تبیان، دستیار زندگی
هیچ ذکر عملی، بالاتر از ترک معصیت در اعتقادیّات و عملیّات نیست.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

بالاترین ذکر (1)

دو عارف

هیچ ذکر عملی، بالاتر از ترک معصیت در اعتقادیّات و عملیّات نیست.

بسم الله الرحمن الرحیم

در نوشتار پیشین با اشاره به شأن والای اذکار و اورادی که از مکتب اسلام به دست ما رسیده است، بیان شد که حتی ظاهر این کلمات، برکاتی دارد و در گسترش اسلام نیز مؤثر بوده اند؛ اما گاهی اوقات اکتفا کردن به ظواهر موجب می شود از خداوندی که ذکرش را به زبان می آوریم، باز بمانیم و برخی نیز با چنین اموری خود را سرگرم می کنند و یا خود و دیگران را فریب می دهند.

در حالی که هدف خلقت ما بندگی خداست و اگر نتوانیم خواسته او را بر خواسته های نفس خود ترجیح دهیم، از حقیقت باز مانده ایم.

در ادامه با استفاده از روایات و کلمات علمای ربانی، با اشاره به «ذکر قلبی» و «ذکر عملی» با مفاهیمی عارفانه تر آشنا می شویم.

در کلمات آیت الله العظمی بهجت می بینیم که «ترک معصیت» به عنوان بالاترین ذکر معرفی شده  است و در جایی دیگر، ایشان بهترین ذکر را ذکر خدا در حال «نماز» دانسته اند. ان شاء الله به زودی در نوشتاری دیگر ، به ارتباط فوق العاده نماز و ترک معصیت پرداخته خواهد شد.

ذکر قلبی: کلید همه خیرات

گاهی ذکر گفتن فقط در حد حرکت زبان است نه ذکر قلبی که برکات دائمی داشته باشد.

روزی از محضر «آیت الله سید رضا بهاءالدینی» درباره اذکار و اوراد پرسیدند.

ایشان فرمود:

«محصول و نتایج آن مادامی است، یعنی تا وقتی انسان مشغول است بهره مند است؛ ولی ذکر، ذکر قلبی است که نتایج آن همیشگی است. باید قلب و دل ربط به او داشته باشد. چه بسیار ذکرها که نتیجه مادامی هم ندارد و باید گفت: اشتغلت بالذکر عن المذکور» [با ذکر گفتن، از کسی که ذکرش را می گویی غافل شده ای] (1)

«علامه طباطبایی» در تفسیر المیزان می فرماید:

ذكرى كه غایت و نتیجه نماز است، «ذكر قلبى» است؛ البته آن ذكرى [مقصود است] كه گفتیم به معناى «استحضار» (یعنى استحضار یاد خدا در ظرف ادراك، بعد از آنكه به خاطر فراموشى از ذهن غایب شده بود) است، و یا به معناى «ادامه استحضار» می باشد.

و این دو قسم از ذكر، بهترین عملى است كه صدورش از انسان تصور مى‏شود، و از همه اعمال خیر، قدر و قیمت بیشترى دارد، و نیز از همه گونه های عبادات، اثر بیشترى در سرنوشت انسان دارد، چون یاد خدا به این دو نوع كه گفته شد، آخرین مرحله سعادتى است كه براى انسانها در نظر گرفته شده، و نیز كلید همه خیرات است. (2)

ذکر عملی: بالاترین ذکر

اگر ذکر و یاد خدا در روح و روان فرد آمیخته شود، می‌توان آثار ذكر را عملا در رفتار فرد دید. ذکر عملی در برخی روایات از دشوارترین اعمال شمرده شده است. آیت الله العظمی بهجت، ذکر عملی را بالاترین ذکر می داند که از مراتب بالای آن این است که انسان به گونه ای ذاکر خداوند متعال باشد که مانع ارتکاب معصیت گردد؛ چه معصیت در اعمال و چه در اعتقادات.

آیت الله العظمی بهجت می فرماید:

هیچ ذکری بالاتر از ذکر عملی نیست. هیچ ذکر عملی، بالاتر از ترک معصیت در اعتقادیّات و عملیّات نیست. (3)

آیت الله بهجت، در پاسخ به این پرسش که «بهترین ذکر، چه ذکری است؟» فرموده است:

«بالاترین ذکر به نظر حقیر، «ذکر عملی» است، یعنی «ترک معصیت در اعتقاد و در عمل»؛ همه چیز محتاج به این است و این، محتاج به چیزی نیست و مولد خیرات است.» (4)

چنین معنایی از ذکر، برگرفته از روایات و از مکتب اهل بیت علیهم السلام است که به عنوان نمونه برخی از آنها را می بینیم:

