چرا با توسل هم دعایمان نمی گیرد؟
اجابت دعا، محتاج توسّل است، امّا برخی دعاها با وجود توسّل، مستجاب نمیشود. دلایل عدم استجابت دعا، فراوان است که به عنوان نمونه میتوان به دلایلی همچون گناهکار بودن دعا کننده، یا حرام بودن غذای او اشاره کرد، امّا عدم اجابت دعا علّت دیگری هم دارد که بسیاری از افراد نسبت به آن غفلت میورزند و آن علّت این است که استجابت بعضی از دعاها به مصلحت دعا کننده نیست.
اقسام و مراتب توسّل
توسّل به اهل بیت«سلاماللهعلیهم»، باید به عنوان رابطه با آن ذوات مقدّس باشد تا مطلوب و مفید واقع گردد. چنین توسّل و رابطهای در سه مرتبه یا سه قسم طبقه بندی میشود:
مرتبه اوّل: کمترین مرتبه از توسّل، آن است که انسان در دعا و در توسّل، صرفاً خودش را در نظر بگیرد و به استجابت دعای خود بیندیشد. بسیاری از مردم به مشاهد مشرّفه نظیر کربلا و مشهد میروند و یا در مجالس عزاداری شرکت میکنند، اما توسّل آنان به عنوان ابراز علاقه و اظهار ارادت و مودّت به اهل بیت«سلاماللهعلیهم» نیست، بلکه برای رفع گرفتاریها و برآورده شدن حاجات دنیوی مانند ازدواج، رفع فقر و نجات از ورشکستگی است.
در واقع این افراد، امام حسین«سلاماللهعلیه» را برای خودشان میخواهند و به همین جهت در جلسه عزاداری شرکت میکنند. این نحو توسّل خوب است، امّا کاربرد ندارد. حتّی ممکن است دعای اینگونه افراد نیز در سایه توسّل آنان مستجاب شود و از زندگی دنیوی مطلوبی برخوردار گردند، ولی این مرتبه از توسّل، مانع سقوط معنوی آنان نمیشود.
مرتبه دوّم: مرتبه دوّم از توسّل آن است که انسان، هنگام توسّل، علاوه بر خودش و حاجاتی که دارد، اهل بیت«سلاماللهعلیهم» را نیز در نظر داشته باشد. این قسم از توسّل، برتر، مطلوبتر و مؤثرتر از قسم اوّل است.
آیت الله العظمی وحید بهبهانی که از مراجع بزرگ در دوران صفویّه است، در کربلا یا به صورت تشرّف و یا به صورت کشف و شهود، خدمت امام زمان«ارواحنا فداه» شرفیاب شده است. ایشان میفرماید: در کربلا، چشم بینا پیدا کردم و خدمت آن حضرت رسیدم. حضرت ولیّعصر«ارواحنا فداه» نگاهی به من کردند و گوش شنوا پیدا کردم و حاجات زوّار در حرم مطهّر را شنیدم و دریافتم که همه زوّار به فکر خودشان هستند. یکی میگوید: میخواهم بچهام را زن بدهم، دیگری میگوید: ورشکسته هستم و دیگری میگوید: زن ندارم یا شوهر ندارم. مرحوم وحید بهبهانی نقل میکند که امام زمان«ارواحنا فداه» نگاه تندی به من کردند و فرمودند: ببین، یک نفر از اینها به فکر من نبود، همه به فکر خودشان هستند.
این توسّلات پاداش دارد و موجب استجابت دعا میشود، امّا امام زمان«ارواحنافداه» از شیعیان انتظار دارند که لاأقل به فکر ایشان هم باشند و به آن امام غایب نیز دعا کنند. افزون بر این، ایشان انتظار دارند دست کم بخشی از دعاها، دعا برای تهذیب نفس، رستگاری، رابطه با امام زمان«ارواحنا فداه» و موفقیّت در سیر و سلوک باشد.
