تبیان، دستیار زندگی
از حکیمی پرسیدند چگونه خدا را وکیل خوشبختی خود قرار دهیم و بدانیم که وکالت ما را پذیرفته است ؟گفت چشمت را حفظ کن!
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

برداشت من از نگاه تو


از حکیمی پرسیدند چگونه خدا را وکیل خوشبختی خود قرار دهیم و بدانیم که وکالت ما را پذیرفته است ؟گفت چشمت را حفظ کن!

برداشت من از نگاه تو

خانم موسوی دانشجوی زبان انگلیسی بود و ترم  اول خود را سپری می کرد . دختری نجیب و مومن، از خانواده ای مذهبی و سنتی بود و تقریبا در موقعیت مناسبی برای ازدواج قرار داشت .او نسبت به مقررات اسلامی محرم و نامحرم حساس بود و به هیچ وجه در شان خود نمی دید که به مسائلی همچون دوستی با جنس مخالف بیاندیشد .اما نگاه خاص او به مسئله "انتخاب و هوشیاری در امر ازدواج" ، راهی برای برخی از مسامحه کاریهای او در خودداریش باز کرده بود.چون خودش را در موقعیت ازدواج می دید از نگاه همکلاسی های نامحرم ابایی نداشت و آن را به منزله ی خواستگاری تلقی می کرد .

او که گاهی در کلاس بی پروا از استاد انتقاد می کرد و یا سوالاتی جسورانه می پرسید، با آن حجب و حیای خاصی که با رفتارش در هم آمیخته بود ،مورد توجه یکی از آقایان همکلاسیش  قرار گرفت .اما این توجه فراتر از حد نگاه نبود .نگاه های خیره کننده و تابلو شده، آن هم از طرف یک همکلاسی خوش ظاهر ،در حدی بود که خانم  موسوی را هم در فکر فرو برد و نگاه های دوطرفه شکل گرفت .نگاه از طرف خانم موسوی موجب شهامت آقای امینی در جهت بازشدن باب گفتگو کار کرد .گفتگوهایی که هیچ ربطی به ازدواج نداشتند .بلکه تماما در حاشیه بودند اما از طرف خانم موسوی به منزله شناخت قبل از ازدواج تلقی می شدند.ظاهر نجیب و آرام آقای امینی کم کم شوق و علاقه ی زیادی در خانم موسوی ایجاد کرد و این موضوع تا دو سه سال کش پیدا کرد و در این مدت  خانم موسوی هیچ خواستگاری را به منزل راه نداد.

کم کم صحبت ازدواج بین این دو نفر شکل گرفت اما نه از طرف آقای امینی، بلکه با تلاش خانم موسوی که همواره با مسخره بازیهای آقای امینی به نوعی کار به فرافکنی کشیده می شد.در واقع آقای امینی از صحبت کردن در این خصوص طفره می رفت .او بعد ها به شوخی عنوان کرد که قبلا ازدواج کرده است .اما فقط به شوخی .مثل اینکه از جدی بودن در این موضوع ترس داشت .

خانم موسوی که تمام این مدت جز به ازدواج با امینی فکر نمی کرد هیچ تمایلی به باور چنین شوخی های بی مزه ای نداشت .او بعدها متوجه شد که همکلاسیش سالها پیش ازدواج کرده اما با همسرش اختلافاتی دارد که موجب خیالبافیهای او شده است .شاید با خودش می پنداشت اگر روزی از هم جدا شدیم مثلا چنین و چنان خواهم کرد .او انقدر انسان پست و ناتوانی بود که تمام اختیار زندگی اش به دست پدرزنش بود به همین جهت در مورد ادامه ی زندگی مشترک با همسرش یا طلاقشان هم چیزی نمی دانست و جز خیالبافی کاری انجام نمی داد .خانم موسوی بعدها که همکلاسی کم حرف و مرموز خودش را بهتر شناخت چنان ضربه ی روحی خورده بود که به این زودیها نمی توانست به اعصاب خودش مسلط شود او اکنون نیز به دلیل تلاطم های روحی روی خوش به خواستگار نشان نمی داد .فرصت های خوب او برای ازدواج ته کشیدند و سپس روز هایی شروع شدند که تمام وقت، به مرور گذشته ها و بررسی اشتباهات گذشته سپری می شدند .در حالیکه اگر از همان ابتدا نگاهها کنترل شده بودند، خانم موسوی اکنون در کنار همسر و فرزندش غرق شادی و گرفتاری های زندگی خانوادگی بود.

اشتباه مسلم بسیاری از جوانان این است که اول نگاه می کنند و انتخاب می کنند ،فرد مورد نظر را در ذهنشان از هر گونه عیب و نقصی ویرایش می کنند از او یک انسان کامل شایسته ی عشق محض می سازند و مدتها به چنین الگوی بی نظیری عشق می ورزند و بعد عنوان می کنند .اکنون در شرایطی قرار دارند که مجبورند با شرایط مریخی طرف مقابل هم کنار بیایند

سوء برداشت ها در چشم چرانی

علی رغم آنچه عوام الناس می اندیشند نگاه حتی در زمینه ی ازدواج هم، به شکل مطلق نمی تواند جایز باشد البته این یک بحث شرعی نیست و آنچه در این مباحث بررسی می شود با نظر به جنبه اخلاقی و تربیتی امور عنوان می شود .

بسیاری از جوانان آماده به ازدواج فکر می کنند چون در موقعیت ازدواج قرار دارند اشکالی ندارد که به نیت ازدواج به هر نامحرم مجردی که او هم در موقعیت ازدواج به نظر می آید ،نگاه کنند و او را برای ازدواج مورد بررسی قرار دهند .اما اگر چنین فردی پسر است از کجا می داند که هر دختری که مورد نگاه اوست به او پاسخ مثبت خواهد داد .و اگر دختر است از کجا می داند پسر مورد نظر او را انتخاب خواهد نمود .و هزار شرایط مورد نیاز دیگرشان هم با هم جفت جور در می آید یا نه .

اشتباه مسلم بسیاری از جوانان این است که اول نگاه می کنند و انتخاب می کنند ،فرد مورد نظر را در ذهنشان از هر گونه عیب و نقصی ویرایش می کنند از او یک انسان کامل شایسته ی عشق محض می سازند و مدتها به چنین الگوی بی نظیری عشق می ورزند و بعد عنوان می کنند .اکنون در شرایطی قرار دارند که مجبورند با شرایط مریخی طرف مقابل هم کنار بیایند.

اما این در صورتی است که بخت با عاشق یار باشد و خوش شانسی بیاورد و گرنه که باید یک عاشق شکست خورده ی افسرده روی دست خانواده اش باقی  بماند.

مع الاسف کم نیستند جوانانی که می توانستند دانشمندان و مخترعان و نوابغ این مرزو بوم باشند اما همه انرژی و هوششان در جهت همین چشم چرانی ها هرز رفته و بهترین اوقات زندگی یعنی جوانیشان که با انگیزه و همت زیادی در هم آمیخته است را بی جهت هدر داده است .

انسیه نوش آبادی

بخش خانواده ایرانی تبیان


مقالات مرتبط :

مدیریت نگاه در جوانی

با چشمانت چه می کنی ؟!

خویشتن داری در اوج غریزه

غریزه ی جنسی مشکل بزرگ جوانان

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.