مجلس نهم شبیه کدام مجلس؟
در حالی كه كمتر از سه ماه به انتخابات نهم مجلس شورای اسلامی باقی مانده است. به نظر میرسد هنوز فضای كشور انتخاباتی نشده است. هنوز نمیتوان در فضای سیاسی ایران دقیق دانست كه فضای انتخابات چند قطبی خواهد بود یا چه جریانهایی و براساس كدام مسایل كشور به رویارویی انتخاباتی میپردازند و رقبای جریان اصولگرا دیگر رمق چندانی برای به دست وردن رای مردم ندارند.
در جریان اصولگرا تكاپوها بین چند جریان برای كسب رای بیشتر و افزودن بر وزن سیاسی خود در حال انجام است و تلاش هایی كه برای متحد كردن بیشتر این جریان تاكنون در جریان بوده این جریان را هنوز به یك لیست واحد نرسانده است. اما برای شنایی بیشتر با رقابتها در انتخاباتهای مجلس شورای اسلامی مناسب دیدیم اشارهای كوتاه به رقابتها در انتخاباتهای قبل مجلس بپردازیم و بعد انتخابات فعلی را واكاوی كنیم.
مجلس اول: در دور اول انتخابات مجلس شورای اسلامی رقابت میان دو گروه موسوم به ملی مذهبیها و خط امامیها بود و البته از هر دو طیف افرادی به درون مجلس راه یافتند و به باور برخی ناظران متكثرترین مجلس را در دوران بعد از انقلاب تشكیل دادنداما رفته رفته با به وقوع پیوستن برخی مسایل در كشور مانند، برملا شدن نفاق سازمان مجاهدین خلق(منافقین) و فرار بنی صدر، وزنه به سوی نیروهای خط امام در مجلس سنگین تر شد تا جایی كه در انتخابات بعدی مجلس یعنی انتخابات مجلس دوم شرایط كاملا تغییر كرد.
مجلس دوم: مجلس دوم در حالی تشكیل شد كه فضای كشور متاثر از جنگ بود و تمام تلاشها برای یكدست كردن فضای حاكمیت و تمركز نیروها برای مقابله با دشمن شكل گرفت. با اینكهنیروهای خط امام كاملا مجلس را در اختیار گرفتند و ملی مذهبیها و جریانهای اقماری نها به حاشیه رفتند اما این وحدت در مجلس دوم پایدار نماند و اختلافات در اواخر ن به اوج رسید به طوری كه از دل جامعه روحانیت مبارز، مجمع روحانیون مبارز پدیدمد،گروهی كه جمعی از جوانان جامعه روحانیت را تشكیل میداد.
مجلس سوم: در مجلس سوم رقابتها بین دو گروه جامعه روحانیتیها و مجمع روحانیونیها شكل گرفت و در یك رقابت بسیار سنگین مجمع روحانیون توانست اكثریت شكنندهای به دست ورد. در اواسط مجلس سوم جنگتحمیلی به پایان رسید و پس از ن هم حضرت امام رحلت كرد و تغییراتی در شطرنج سیاسی ایران روی داد. این تغییرات در تغییر ذائقه مردم بی تاثیر نبود، تغییری كه به مذاق مجمع روحانیون مبارز خوش نیامد و بعد از انتخابات مجلس چهارم اعلام كرد كه فعالیتهای خود را متوقف میكند.
به نظر میرسد جریان اصولگرا دیگر مانند سابق انشعابهای بزرگ مانند انشعاب مجمع روحانیون از جامعه روحانیت مبارز در اواخر مجلس دوم یا انشعاب حزب كارگزاران در اواخر مجلس چهارم را به خود نبیند اما تغییراتی كه این جریان طی دو دوره حاكمیت خود بر مجلس دیده است ممكن است در نهایت به تغییر برخی عناصر بازیگر دراین جریان بینجامد
مجلس چهارم: در مجلس چهارم جریان روحانیت مبارز و گروههای پیرامونی ن مثل حزب موتلفه اسلامی كه مجوز فعالیت خود را گرفته بود و از هیات موتلفه به حزب موتلفه اسلامی تغییر نام داده بود اكثریت را به دست ورد اما یكدستی ن هم همچون یك دستی مجلس دوم دیری نپایید. در سالهای خر مجلس چهارم فضای سیاسی كشور بستن تغییرات بزرگی بود و از دل اختلافات برمده از درون مجلس چهارم حزب كارگزاران سازندگی به وجود مد. حزب كارگزاران سازندگیاز جامعه روحانیت و احزاب پیرامونی ن كه در ن زمان اصطلاحا «راست» خوانده میشد جدا شد. حرف و حدیث در این باره كه چرا حزب كارگزاران سازندگی كه حلقه مدیران پیرامونی هاشمی رفسنجانی بودند در ن زمان چنین كاری كردند فراوان است.گفته میشود هاشمی رفسنجانی خواهان ن بود كه در لیست پیشنهادی جامعه روحانیت مبارز چند نفر از مدیران خود را قرار دهد كه با ن مخالفت شد. به هر حال جامعه در حالی خود را ماده انتخابات مجلس پنجم میكرد كه رقابت اصلی بین لیست جامعه روحانیت مبارز و حزب كارگزاران سازندگی بود و در عین حال تعدادی از گروههای پیرامونی مجمع روحانیون مبارز در غیاب تشكل اصلی خود با دادن لیستی ناقص در برخی شهرها از جمله تهران كاندیداهایی را معرفی كردند.
