرص و آز، زندگی را بر او تنگ می‌کند نه تنها میل ندارد در خانه‌اش باز باشد و دیگران از زندگی او استفاده کنند، بلکه گوئی نمی‌خواهد آن را به روی خویش بگشاید.

یاد خدا

به راستی چرا انسان گرفتار این تنگناها می‌شود؟

قرآن می‌گوید: عامل اصلیش اعراض از یاد حق است. یاد خدا مایه آرامش جان، و تقوا و شهامت است و فراموش کردن او مایه اضطراب و ترس و نگرانی است.

هنگامی که انسان مسئولیت‌هایش را به دنبال فراموش کردن یاد خدا به فراموشی بسپارد، غرق در شهوات و حرص و طمع می‌گردد، پیدا است که نصیب او معیشت ضنک خواهد بود، نه قناعتی که جان او را پر کند، نه توجه به معنویت که به او غنای روحی دهد، و نه اخلاقی که او را در برابر طغیان شهوات باز دارد." (ناصر مکارم شیرازی، همان، ج 31، صص 327-328)

2- عصیان و تمرد از احکام الهی

و آن کس که نافرمانی خدا و پیامبرش را کند و از مرزهای او تجاوز نماید، او را در آتشی وارد می‌کند که جاودانه در آن خواهد ماند، و برای او مجازات خوارکننده ای است." (نساء ، آیه 14)

هر که در مقام عصیان و تمرد برآید و از حدود اسلام بدر رود، سیرت آن خلود در شقاوت و شعله های آتشین است."( آقا سید محمد حسینی همدانی، انوار درخشان در تفسیر قرآن، پیشین، ج 3، ص 366)

از آیه شریفه فوق استفاده می‌شود که یکی از موانع سعادت انسان و از عوامل شقاوت و بدبختی او این است که از دایره حدود و احکام الهی خارج شود و سر از عصیان و تمرد دربیاورد. بنابراین باید مراقب باشیم که از حدود الهی خارج نشویم و در غیر این صورت در گروه شقاوتمندان و تیره بختان قرار گرفته و از آتش ابدی دوزخ در امان نخواهیم ماند.

3- بدعت در دین

"نگویید: این حلال است و آن حرام... به یقین کسانی که به خدا دروغ می‌بندند، رستگار نخواهند شد." (نحل ، آیه 116)

از این آیه شریفه استفاده می‌شود که بدعت در دین و نسبت دادن احکام به خدا بدون دلیل، موجب محرومیت از رستگاری و سعادت ابدی است، زیرا ریشه بدعت گذاری در دین، گفته های بی اساس و دروغین است و این کار نزد خدا حرام و باعث محرومیت فرد از رستگاری و سعادت دنیا و آخرت خواهد بود.( آیات شریفه دیگری به این مانع اشاره دارد از جمله: انعام ، آیه 21، یونس ، آیه 70)

به جاست همیشه جمله معروف بنیانگذار انقلاب اسلامی ایران حضرت امام خمینی (ره) را به گوش جان داشته باشیم، ایشان فرموده است: عالم محضر خداست در محضر خدا گناه نکنید

و شاهد بر این که بدعت گذاران رستگار نخواهند شد آیه بعدی است که می‌فرماید: "بهره کمی است (که در دنیا نصیبشان می‌شود) و عذاب دردناکی در انتظار آنان است."( نحل ، آیه 117)

علامه شهید مطهری (ره) درباره بدعت فرموده است:

امروز "نوآوری" را می‌گویند "بدعت" نوآوری در غیر امر دین عیبی ندارد. یک کسی در شعر می‌خواهد نوآور باشد، یک کسی در هنر می‌خواهد نوآور باشد، یک کسی در فلسفه می‌خواهد نوآور باشد این مانعی ندارد ولی در دین، نوآوری معنا ندارد چون آورنده‌ی دین ما نیستیم. حتی امام هم آورنده دین نیست. امام وصی پیغمبر و خزانه علم اوست. آنچه که پیغمبر گفته است، و بیان می‌کند [خود پیغمبر هم آورنده دین نیست...] پس [در دین نوآوری غلط است.] زیرا [بدعت است و حرام. بله، نو استنباط کردن درست است که آن نوآوری نیست.

پس می‌توان از آیات شریفه و از مطالب استاد شهید مطهری استفاده نمود که بدعت و نوآوری در دین حرام و سبب شقاوت و بدبختی، و موجب عذاب الهی خواهد بود.

