تبیان، دستیار زندگی
دواهائی که برای قلبهای کور مفید است، دواهائی است که فهم را باز می کند، و وجدان را بیدار می نماید. و آنچه برای گوش های کر مفید است، إنذار و وعده، و موعظه، و تخویف و تحذیر، و ترغیب و تشویق؛ و آنچه برای زبانهای لال مفید است، خصوص آن داروئی است که زبان را به
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

پیامبر(صلی الله علیه و آله) پزشکی حاذق بودند!

حضرت محمد

قرآن کتاب حقیقت و معالجه افراد است برای وصول به مقام کمال و اوج درجه انسانیت، و خروج از سطح حیوانیت به أعلی نقطه آدمیت.

در این امر عجیب است. مرض را خوب تشخیص می دهد، و خوب و آسان و سریع معالجه می کند. و در تشخیص درد و طریق درمان، راه خود را اشتباه نمی کند؛ و دوا را عوضی نمیدهد. دارو و پرهیز را به قدر لازم ـ نه کم و نه زیاد ـ میدهد. و تا بشر را از امراض مُزمنه و کامِنه و مختفیه و متراکمه خارج نکند، و با نسخه‌های عدیده درمان را به پایان نرساند، و بالاخره در پایان کار، ورقه سفید بهبودی مطلق و عافیت مِن جمیع الجهات را به دست انسان ندهد؛ از معالجه و تداوم آن دست بردار نیست.

درست مانند طبیبی می ماند که: در عمل جرّاحی استاد یگانه بوده، و در تشخیص و درمان بی نظیر است. فوراً نقطه سیاه و خطرناک را می بیند، و با جرّاحی در همان نقطه، به اسرع وقت مریض را خلاص میکند. و به افرادی که نیاز به عملیه جرّاحی ندارند، به حسب استعداد مزاج دارو میدهد و مداوا می نماید.

أمیرالمؤمنین علیه السّلام در «نهج البلاغه» خطبه‌ای دارد که در ضمن آن راجع به حذاقت رسول خدا در معالجه امراض روحی، جمله ای را بیان می فرماید که حقّاً آن جمله، درباره قرآن و حذاقت آن صادق است.

رسول خدا این داروهای خود را به مواضع غفلت و بی خبری، و مواطن حیرت و سرگردانی می رسانید، و می کشانید تا بدانها برسد.دواهائی که برای قلبهای کور مفید است، دواهائی است که فهم را باز می کند، و وجدان را بیدار می نماید. و آنچه برای گوش های کر مفید است، إنذار و وعده، و موعظه، و تخویف و تحذیر، و ترغیب و تشویق؛و آنچه برای زبانهای لال مفید است، خصوص آن داروئی است که زبان را به ذکر خدا درآورد و آن لسان گنگ را گویا سازد

«طَبِیبٌ دَوَّارٌ بِطِبِّهِ. قَدْ أَحْکمَ مَرَاهِمَهُ. وَ أَحْمَی مَوَاسِمَهُ. یضَعُ ذَلِک حَیثُ الْحَاجَه إلَیهِ؛ مِنْ قُلُوبٍ عُمْی، وَ ءَاذَانٍ صُمٍّ، وَ أَلْسِنَه بُکمٍ. مُتَّبِـعٌ بِدَوآئِهِ مَوَاضِعَ الْغَفْلَه، وَ مَوَاطِنَ الْحَیرَه»[1]؛ «رسول خدا صلّی الله علیه وآله وسلّم طبیبی بود که در طبّ خودش دوّار بود. (یعنی زیاد دور میزد بر روی مرض، و اقسام آن، و ارتباط امراض با هم؛ و زیاد دور میزد بر روی دارو و درمان. و حکیم حاذق و مطّلع به همه جوانب مرض و تمام طرق درمان آن بود.) که آنحضرت مرهمهای خود را خوب استوار میساخت، و در عین حال آلتهای داغ را برای سوزاندن موضع فساد و زخمهای عفونی خوب داغ میکرد و میگداخت. و در اینصورت آن مرهمها را و آن آلتهای داغ کننده را بر جاهائی که لازم بود و نیاز به مرهم گذاری و یا داغکردن بود، می نهاد.

مواضع مورد حاجت به مرهم نهادن و داغ کردن، دلهائی بود که کور شده بودند، و گوشهائی که کر شده بودند، و زبانهائی که گنگ و لال گردیده بودند.

رسول خدا این داروهای خود را به مواضع غفلت و بی خبری، و مواطن حیرت و سرگردانی می رسانید، و می کشانید تا بدانها برسد.»

دواهائی که برای قلبهای کور مفید است، دواهائی است که فهم را باز می کند، و وجدان را بیدار می نماید. و آنچه برای گوش های کر مفید است، إنذار و وعده، و موعظه، و تخویف و تحذیر، و ترغیب و تشویق؛ و آنچه برای زبانهای لال مفید است، خصوص آن داروئی است که زبان را به ذکر خدا درآورد و آن لسان گنگ را گویا سازد.

مرحوم ملاّ فتح الله کاشانی در «شرح نهج» فرموده است: « أمیرالمؤمنین علیه السّلام از طَبیبٌ دَوَّارٌ بطِبِّهِ، نفس نفیس خود را اراده نموده است.»[2] ولیکن از ظاهر سیاق، بعید است.

باری، روح مقدّس رسول الله که حقیقت قرآن است؛ همانطور که طَبیبٌ دَوَّارٌ بطِبِّهِ است، قرآن هم طَبیبٌ دَوَّارٌ بطِبِّهِ است که بشر را از امراض مهلکه و خانمانسوز نجات میدهد. 

پی نوشت:

1-«نهج البلاغه» خطبه 6 0 1؛ و از طبع مصر با تعلیقه محمّد عبده: ج 1، ص 207

2ـ «شرح نهج البلاغه» ملاّ فتح الله، طبع سنگی، ص 193

بخش نهج البلاغه تبیان

منبع : پایگاه معارف اسلامی

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.