مجلس پنجم: اكثریت مجلس پنجم را جامعه روحانیت مبارز و گروههای پیرامونی ن تشكیل دادند و البته حزب كارگزاران سازندگی نیز اقلیت قدرتمندی را تشكیل داد. اما در سال دوم مجلس پنجم انتخابات ریاست جمهوری ششم برگزار شد و بر خلاف تحلیل بسیاری سیدمحمد خاتمی به قدرت ر سید.
با روی كار مدن وی، جریان مجمع روحانیون مبارز كه اصطلاح «چپ» به نها اطلاق میشد با كارگزاران ائتلاف كرد و جهت گیریهای مجلس پنجم به سمت كارگزاران چرخش كرد و جریانهای به حاشیه رانده شده حامی مجمع روحانیون مبارز به صورت منسجم تر وارد میدان شدند و البته با كمك كارگزاران سازندگی، توانستند پیروز انتخابات بعدی شوند.
مجلس ششم: شایدمجلسششم رابتوانپرتنش ترین مجلس بعد از انقلاب نامید مجلسی كه در ن چهرههای تند اصلاحطلب حضور داشتند و در مقابل، طیف جامعه روحانیت مبارز، یا راست یا اصولگرا، در ن اقلیت داشتند. برخی ناظران، فعالیتهای مجلس ششم را ساختارشكنانه میدانند چه این كه این مناقشات پیش مده میان این مجلس با سایر نهادهای قانونی كشور مثل شورای نگهبان، مجمع تشخیص مصلحت نظام و قوه قضائیه تا خر ادامه داشت تا جایی كه تعداد زیادی از نمایندگان این مجلس در سال پایانی در اعتراض به روند رسیدگی صلاحیت نامزدهای انتخاباتی مجلس هفتم، دست به تحصن زدند و حتی پس از ن چند تن از نمایندگان از مجلس استعفا كردند. اما این مجلس هم به پایان راه خود رسید و در حالی كه اصلاح طلبان پیش از این در انتخابات شوراها نتیجه را به اصولگرایان واگذار كرده بودند میرفتند تا شكستی دیگر را متحمل شوند.
مجلس هفتم: مجلس هفتم بعد از هیاهوهای مجلس ششمیها و تنش هایی كه در كشور ایجاد شده بود مد و تلاش داشت تا رامش را به كشور بازگرداند چه این كه برخی ناظران معتقدند مردم از تنش های بین مسئولان و نمایندگان و دعواهای سیاسی خسته شده بودند و خواهان «رسیدگی به معیشت مردم» به جای «دعواهای بیحاصل سیاسی» بودند. انتخابات مجلس هفتم به صورت كامل دو قطبی بود یعنی رقابت بین اصلاح طلبان كه نهایتا با دو لیست مده بودند و اصولگرایان كه با یك لیست مده بودند، بود و در تركیب مجلس نیز اصلاحطلبان یك اقلیت ضعیف داشتند و در مقابل، اصولگرایان اكثریتی قوی تشكیل داده بودند. مجلس هفتم بسترساز به قدرت رسیدن احمدینژاد بود . با رئیسجمهور شدن
احمدی نژاد، در تركیب اصولگرایان درون مجلس صف بندیهای جدیدی در حال شكل گرفتن بود اما اصولگرایان دیگر اجازه ندادند در درون این تشكل انشعاب بزرگی مثل برمدن كارگزاران بروز كند اما تغییرات در راه بود. گذر از مجلس هفتم به هشتم را شاید نسبت به انتخاباتهای گذشته متفاوت دانست چه این كه اصولگرایان به هر روی توانستند اكثریت خود را باز هم حفظ كنند و رقابت را به طرف مقابل نبازند و در عین حال انشعابی به ن شكل در این جریان شاهد نبودیم.
