تبیان، دستیار زندگی
قرآن در روز قیامت می آید در حالی که از جهت شمائل و حسن صورت، دارای بهترین و زیباترین منظر است. آنگاه از جلوی مسلمانان عبور می کند، و آنها می گویند: این مرد از ماست! پس از نزد آن ها می گذرد تا به نزد پیامبران می رسد، و آن ها می گویند: این مرد از ماست!
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

دوست داری به باطن قرآن برسی؟


ینْبَغِی لِلْمُؤْمِنِ أَنْ لَا یمُوتَ حَتَّی یتَعَلَّمَ الْقُرْءَانَ أَوْ یکونَ فِی تَعْلِیمِهِ. » ؛ «برای مؤمن سزاوار است که از دنیا نرود مگر آنکه قرآن را یاد گرفته باشد، و یا در حال یاد گرفتن (و یا یاد دادن) آن بوده باشد.»


قرآن مجید

اصولا مطالعه امری پسندیده است و بسیار نافع و ارزشمند و کسی که در زندگی خود به این مورد بی توجه باشد در غفلت خواهد زیست و جاهلانه خواهد مرد .

اما مطالعه هم به نوبه ی خود دارای مراتب و انواعی است که این امر را ارزشمند و یا فاقد ارزش می کند ، در مطالعه باید حواسمان باشد که چه می خوانیم خواندن هر مطلبی جایز نیست و باید هدفدار و ارزشی مطالعه کرد و سعی کنیم در راستای مهمترین مسائل زندگی بشری مطالعه کرد با مشورت باید بهترین و مطمئن ترین کتاب ها را برگزید و دغدغه هدایت داشت .

برای قدم اول در مطالعه بهتر است با یک شخص امین و درستکار و عالم و زاهد مشورت کرده تا بهترین کتاب متناسب به احوالات ماست سفارش کند .

ما پذیرفته ایم که ائمه عظیم الشأن ما آگاهترین و عادلترین افراد هستند اگر به روایات ایشان رجوع کنیم که بدانیم چه باید بخوانیم به یک جواب بیشتر نمی رسیم :قرآن،قرآن،قرآن.

عظمت قرآن در نگاه ائمه اطهار

کلینی با سند خود روایت می کند از سُفیان بن عُیینه از زُهری که گفت: حضرت علی بن الحسین علیه السّلام گفتند:لَوْ مَاتَ مَنْ بَینَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ، لَمَا اسْتَوْحَشْتُ بَعْدَ أَنْ یکونَ الْقُرْءَانُ مَعِی ؛ «اگر آنچه از مردمانی که در میان مشرق تا مغرب جهان هستند بمیرند (ومن تک و تنها، و بدون یک انیس و مونس زنده بمانم) ابداً برای من وحشت و هراسی رخ نمی دهد، بعد از آنکه قرآن با من است.»

قرآن کتابی است عمیق، دارای درجات و مراتب هر کس بقدر فهم خود از آن توشه می گیرد. و در عین آنکه ظاهرش قابل ادراک برای عموم است، باطنش دارای منازل و مراحلی است که هر کس تا منزلی و تا مرحله‌ای پیش می رود؛ و از آنجا به بعد دیگر نمی تواند به منازل بالاتر قرآن دست یابد؛ و معانی عمیقهو بوطن آنرا بفهمد

«وَ کانَ عَلَیهِ السَّلَامُ إذَا قرَأَ مَـلِک یوْمِ الدِّینِ، یکرِّرُهَا حَتَّی کادَ أَنْ یمُوتَ.» [1] ؛ «و عادت او اینطور بود که چون مَـلِک یوْمِ الدِّینِ را می خواند، آن را تکرار می نمود تا به حدّی که نزدیک بود بمیرد و جانش از قالب برون رود.»

انسان با قرآن، غنی است. چون حقّ است، و بدون آن فقیر است. گر چه تمام کتابخانه‌های دنیا را دیده باشد و کتاب ها را مطالعه نموده باشد، در عین حال فقیر است. زیرا که از علوم سطحی و توهمی تجاوز نکرده و به علوم حقیقی و وجدانی دست نیازیده است.