آزار گری : گناه متجاوز یا قربانی؟

4- معصیت و گناه

و آن کس که نفس خویش را با معصیت و گناه آلوده ساخته، نومید و محروم گشته است.( شمس ، آیه 10)

از آیه شریفه استفاده می‌شود که معصیت و گناه، سبب محرومیت از رستگاری و سعادت، و عامل رسیدن به شقاوت و بدبختی است.

تفسیر نمونه در ذیل آیه کریمه چنین آورده است:

خاب از ماده "خبیه" به معنای نرسیدن به مطلوب و محروم شدن و زیان کار گشتن است.

دساها از ماده "دس" در اصل به معنای داخل کردن چیزی توام با کرامت است. دسیسه به کارهای مخفیانه زیان بار گفته می‌شود.

در تناسب این معنی با آیه شریفه مورد بحث بیانات گوناگونی گفته‌اند: گاه گفته شده این تعبیر کنایه از فسق و گناه است، چرا که اهل تقوا و صلاح، خود را آشکار می‌سازند، در حالی که افراد آلوده و گناهکار خود را پنهان می‌دارند،...

و در هر حال کنایه ای است از آلودگی به گناه و معصیت و خوهای شیطانی، و درست در نقطه مقابل تزکیه است. (ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، پیشین، ج 72، صص 48-49)

و به جاست همیشه جمله معروف بنیانگذار انقلاب اسلامی ایران حضرت امام خمینی (ره) را به گوش جان داشته باشیم، ایشان فرموده است: عالم محضر خداست در محضر خدا گناه نکنید.

علامه طباطبایی(ره)در تفسیر المیزان فرموده است: ظلم یکی از شنیع‌ترین گناهان است، بلکه با کمی دقت و تحلیل عقلی باید گفت: زشتی و شناعت گناهان دیگر هم به مقدار ظلمی است که در آن‌ها است. و معنای ظلم عبارت است از خروج از عدالت و حد وسط

5-  ظلم و بیدادگری

"مسلما ظالمان، رستگار نخواهند شد." (انعام، آیه 21)

از این آیه برداشت می‌شود که ظالمان، بیدادگران و ستمگران از فلاح، رستگاری و سعادت بی بهره‌اند و نصیبی نخواهند برد، و در گروه شقاوتمندان و تیره بختان قرار خواهند گرفت. (آیات دیگری نیز به این مانع اشاره دارد، از جمله: انعام ، آیه 135؛ قصص ، آیه37)

ظلم به معنای ستم (آزار) آمده است. اصل آن به معنای ناقص کردن و کم کردن حق و یا گذاشتن شئ در غیر موضوع خویش است. بنابراین آزار رساندن به دیگران و حق دیگران را پایمال کردن از مصادیق آشکار ظلم است.

علامه طباطبایی (ره) در تفسیر المیزان فرموده است:

ظلم یکی از شنیع‌ترین گناهان است، بلکه با کمی دقت و تحلیل عقلی باید گفت: زشتی و شناعت گناهان دیگر هم به مقدار ظلمی است که در آن‌ها است. و معنای ظلم عبارت است از خروج از عدالت و حد وسط. (علامه سید محمد حسین طباطبایی، تفسیر المیزان، پیشین، ج 7، ص67)

تفسیر نمونه ذیل آیات 13 و 14 سوره یس می‌نویسد:

در آیات فوق علت نابودی اقوام گذشته ظلم و ستم ذکر شده است، این به خاطر آن است که واژه ظلم آنچنان مفهوم جامعی دارد که هرگونه گناه و فسادی را در بر می‌گیرد. (ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، پیشین، ج 8، ص 43)

بنابراین با توجه به مطالب فوق، می‌توان گفت: هر نوع ستم و ظلم از سوی ستمگران، برای آنان اثر وضعی به جای خواهد گذاشت، اثر وضعی ظلم در دنیا این است که بالاخره انسان ستمگر، قوم ستمگر، در دنیا به نابودی و بدبختی خواهد رسید و در آخرت هرگز روی سعادت و رستگاری را نخواهد دید. بلکه او در دوزخ ابدی گرفتار خواهد شد.

فرآوری : زهرا اجلال

بخش قرآن تبیان


منبع :

روزنامه کیهان ؛مریم علیزاده