شیخ طوسى در «امالی» به سندش تا ابى عبیده حذاء نقل کرده كه امام ششم (علیه السلام) به من فرمود:

به تو خبر ندهم از واجب سخت خدا بر خلقش؟

گفتم: چرا. فرمود:

إِنَّ مِنْ أَشَدِّ مَا فَرَضَ اللَّهُ عَلَى خَلْقِهِ إِنْصَافَكَ النَّاسَ مِنْ نَفْسِكَ- وَ مُوَاسَاتَكَ أَخَاكَ الْمُسْلِمَ فِی مَالِكَ وَ ذِكْرَ اللَّهِ كَثِیراً- أَمَا إِنِّی لَا أَعْنِی سُبْحَانَ اللَّهِ- وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ- وَ إِنْ كَانَ مِنْهُ- لَكِنْ ذِكْرَ اللَّهِ عِنْدَ مَا أَحَلَّ وَ مَا حَرَّمَ- فَإِنْ كَانَ طَاعَةً عَمِلَ بِهَا وَ إِنْ كَانَ مَعْصِیَةً تَرَكَهَا (5)

یکی از سخت‏ترین چیزهایى كه خدا به خلقش واجب كرده انصاف دادن از طرف خود به مردم ، و همراهى كردن در مال با برادران مسلمان و بسیار ذكر خدا كردن است، آگاه باش مقصود من گفتن‏ سبحان الله و الحمد لله و لا اله الا الله‏ نیست و گرچه آن هم ذكر خدا است؛ بلكه [مقصودم] یاد خدا نزد حلال و حرام است كه اگر طاعت باشد عمل كند و اگر گناه است، وا نهد. (6)

در روایت دیگری، ابو بصیر از امام صادق علیه السلام نقل كرده كه حضرت فرمود:

«از دشوارترین مواردى كه بندگان باید عمل كنند: انصاف داشتن شخص است، و همدردى مرد است با برادر (مؤمن) خود، و در همه حال به یاد خدا بودن.»

عرض كردم: خدا تو را خیر بدهد- واقعیت «ذكر خدا در هر حال» چیست؟

فرمود: هنگام ارتكاب معصیت بیاد خدا مى‏افتد و اگر نزدیك است به آن آلوده شود، ذكر خدا میان او و معصیت حایل مى‏گردد، و این است فرموده خدا: إِنَّ الَّذِینَ اتَّقَوْا إِذا مَسَّهُمْ طائِفٌ مِنَ الشَّیْطانِ تَذَكَّرُوا فَإِذا هُمْ مُبْصِرُونَ‏ [البتّه آنان كه از شرك و معاصى پرهیز كرده‏اند، چون برسد به ایشان وسوسه و مكرى از شیطان، یاد كنند خدا را پس ایشان راه صواب را بینند- أعراف: 201] (7)

 گناه کردن، مصداق بارز مخالفت با امر خداست و انسان تا وقتی اهل گناه است، نمی تواند ذاکر حقیقی باشد. بنابر این، معصیت با ذکر خدا سازگاری ندارد؛ چنانچه در روایتی از امیر المؤمنین علیه السلام آمده است که حضرت فرمود:

مَنْ صُدِئَ بِالْإِثْمِ أَعْشَى عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مَنْ تَرَكَ الْأَخْذَ عَنْ أَمْرِ اللَّهِ بِطَاعَتِهِ قَیَّضَ اللَّهُ لَهُ شَیْطاناً فَهُوَ لَهُ قَرِین‏ (8)؛ هر كه آلوده به گناه شود، از ذكر خدا غافل مى‏شود. هر كس چنگ زدن به اطاعت خدا را ترك كند، شیطانى برایش ترتیب مى‏دهد كه با او قرین باشد. (9)


پی نوشت ها:

(1)  پایگاه صالحین

(2)  ترجمه المیزان، ج‏16، ص203

(3)  پایگاه اطلاع رسانی آیت الله العظمی بهجت

(4)  به سوی محبوب، ص40

(5)  أمالى الطوسى، ج2، ص278؛ بحار الأنوار، ج‏72، ص29

(6)  آداب معاشرت - ترجمه جلد شانزدهم بحار الانوار، ج‏2، ص23

(7)  وسائل الشیعة، ج15، ص257، باب 23: باب وجوب اجتناب المحارم؛ ترجمه: معانی الاخبار / ترجمه محمدى، باب 184 - بسیار یاد خدا كردن، ص420

(8)  بحار الأنوار، ج‏10، ص112، باب7

احتجاجات - ترجمه جلد چهارم بحار الانوار، ج‏2، ص108، بخش هفتم

تهیه و فرآوری : حامد رهنما ، گروه حوزه علمیه تبیان