کلینی با سند خود روایت می کند از معاویه بن عمّار که: حضرت صادق علیه السّلام به من گفتند:

«مَنْ قَرَأَ الْقُرْءَانَ فهُوَ غَنِی، وَ لَا فقْرَ بَعْدَهُ. وَ إلَّا مَا بهِ غِنی.» [2] ؛ «کسی که قرآن را قرائت کند، او سرمایه دار و غنی و بی نیاز است، بطوری که دیگر فقری را به دنبال ندارد. و گرنه غنا و بی نیازی برای وی نیست.»

قرآن کتابی است عمیق، دارای درجات و مراتب هر کس بقدر فهم خود از آن توشه می گیرد. و در عین آنکه ظاهرش قابل ادراک برای عموم است، باطنش دارای منازل و مراحلی است که هر کس تا منزلی و تا مرحله‌ای پیش می رود؛ و از آنجا به بعد دیگر نمی تواند به منازل بالاتر قرآن دست یابد؛ و معانی عمیقهو بوطن آنرا بفهمد.

و علاوه فهم باطن و حقیقت قرآن احتیاج به تزکیه و طهارت دارد. آنطور نیست که فقط با مطالعه بتوان به حقیقت و عمق قرآن رسید.

«فلَا أُقْسِمُ بِمَوَاقِعِ النُّجُومِ * وَ إِنَّهُو لَقَسَمٌ لَّوْ تَعْلَمُونَ عَظِیمٌ * إِنَّهُو لَقُرْءَانٌ کرِیمٌ * فِی کتَـبٍ مَّکنُونٍ * لَّا یمَسُّهُو إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ * تَنزِیلٌ مِّن رَّبِّ الْعَالَمِینَ.» [3] ؛«پس سوگند أکید یاد می کنم به محلّ ها و مکان های نزول و سقوط ستارگان (یا آیات قرآن، و یا حرکت و مواجهه اولیای مقرّب خداوند در برابر حضرت حقّ) و این قسمی است که اگر بدانید، بسیار عظیم است؛ که حقّاً و حتماً این کتابی است خواندنی و گرامی و رفیع المنزله و بلند پایه، که در کتاب پنهان و لوح محفوظ سرّ حقّ می باشد. و کسی نمی تواند به آن برسد و آنرا مسّ کند مگر پاکیزه شدگان و طهارت یافتگان،و از سوی پروردگاری که پرورنده و آفریننده عالمین است نازل گردیده است.»

بنابراین کسی که می خواهد به حقیقت قرآن و معانی عمیق و اسرار باطنی آن برسد، باید به حقیقت طهارت مطلق رسیده باشد. به تبعیت از قرآن، و پیروی از روش آن حرکت کرده، از عالم نفس امّاره عبور نموده، دیدگانش به جمال حضرت ازلی افتاده،و به مقام توحید مطلق واصل شده باشد.

یعنی خود قرآن و عمل به آن، رفته رفته و درجه به درجه او را بالا برده و به اعلی درجه فائز گردانیده است.

خدا

علم به قرآن موجب عمل، و آن عمل موجب علم بیشتر، و آن علم بیشتر مورث عمل بالاتر، و آن عمل بالاتر مورث علم عالیتر؛ همینطور هر یک از مراتب علم و عمل در مرتبه پایین تر، مورث علم و عمل در مرتبه عالی شده؛ تا وی را به علم مطلق و عمل مطلق برسانند. یعنی علمی که لایتناهَی باشد، و عملی که طاهر محض بوده و خلوص مطلق داشته و هوی و گرایش به غیر خدا در آن مشاهده نشود.

اینجا مقام فَناءِ فی اللَه است که برای عامل به قرآن پیدا می شود. در اینجا حقیقت کتاب الله، مشهود و ملموس و محسوس میگردد. و با چشم خدائی نظر بر کتابش می افتد. و با گوش خدائی سخنانش را می شنود. و با زبان خدائی قرآنش را می خواند. اینجا بنده دیگر ربّ نیست، و ادّعای ربوبیت ندارد. اینجا بنده است محو است در اینجا جز ذات اقدس حضرت احدیت چیزی نیست.