مجلس هشتم: در انتخابات مجلس هشتم رقابت چند قطبی شد.در یك سو اصلاح طلبان با یك لیست و در سوی دیگر اصولگرایان با دو لیست وارد میدان شدند اما با این وجود اصولگرایان توانستند پیروز میدان شوند هر چند زمزمههای متفاوتی گاه در اردوگاه اصولگرایان شنیده میشد اما این زمزمهها تغییری در نتیجه به نفع اصولگرایان نداشت. مجلس هشتم تركیبی مشابه مجلس هفتم داشت. تنها برخی چهرهها وارد مجلس هشتم شدند كه منجر به تغییراتی دررفتار مجلس جدید شد.
در جریان اصولگرا تكاپوها بین چند جریان برای كسب رای بیشتر و افزودن بر وزن سیاسی خود در حال انجام است و تلاش هایی كه برای متحد كردن بیشتر این جریان تاكنون در جریان بوده این جریان را هنوز به یك لیست واحد نرسانده است
از جمله این افراد لاریجانی بود كه توانست ریاست مجلس را به عهده بگیرد. حال كه مجلس هشتم رو به پایان است همچنان میتوان پیشبینی كرد كه مجلس ینده نیز در دست اصولگرایان خواهد بود چه این كه شرایط سیاسی نشان میدهد كه جریان اصلاح طلب زمینه فعالیت و حضور گسترده در انتخابات ندارد و به نظر میرسد سران این جریان تاكنون به جمع بندی مشخصی برای انتخابات نرسیده اند. اما در جریان اصولگرا رقابتی هر چند زیرپوستی در جریان است. از یك سو جریانی از دل دولت برمده است كه برخی ن را «انحرافی» مینامند. این جریان تلاش دارد به صورت پنهان و بهدور از فضاسازیهای سیاسی و تبلیغاتی عناصر خود را به صورت چراغ خاموش راهی ساختمان هرم گونه بهارستان كند از سوی دیگر، طیفی از بزرگان اصولگرا تلاش دارند تا با حفظ وحدتیكلیستكاملازتشكلهای مختلف اصولگرا ارائه دهد لیستی كه حداكثری است و میتواند بریندی از این جریان باشد. این گروه نام «8 + 7» به خود گرفته است. در كنار این جریان گروه دیگری هستند كه از بقیه گروهها به «8 + 7 » نزدیك تر است و متشكل از اصولگرایانی است كه در انتخابات ریاست جمهوری قبل حول محسن رضایی جمع شده بودند. این جریان به باور بسیاری از ناظران در نهایت با 8 + 7 ائتلاف خواهد
كرد .جریان دیگری نیز در اصولگرایانشكلگرفته است. كه میتوان نها را مدیران رانده شده دولت نام گذاشت البته این جریان نام خود را «جبهه پایداری» گذاشته است. هنوز ابهاماتی پیرامون روابط این جریان با انحرافیها وجود دارد گو این كه خود نها نیز فعلا علاقهای به برطرف كردن این ابهام ندارند و شاید انتظار میكشند تا ببینند كفه ترازو به كدام سمت سنگینی میكند تا خود را به ن سو بكشند.
به نظر میرسد جریان اصولگرا دیگر مانند سابق انشعابهای بزرگ مانند انشعاب مجمع روحانیون از جامعه روحانیت مبارز در اواخر مجلس دوم یا انشعاب حزب كارگزاران در اواخر مجلس چهارم را به خود نبیند اما تغییراتی كه این جریان طی دو دوره حاكمیت خود بر مجلس دیده است ممكن است در نهایت به تغییر برخی عناصر بازیگر دراین جریان بینجامد. یا این جریان اصولگرا، همان جریان اصولگرای هفت سال پیش است؟ یا هماكنون كه جریان اصلاح طلب مردد تر از همیشه به انتخابات و شركت در ن مینگرد، اصولگرایان همچنان با یك لیست به میدان مییند؟
حلقه مدیران دولتی اطراف احمدی نژاد یا مانند حلقه مدیران هاشمی رفتار میكنند؟ انتخابات فعلی چند قطبی است؟ و یا میتوان به تلاشهای بزرگان اصولگرا برای حفظ وحدت در این جریان امیدوار بود؟
منابع: تهران امروز