مرتبه سوّم: مرتبه سوّم و والاترین مرتبه از توسّل، آن است که توسّل به اهل بیت«سلاماللهعلیهم» صرفاً به جهت ابراز مودّت به آن ذوات نورانی باشد. کسی که چنین توسّلی دارد، اگر به کربلا یا مشهد یا سایر مشاهد مشرّفه میرود، به هیچ وجه خودش را نمیبیند و در نظر نمیگیرد، بلکه عشق و ارادت به معصومین، او را به زیارتگاههای ایشان میکشاند. به خاطر مظلومیّت امام حسین«سلاماللهعلیه» و شهدای کربلا، به مجالس عزاداری میرود و گریه میکند. و بالأخره در حالی که خیلی گرفتار است، آنقدر معرفت دارد که در توسّل خود به غیر از محبّت و ارادت به اهلبیت«سلاماللهعلیهم»، هیچ چیزی در نظر ندارد.
این مرتبه از توسّل که با خلوص نیّت همراه است و از معرفت والای انسان سرچشمه میگیرد، موجب میشود دعاهای ناگفته او نیز مستجاب و گرفتاریهای وی رفع گردد.
استاد بزرگوار ما علامه طباطبایی«قدّسسرّه» میفرمودند: من به مشهد رفتم و به خدمت آیت الله آقای میلانی که از علمای وارسته و از مراجع تقلید بود، رسیدم. آقای میلانی به من گفتند: چند روز قبل به حرم مطهّر مشرّف شدم و چون دلم هوای شما را کرده بود، قصد داشتم از حضرت امام رضا«سلاماللهعلیه» بخواهم که به دل شما بیندازند که به مشهد بیایید. امّا خجالت کشیدم که من به جز تشرّف، چیزی از آن حضرت بخواهم. حال میبینم که حضرت رضا«سلاماللهعلیه» توجه کردند و به دل شما انداختند و به مشهد آمدید.
توسّل خالصانه و عشق به امام حسین«سلاماللهعلیه» و نیز بغض نسبت به دشمنان ایشان، انسان را وادار میکند که هر روز صبح زیارت عاشورا بخواند و این کار برای او خیلی لذّت دارد. مودّت خالصانه به اهل بیت«سلاماللهعلیهم»، عرفا و اهل دل را وامیدارد که به عنوان صبحگاهی، هر روز زیارت جامعه بخوانند. برای اینکه میدانند امام زمان«ارواحنا فداه»، زیارت جامعه را دوست دارند و به علامه مجلسی فرمودهاند: «نِعمَ الزّیارة هذه».
عالیترین و والاترین مرتبه توسّل، همین مرتبه است که انسان توسّلات خود را فقط برای اهلبیت«سلاماللهعلیهم» بخواهد، هر چند بسیار گرفتار و نیازمند رسیدن به حاجات مادی باشد.
خلوص در انجام فرائض و اجتناب از معاصی
در انجام عبادات و ترک گناهان نیز مراتب فوقالذّکر معتبر است. گاهی انسان نماز میخواند برای اینکه به جهنم نرود، گاهی نیز نماز میخواند که به بهشت برود. این دو مرتبه خوب است، امّا بنابر فرمایش امیرالمؤمنین علی«سلاماللهعلیه»، «عبادة الاَجر» است؛ یعنی مثل کارگری که کار میکند تا مزد بگیرد، نماز میخواند تا به جهنّم نرود یا به بهشت برود یا گناه نمیکند که به جهنّم نرود، امّا امیرالمؤمنین«سلاماللهعلیه» میفرمایند: خدایا من از ترس جهنّم یا شوق بهشت، تو را عبادت نمیکنم، بلکه برای عشق و محبّت به تو و رابطه عاطفی با تو، عبادت تو را به جا میآورم.
«مَا عَبَدْتُكَ خَوْفاً مِنْ نَارِكَ وَ لَا طَمَعاً فِی جَنَّتِكَ لَكِنْ وَجَدْتُكَ أَهْلًا لِلْعِبَادَةِ فَعَبَدْتُك» [1]
چرا برخی دعاها با وجود توسّل مستجاب نمیشود؟
مطلب دیگری که توجه جدی میطلبد، اینکه اجابت دعا، محتاج توسّل است، امّا برخی دعاها با وجود توسّل، مستجاب نمیشود. دلایل عدم استجابت دعا، فراوان است که به عنوان نمونه میتوان به دلایلی همچون گناهکار بودن دعا کننده، یا حرام بودن غذای او اشاره کرد، امّا عدم اجابت دعا علّت دیگری هم دارد که بسیاری از افراد نسبت به آن غفلت میورزند و آن علّت این است که استجابت بعضی از دعاها به مصلحت دعا کننده نیست.