قطره دریاست اگر با دریاست         ور نه قطره ، قطره و دریا دریاست

این مقام اختصاص به مقرّبان درگاه حقّ، و روندگان واصل، و سوختگان آشفته و شوریده دارد. و گرنه سایر مردم، هرکس به اندازه فهم و قدرت عقل، و همچنین به مقدار تقوی و طهارتی را که حاصل کرده است؛ به همان مقدار از علوم قرآن بهره برداری دارد. هر کس کسب تقوی و طهارت کند، عقلش قویتر و به درجه بهتری از قرآن رهنمائی می شود.

درجات و مراتب آیات قرآن، و منازل بهشت

درجات و مراتب فهم قرآن، مانند درجات ساختمان و پلّه‌های نردبانی است که وصول به هریک از آنها مستلزم عبور و گذر از درجه و پلّه قبلی است. و پلّه قبلی وسیله وصول به پلّه بالاتر، است.

کلَینی با إسناد خود، از جابر، از حضرت امام محمّد باقر علیه السّلام روایت می کند که آن حضرت گفتند:

«یجیءُ الْقُرْءَانُ یوْمَ الْقِیمَه فِی أَحْسَنِ مَنْظُورٍ إلَیهِ صُورَه، فیمُرُّ بِالْمُسْلِمِینَ فیقُولُونَ: هَذَا الرَّجُلُ مِنَّا؛ فَیجَاوِزُهُمْ إلَی النَّبِیینَ، فَیقُولُونَ: هُوَ مِنَّا؛ فَیجَاوِزُهُمْ إلَی الْمَلَئِکه الْمُقَرَّبِینَ، فَیقُولُونَ: هُوَ مِنَّا؛ حَتَّی ینْتَهِی إلَی رَبِّ الْعِزَّه عَزَّوَجَلَّ.فَیقُولُ: یا رَبِّ! فُلَانُ بْنُ فُلَانٍ؛ أَظْمَأْتُ هَوَاجِرَهُ، وَ أَسْهَرْتُ لَیلَهُ فِی دَارِ الدُّنْیا! وَ فُلَانُ بْنُ فُلَانٍ؛ لَمْ أُظْمِی هَوَاجِرَهُ، وَ لَمْ أُسْهِرْ لَیلَهُ! فَیقُولُ تَبَارَک وَ تَعَالَی: أَدْخِلْهُمُ الْجَنَّه عَلَی مَنَازِلِهِمْ! فَیقُومُ، فَیتَّبِعُونَهُ. فَیقُولُ لِلْمُؤْمِنِ: اقْرَأْ وَ ارْقَهْ!قَالَ: فَیقْرَأُ وَ یرْقَی حَتَّی یبْلُغَ کلُّ رَجُلٍ مِنْهُمْ مَنْزِلَتَهُ الَّتِی هِی لَه فَینْزِلُهَا [4]

«قرآن در روز قیامت می آید در حالی که از جهت شمائل و حسن صورت، دارای بهترین و زیباترین منظر است. آنگاه از جلوی مسلمانان عبور می کند، و آنها می گویند: این مرد از ماست!

پس از نزد آن ها می گذرد تا به نزد پیامبران می رسد، و آن ها می گویند: این مرد از ماست!

و سپس از نزد آنها نیز می گذرد تا به نزد فرشتگان مقرّب می رسد، و آنها می گویند: این مرد از ماست!

و پس از آن نیز از نزد آنها می گذرد تا می رسد به پروردگار عزّوجلّ.

در این حال می گوید: ای پروردگار من! فلان پسر فلان؛ من روزهای گرم تابستان او را به خواندن قرآن مشغول کردم، و شب های او را به خواندن قرآن به بیداری پایان دادم! (در زمانی که در دار دنیا زندگی داشت.) و امّا فلان پسر فلان؛ من هیچ یک از روزهای گرم او را به خواندن قرآن سپری ننمودم، و شب های او را به خواندن قرآن نگذراندم!

