با هم در مقابل مشکلات زندگی
زندگی چیزی نیست كه سر طاقچه عادت از یاد من و تو برود ؟ میپرسید چرا ؟ خوب معلوم است. البته كه زندگی آنقدر منفعل و فراموش شدنی نیست. زندگی پیوسته برای ما مساله طرح میكند یكی از دیگری سختتر و ما باید آن را حل كنیم. چنین موجود مسالهسازی را چطور میشود سر طاقچه عادت فراموش كرد؟
اغلب مشكلات زندگی زوج های جوان به علت عدم تجربه و اطلاعات كافی از نحوه كنترل زندگی مشترك می باشد و این كه دختر و پسر جوان نیاموخته اند چگونه همسرداری كنند و چگونه بر مشكلات پیش آمده غالب شوند یا چگونه ایجاد علاقه كنند!
برای هر كاری "داشتن تجربه" و "راهنمایی شدن" مهم ترین ملزوماتی است كه موجب رسیدن به نتایج مطلوب در آن كار می شود و عدم آگاهی و نداشتن راهنمای مناسب هم متقابلا بزرگ ترین ضربه ای است كه می توان بر پیكره اهداف خود وارد كرد.
ما نه به دعواهای همیشگی عادت میكنیم نه به رنجشهایی كه ته دلمان را میآزارد. نه به از دست دادن عزیزانمان عادت میكنیم نه به موقعیتهای ناهنجاری كه ناخواسته برایمان پیش میآید تنها چیزی كه وجود دارد اعتقاد به رفع این مشكلات با توكل به خدا و همكاری خانواده است. این مسائل همیشه در زندگی وجود دارد و وقتی شما و همسرتان با موقعیت دشواری مواجه میشوید و درصدد حل آن برمیآیید، میتوانید با طرح مساله آن را حل كنید. فرآیند طراحی، به هنگام رویارو شدن با تعارض، نگرشهای من برای خودم اهمیت قائل هستم و من برای تو اهمیت قائل هستم را در رفتارهای شما به كار میگیرد.
برای طرح مساله نخست باید آن را شناسایی و تعریف كنید. وقتی بین چیزی كه انتظار میرود و چیزی كه واقعا تجربه میشود فاصله و شكاف باشد مساله به وجود آمده است. شما و همسرتان میتوانید اول به موضوع اشاره و سپس دیگری را متوجه آن كنید. به این فكر كنید كه چه كسی متاثر از آن است و برای چه كسی دردسر میآفریند. روشن ساختن مالكیت مساله فایده ویژه دارد. مثلا ممكن است مشكل به من مربوط باشد و شامل شما نشود، اما من مایلم كه شما با من در این مورد تبادلنظر كنید.
سپس قرار بگذارید كه مساله را حل و فصل كنید. انعقاد قرار داد به معنی وارسی كردن اشتیاق و آمادگی برای رفع یك مشكل خاص قبل از پرداختن به مساله است. جلب توافق همسرتان قبل از هر چیز نشان دهنده احترام به یكدیگر و پیشگیری از ناكامی و نیز اتلاف وقت و انرژی است. هر چه زندگی شما پیچیدهتر و زودگذرتر باشد، توافق با همسرتان ضروریتر است. برای گفتگو در این مورد محل خصوصی و خلوتی را انتخاب كنید. از تلفن، تلویزیون و هر وسیلهای كه موجب حواسپرتی شماست، فاصله بگیرید. زمان مناسبی را برای این كار انتخاب كنید. تلاش برای پیش بردن اجباری بحث و گفتگو در زمان نامناسب یا طرح مشكل در فرصت ناكافی، جز اینكه موجب تنش و اختلاف بیشتر شود، ثمری ندارد.
