نمایشنامه کسب بی حاصل (ویژه دانش آموزان راهنمایی)

اثرات تشکیل گروه های نمایشی و اجرای نمایش در مدارس:

• تقویت حس همکاری و دوستی بین دانش آموزان
• تقویت نظم و انضباط فردی و گروهی
• رشد و توسعه اعتماد به نفس در کودکان و نوجوانان
• تعالی بخشیدن به دانش آموزان
• ایجاد روحیه مسوولیت پذیری

و............

مربیان محترم تربیتی و دانش آموزان عزیز در این قسمت برآنیم که به معرفی نمایشنامه های که با کمترین امکانات در مدارس به شکل گروهی به اجرا در می آید بپردازیم.

نمایشنامه کسب بی حاصل بر گرفته شده از داستان زیر است:

ان شاء ا...

شخصی درهمی چند برداشت تا به بازار زفته ، اسبی بخرد. یکی پرسیدش : "به کجا می روی؟"

گفت: "می روم به بازار تا اسبی بخرم."

گفت: "بگو ان شاء ا..."

گفت: "پول در کیسه من و اسب در بازار."

قضا را در بازار ، پول او را ربودند و مرد ناامید به خانه بازگشت . وقتی در را کوفت ، زنش از داخل خانه آواز داد که کیست؟

مرد گفت: "منم ان شاءا...! اسب خریده ام ان شاءا...! پولم را دزدیدند ان شاء ا...! به خانه آمده ام ان شاءا... ! شوهر تو هستم ان شاء ا...!

اولین نکته ای که باید در این نمایش در نظر داشت باشید، تغییر و نحول در رفتار شخصیت های آن است. تغییر و تحول رفتار شخصیتها از اصول مهم هر نمایش است. در طول این نمایش مغازه دار چند بار عصبانی می شود و بعد پشیمان می گردد و از مرد رهگذر عذرخواهی می کند.

شما هنگام اجرای این نمایش باید به این نکته خوب توجه کنید و با یک بازی مناسب آن را در صحنه نشان دهید.

برای مثال وقتی مغاره دار عصبانی میشود با توجه به شخصیت او به نظر می رسد که عصبانیتش حالتی خشن و ترسناک نخواهد داشت بلکه شکلی طنزآمیز دارد و به جای خشونت و ترس هیجان انگیز است.

شخصیت های نمایشنامه:

1-    مغازه دار

2-    رهگذر

3-    پیرمرد

{ صحنه کوچه ای است که یک معازه بقالی در نبش آن قرار گرفته است. مغازه دار جلوی مغازه روی سکویی نشسته است. پس از چند لحظه رهگذری که بسته ای در دست دارد وارد صحنه میشود.}

رهگذر: سلام، خسته نباشی.

مغازه دار: سلام! کجا با این عجله؟

رهگذر: می خواهم بروم بازار.

مغازه دار: ان شاء ا... که خیر است.

رهگذر: البته که خیر است ....(با کمی مکث) خیلی هم خیر است . (با کنایه) ببینم، انگار از صبح تا حالا مگس پرانی می کردی.

مغازه دار: مگس! ... نه ، اتفاقاً هوا تمیز و خوب است و هیچ مگسی نیست.

رهگذر: منظورم کسادی بازار است.

مغازه دار: روزی را خدا می رساند. تو غصه مرا نخور.

.

.

.

نویسنده این نمایشنامه عبدالحی شماسی است و توسط انتشارات مدرسه به چاپ رسیده  است. برای تهیه کتاب می توانید به فروشگاه اینترنتی تبیان  مراجعه نمایید.

پس از اجرای نمایشنامه در مدرسه، تصاویری از اجرای نمایش نامه را به ایمیل مرکز یادگیری به آدرس

مرکز یادگیری سایت تبیان - تهیه: سمیرا بادامستانی

تنظیم : خدیجه آلچالانلو