انسان وظیفه دارد دعا کند و همچنین باید توسّل را ضمیمه دعای خود کند و بداند که اگر استجابت دعا به مصلحت او باشد، مستجاب میشود و اگر مصلحت نباشد، بهتر از آنچه خواسته است به او عطا میکنند یا بلایی از او رفع مینمایند؛ مثلاً عاقبت او ختم به خیر میشود یا اولاد صالح و شایسته پیدا میکند و اگر هم برخورداری از نعمتهای دنیا به صلاح او نبود، در آخرت جبران دعای او را مینمایند.
در روایات آمده است که خداوند تعالی در قیامت از کسانی که دعایشان مستجاب نشده، عذرخواهی میکند.[2] وقتی پردهها در قیامت عقب میرود و همه چیز معلوم میشود، بندگان میبینند که اگر دعایی که بر استجابت آن اصرار میورزیدند، مستجاب شده بود، به غیر از بدبختی هیچ ارمغانی نداشت. امّا با این حال، پروردگار عالم چندین هزار برابر دعای مستجاب نشده، برای آنها جبران میکند و از آنان عذرخواهی مینماید.
نکوهش یأس از رحمت خداوند
لذا توجه به این مطلب خیلی لازم و واجب است که عدم استجابت دعا نباید حالت یأس و ناامیدی برای آدمی پدید آورد که گناه آن در سرحد کفر است:
«وَ لا تَیْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِنَّهُ لا یَیْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْكافِرُونَ» [3]
انسان باید توجه داشته باشد که اگر استجابت دعای او به مصلحت وی باشد، قطعاً توسّل او استجابت دعا را به همراه خواهد داشت؛ زیرا اهل بیت«سلاماللهعلیهم»، مظهر اسماء و صفات الهی هستند و از این جهت، عالم به حال دعا کننده و قادر به رفع گرفتاری او میباشند. همچنین رحمت و رأفت آن بزرگواران که تجلّی رحمت و رأفت خداوند است، از رحمت و رأفت بندگان نسبت به خودشان بیشتر است. کرامت و سخاوت ذوات نورانی اهل بیت«سلاماللهعلیهم»، نیز که از مودّت و کرم خداوند متعال سرچشمه گرفته است، اقتضا میکند که توسّل به ایشان، اجابت قطعی و حتمی دعا را در پی داشته باشد.
حال اگر دعای کسی با وجود توسّل به امام حسین«سلاماللهعلیه»، مستجاب نشد، باید بداند که مصلحتی در کار است که آن مصلحت نمیگذارد دعا مستجاب شود. نظیر وقتی که کودک یک خانواده شدیداً سرما خورده است و از مادر خود با گریه و زاری و التماس، خربزه میخواهد. مادر او که عالم به حال او است و قدرت تهیّه خربزه را نیز دارد و در عین حال نسبت به او بسیار مهربان است، به او خربزه نمیدهد، چون خوردن خربزه برای آن کودک مضر است.
اصرار بر استجابت برخی دعاها، به مصلحت نیست
آیهای مختصر امّا بسیار پرمحتوا در قرآن کریم وجود دارد که میفرماید:
« وَ یَدْعُ الْإِنْسانُ بِالشَّرِّ دُعاءَهُ بِالْخَیْرِ وَ كانَ الْإِنْسانُ عَجُولاً» [4]
گاهی دعای انسان، دعای شرّ است، اما نمیفهمد و خیال میکند که دعای خیر است. مثلاً فقیر است و مرتب دعا و راز و نیاز میکند و پول و ثروت از خداوند میخواهد. اما نمیداند که صلاح نیست پولدار شود؛ برای اینکه اگر پولدار شود، اول کاری که میکند، ماهواره برای پسر و دخترش تهیه میکند، زن و دختر او بدحجاب یا بیحجاب میشوند و با افراد لاابالی رفت و آمد پیدا میکنند و ناخودآگاه مسجد و نماز جماعت آنان ترک میشود. آیه دیگری میفرماید:
«فَعَسى أَنْ تَكْرَهُوا شَیْئاً وَ یَجْعَلَ اللَّهُ فیهِ خَیْراً كَثیراً» [5]
بعضی اوقات تو چیزهایی را نمیخواهی، اما نمیدانی که خیلی خیر دارد. همچنین در قرآن میخوانیم:
«عَسى أَنْ تَكْرَهُوا شَیْئاً وَ هُوَ خَیْرٌ لَكُمْ وَ عَسى أَنْ تُحِبُّوا شَیْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَ اللَّهُ یَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُون» [6]
خیر و شرّ بندگان را خداوند میداند که در چیست و خودشان نمیدانند.
