نقش مسجد در سلامت عمومی 1
قال الله تعالی فی کتابه الکریم:
«إِنَّمَا یَعْمُرُ مَسَاجِدَ اللَّهِ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ وَأَقَامَ الصَّلاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَلَمْ یَخْشَ إِلاَّ اللَّهَ فَعَسَى أُوْلَئِكَ أَنْ یَكُونُوا مِنْ الْمُهْتَدِینَ؛(1)
همانا مسجدهای خدا را کسانی عمارت می کنند که به خدا و روز قیامت ایمان آورده ، اند و نماز می گزارند و زکات می دهند و جز از خدا نمی ترسند امید است که اینان از هدایت یافتگان باشند. »
نکته اول
در سال 1356/1977 مجمع جهانی بهداشت به اتفاق آراء تصمیمی را تصویب کرد که در آن تصریح نموده «اهداف مهم اجتماعی دولتها و سازمانهای جهانی بهداشت در چند دهه آینده باید این باشد که تمامی مردم جهان تا سال 1379 ش/2000 م. به سطحی از بهداشت دست یابند تا زندگی اجتماعی و اقتصادی خوبی و مطلوبی را برایشان ممکن سازد. »
امروزه در تعریف، انسان سالم و جامعهی سالم بعد از مدتها جامعه جهانی یک گام به جلو آمده و حد و مرز تعریف را وسیع تر کرده است. تا به حال انسان سالم انسانی بود که سلامت او از دو ناحیه تأمین میشد، جسمی و اجتماعی.
امّا خوشبختانه امروز می گویند انسان سالم، علاوه بر آن دو مؤلفه و فاکتور باید از روان سالم هم برخوردار باشد.
گرچه این تعریف از نظر قرآن و سنت اهل بیت (علیهم السلام) چالشها و خلأهایی دارد، حتی به لحاظ نظری؛ امّا یک گام به جلو آمدن خود علامت نیکی است.
قرآن کریم، انسان سالم را در سه فاکتور خلاصه کرده است:
v سلامت جسم
v سلامت روان (که واسطه بین روح و جسم است)
v سلامت روح (که حقیقت انسان را تشکیل میدهد و دو مورد فوق، مقدمه اشتداد و کمال روحند).
نکته دوم
در مسائل اجتماعی سالها است، که بر سر تقدم و تأخر توسعه بحث و تبادل نظر و حتی درگیری است. برخی توسعهی سیاسی را منشاء تحوّل در همهی عرصهها میدانند و برخی توسعهی اقتصادی.
ولی از منظر قرآن، توسعهی انسانی اولویت تام و تمام دارد که مقدّم بر توسعهی فرهنگی است. اگر ما خواستار توسعهی پایدار هستیم، نیازمند کادر انسانی سالم میباشیم و این مهم مبتنی بر محور توسعه است؛ یعنی فرهنگ.
جایگاه انسان سازی در فرهنگ اسلام است، فقط به یک آیه و حدیث اشاره میکنم:
«مِنْ أَجْلِ ذَلِكَ كَتَبْنَا عَلَى بَنِی إِسْرَائِیلَ أَنَّهُ مَنْ قَتَلَ نَفْساً بِغَیْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِی الأَرْضِ فَكَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِیعاً وَمَنْ أَحْیَاهَا فَكَأَنَّمَا أَحْیَا النَّاسَ جَمِیعاً وَلَقَدْ جَاءَتْهُمْ رُسُلُنَا بِالْبَیِّنَاتِ ثُمَّ إِنَّ كَثِیراً مِنْهُمْ بَعْدَ ذَلِكَ فِی الأَرْضِ لَمُسْرِفُونَ؛(2)
از این رو بر بنی اسرائیل مقرر داشتیم که هر کس کس دیگر را نه به قصاص، قتل کسی یا ارتکاب فسادی بر روی زمین بکشد، چنان است که همه مردم راکشته باشد و هر کس که به او حیات بخشد چون کسی است که همه مردم راحیات بخشیده باشد و به تحقیق پیامبران ما همراه با دلایل روشن بر آنها مبعوث شدند، باز هم بسیاری از آنها همچنان بر روی زمین از حد خویش تجاوز می کردند.»
و پیامبر هنگامیکه علی (علیهما السلام) را برای تبلیغ به یمن فرستاد فرمود:
«یا علی اگر خداوند یک نفر را به دست تو هدایت کند از آنچه خورشید بر آن تابان است بهتر است»یعنی مجموعه نظام هستی.»
چرا که:
و فرمود:
« إِنَّمَا جَزَاءُ الَّذِینَ یُحَارِبُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَیَسْعَوْنَ فِی الأَرْضِ فَسَاداً أَنْ یُقَتَّلُوا أَوْ یُصَلَّبُوا أَوْ تُقَطَّعَ أَیْدِیهِمْ وَأَرْجُلُهُمْ مِنْ خِلافٍ أَوْ یُنفَوْا مِنْ الأَرْضِ ذَلِكَ لَهُمْ خِزْیٌ فِی الدُّنیَا وَلَهُمْ فِی الآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِیمٌ؛(3)
همان جزای کسانی که با خدا و پیامبرش جنگ می کنند و در زمین به فساد میکوشند، آن است که کشته شوند، یا بر دار گردند یا دستها و پاهایشان یکی ازچپ و یکی از راست بریده شود یا از سرزمین خود تبعید شوند اینها رسواییشان در این جهان است و در آخرت نیز به عذابی بزرگ گرفتار آیند.»
نکته سوم
هر کشور و ملتی امکان دارد از دو کانال مورد هجمه قرار گیرد،
اول: مرزهای خاکی، دوم: مرزهای فکری و عقیدتی. فتح مرزهای خاکی همیشه به معنای فتح فکر و عقیده نیست؛ ولی فکر و عقیده اگر فتح شد، فتح آب و خاک را هم در بردارد.
ملت ما دفاع از مرزهای خاکی کشور ما با تمام وجود براساس (و قاتلوا ائمه الکفر... و قاتلوهم حتّی لا تکون فتنه... و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله...) انجام دادند و مدال افتخار و عزت و سربلندی را به گردن انقلاب ایران آویختند.
دفاع از مرزهای فکری و اعتقادی به عهده مرزبانان فکر و اندیشه و سربازان فرهنگ و عقیده است لذا هم جهاد اصغر است (دفاع هشت ساله) هم جهاد اکبر است (تلاش پیگیر برای اصلاح نفس) هم جهاد فرهنگی و فکری است برای جلوگیری از استئصال و استحاله و انحلال فرهنگ و عقیده امری لازم و ضروری است.
«وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَمِنْ رِبَاطِ الْخَیْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ ...؛(4) و تا آنجا که می توانید نیرو و اسبان سواری آماده کنید تا دشمنان خدا، ودشمنان خود و جز آنها که شما نمی شناسید و خدا می شناسد را بترسانید وآنچه را که در راه خدا هزینه می کنید به تمامی به شما بازگردانده شود و به شما ستم نشود.»
منابع:
1. توبه، آیه: 18.
2. مائده، آیه: 32.
3. مائده، آیه: 33.
4. انفال، آیه: 60.
مرحوم حجت الاسلام عباس شمسی
تهیه و فرآوری: سید مهدی موسوی ، گروه حوزه علمیه تبیان