شما باید یاد بگیرید كه صادق و منطقی، صریح و گویا مخالفتها و ناراحتی های خود را بیان كنید، هرآن چه شمارا ناراحت و عصبانی كرده است را در كمال آرامش و متانت برایش بیان كنید، خواسته ها و توقعات خود را دقیق و جز به جز برایش شرح دهید. در مقابل به گونه ای انعطاف پذیر باشید و انتقادپذیرانه برخورد كنید تا او هم بتواند به راحتی مشكلات و خواسته هایش را بیان كند. درشناخت یكدیگر كوشا باشید و به همدیگر در این زمینه كمك كنید. برای این كار هر روز یا هر دو روز یك بار یك جلسه نیم ساعته گفتگو بگذارید و هریك از شما 15 دقیقه در مورد احساسات مثبت یا منفی كه بر اثر رفتارهای دیگری در شما بروز كرده حرف بزنید. به حرفهای هم احترام بگذارید، فحش و ناسزا ندهید و از گفتن كلمات ناشایست بپرهیزید. با عصبانیت و تندخویی بایكدیگر رفتار نكنید و سعی كنید رفتارتان محبت آمیز و سخنانتان همراه با مهربانی و خوش رویی باشد و سعی نكنید دلیل تراشی كنید.
تمرین مهارتهای حل مساله و گفتگوی معطوف به نتیجه عینی و موثر نیز باید در دستور كار قرار گیرد. قدم به قدم از مرگ عاطفی خود فاصله بگیرید. مهمترین قدم، پذیرش واقعیت وجود اشكال در زندگیتان است.
سعی كنید با صحبت و گفتگوی منطقی و عاقلانه، مشكل را كاملا بفهمید و راجع به آن به تفاهم و نقطه مشتركی برسید تا هر دو احساس رضایت كنید. با كمی انعطاف و ازخود گذشتگی دوطرفه می توان بر سر اختلافات عمیق به توافق رسید.
آنگاه خواستههایتان را بشناسید این مرحله به خواستههای ( بودن، عمل كردن، داشتن) حول و حوش مشكل میپردازد. همچنین شما ممكن است چیزهایی به ذهنتان برسد كه دلتان نمیخواهد، اما با مشكل مرتبط هستند. مطمئن شوید كه تمام خواستههایتان را در نظر گرفتهاید. وقتی آنها را شناسایی كردید، مشخص كنید كه چه چیزی شما را وادار میكند كه طبق میل خود رفتار كنید.
بعد از آن به شیوه توافقی رفتار كنید و گزینهها یا راهحلهای احتمالی را در نظر بگیرید.
در این مرحله بر اساس درك گستردهای كه از مشكل دارید و خواستههای مشترك بین شما و همسرتان، هر كاری را كه میتوانید برای حل مشكل یا حداقل جلو بردن آن انجام دهید، از ذهنتان بگذرانید.
بدترین و بهترین چیزهایی كه میتواند با هر اقدامی اتفاق بیفتد در نظر آورید و گزینههایی كه عملی و امكانپذیرتر از بقیه هستند را مطرح كنید. بعد از آن میتوانید اقدام كنید، اما پیش از آن طرح خود را محك زده و نتیجه را ارزیابی كنید. پس از اینكه طرح اقدام خود را انتخاب كردید، آن را محك بزنید. لحظهای درنگ كنید و خودتان را در حال انجام اقدامات بعدی تجسم نمایید. اگر هر یك از شما رفتارش را تا آخر پیگیری كرد، خود را موثر و كارآمد میبیند.
با این حال، اگر یكی از شما نمیتوانید طرح اقدام را اجرا كند، ببینید چه چیزی مانع این كار است. آیا «فكر میكنید» یا «احساس میكنید» كه چیزی مانع این اقدام است یا واقعا «نمیخواهید انجام بدهید»؟
اگر شما برای طرح و حل مشكل جدید وقت و انرژی ندارید، قرار داد ببندید كه بعدا راجع به مشكل جدید بحث و گفتگو كنید.
با گذشت زمان شما فرصت پیدا میكنید كه وارد عمل شوید. آنگاه میتوانید طرح خود را ارزیابی كنید و ببینید كه چرا اقدام شما موثر است یا موثر نیست.
اگر اقدامتان موثر نباشد، ممكن است دامنهای از احساسات منفی نظیر ناامیدی، ناكامی یا آشفتگی را تجربه كنید. وقتی نتیجه رضایتبخش نیست با طرح اقدام دیگری كار را شروع كنید؛ به اقداماتی كه موثر نیستند، ادامه ندهید.
فرآوری: نسرین صفری
بخش خانواده ایرانی تبیان
منابع:جام جم آنلاین/ جام جم آنلاین ،ماندانا ملاعلی/ سایت مردمان
مطالب مرتبط :