ثعلبة بن حاطب یکی از مسلمانان صدر اسلام بود که با اصرار فراوان ثروتمند شد و در برابر دستورات خداوند، سرکش و ناسپاس گردید. وی مکرّراً به پیغمبر اکرم«صلیاللهعلیه وآله وسلّم» میگفت: از خداوند بخواه که مالی روزی من گرداند و پیغمبر به او میفرمودند: صلاح تو در تموّل مالی نیست، اما دست از اصرار خود برنداشت. بالأخره پیغمبر اکرم«صلیاللهعلیه وآله وسلّم» برای تموّل او دعا کردند. ثعلبه گلّهدار شد و تموّل عجیبی پیدا کرد. قبل از آن، در نماز جماعت و نماز جمعه، حضور فعّال داشت، ولی از آن پس به بهانه یا به دلیل اشتغال فراوان، مسجد و جماعت را ترک کرد.
پس از چندی آیه زکات نازل شد. پیامبر اکرم«صلیاللهعلیه وآله وسلّم» دو نفر را برای گرفتن زکات، نزد ثعلبه فرستادند. ثعلبه دید باید مثلاً صد گوسفند به عنوان زکات بدهد. گفت: بروید، من خودم خدمت پیغمبر اکرم میآیم، اما نیامد. پیامبر اکرم«صلیاللهعلیه وآله وسلّم» دو مرتبه افرادی را برای گرفتن زکات نزد او فرستادند. او مجدّداً بخل ورزید و گفت: ما مسلمان نشدیم که جریمه بدهیم و زکات، نوعی جزیه یا جریمه است. پیامبر«صلیاللهعلیه وآله وسلّم» با شنیدن این جسارت ثعلبه، دو مرتبه فرمودند: «وای بر ثعلبه» و دستور دادند که از او زکات قبول نکنید. حتی بعد از آن حضرت نیز خلفا جرأت نکردند مثل مسلمانان از ثعلبه زکات بپذیرند تا اینکه در زمان عثمان از دنیا رفت.[7]
افراد بسیاری در جامعه نظیر ثعلبه هستند که بر دعای خود اصرار میورزند، غافل از آنکه استجابت آن دعا، موجب بدبختی آنان میشود. مثلاً افرادی صاحب اولاد نمیشوند و با نذر و نیاز فراوان، فرزندی به آنان عطا میشود، ولی بعد فاسد و باعث ننگ پدر و مادر و آبروریزی طائفه میشود. در مواردی هم مشاهده میشود که افرادی اصرار بر برخورداری از مال و ثروت میکنند، امّا همان تموّل، برای آنان تکبّرآور شده و از شرکت در نماز جماعت و مجالس عزاداری خودداری میکنند.
بنابراین تقاضا دارم در صورت عدم استجابت دعا، حال یأس ناامیدی نداشته باشید و همچنین از خداوند متعال و اهل بیت«سلاماللهعلیهم» گله نکنید که گناه آن بزرگ است. یکی از بزرگان میگفت: وضع ما اینطور است که اگر دلمان را بشکافیم، پر از گله از خداوند است. بعضی افراد وقتی به حاجت خود نمیرسند، آهی میکشند و از خداوند گله و شکایت میکنند.
خدا رحمت کند حافظ را که چه عالی میگوید:
تو بندگی چو گدایان به شرط مزد نکن که خواجه خود روش بنده پروری داند
پینوشتها:
[1] بحارالأنوار، ج 67، ص 186.
[2] الكافى، ج 2، ص 491- 490؛ بحار الأنوار، ج 69، ص 50
[3] یوسف / 87
[4] اسراء / 11.
[5] نساء / 19.
[6] بقره / 216.
[7] مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج 5، ص 82-81.
بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان
منبع: پایگاه اطلاع رسانی آیت الله مظاهری