کسی که می خواهد به حقیقت قرآن و معانی عمیق و اسرار باطنی آن برسد، باید به حقیقت طهارت مطلق رسیده باشد. به تبعیت از قرآن، و پیروی از روش آن حرکت کرده، از عالم نفس امّاره عبور نموده، دیدگانش به جمال حضرت ازلی افتاده،و به مقام توحید مطلق واصل شده باشد

خداوند تبارک و تعالی خطاب میکند به قرآن که: اینک تو آنها را برحسب درجات و مراتبشان، در بهشت در منازل خاصّ خودشان داخل کن!

در این حال قرآن بپا می خیزد، و مردم مؤمن قاری قرآن به دنبال او راه می افتند؛ و به مؤمن می گوید: بخوان و بالا برو!

حضرت فرمودند: پس مؤمن می خواند و بالا میرود؛ تا هر کس از مؤمنینی که قرآن خوانده بود، به منزل خودش که طبق آیات قرآن برای او معین شده است میرسد. در اینصورت آن مؤمن قاری قرآن، در آن منزل فرود می آید.»

از این روایت مبارکه بدست می آید که اوّلاً: منازل بهشت، در درجات و مراتب مختلفی قرار دارد؛ و تعدادشان بسیار است. و لاأقلّ به تعداد آیات قرآن که از شش هزار و دویست و سی و شش آیه بیشتر ذکر ننموده‌اند، بالغ می گردد.[5]

و ثانیاً: این منازل در عرض هم نیست، بلکه در طول یکدیگر است؛ و وصول به مرتبه عالیتر، مستلزم عبور از مرتبه پایین تر آنست.

و ثالثاً: این منازل طبق آیات قرآن ترتیب یافته، و هر کس فهم و علم و درایتش و تلاوتش از روی تدبّر در آیات قرآن بیشتر باشد، به منزل عالیتر که بالاتر و رفیعتر است میرسد. بنابراین بهشت و مراتب آن را خداوند برای عاملان به قرآن و عالمان با عمل به آن معین فرموده است.

بنابراین بر مؤمن واجب و لازم است تا هنگامی که به حقیقت قرآن نرسیده است و از معانی باطنیه آن اطّلاع پیدا ننموده است، دست از خواندن و دقّت کردن و تدبّر و تأمّل و تفکر در آیات قرآن برندارد. و از تزکیه و طهارت نفس و عبادت موصله و عمل بر کنار نرود؛ تا آنکه مراد خود را بیابد.

کلینی با سند خود از حضرت امام جعفر صادق علیه السّلام روایت می کند که گفتند:

«ینْبَغِی لِلْمُؤْمِنِ أَنْ لَا یمُوتَ حَتَّی یتَعَلَّمَ الْقُرْءَانَ أَوْ یکونَ فِی تَعْلِیمِهِ. » [6]و [7] ؛ «برای مؤمن سزاوار است که از دنیا نرود مگر آنکه قرآن را یاد گرفته باشد، و یا در حال یاد گرفتن (و یا یاد دادن) آن بوده باشد.»

پی نوشت ها :

1- «اُصول کافی» ج 2، ص 602

2 ـ همان مصدر، ص 605

3ـ آیات 75 تا 0 8، از سوره 56: الواقعه

4 ـ «اُصول کافی» ج 1، ص 601

5- «قرآن در اسلام» طبع دارالکتب الإسلامیه ( 1391 هجری) ص 128

6 ـ در نسخه «کافی» بدین لفظ آمده است، ولیکن در «المحجّه البیضآء» (ج 2، ص 216 ) نقلاً عن «الکافی» با لفظ فی تعلُّمه آورده است.البته این اختلاف در کم و زیاد شدن در قرآن دلالت ندارد بلکه ناشی از نحوه شمارش است.

7 ـ «اُصول کافی» ج 2، ص 607

فرآوری : محمدی

بخش قرآن تبیان


منبع :کتاب نور ملکوت قرآن ،علامه طهرانی/ با اندکی  تصرف و تلخیص