ادا اطوار های مردانه
افسار شهوت بر گردن شان، آن ها را در خیابان به هر طرفی می کشاند. بی محابا و با پررویی تمام آن گاه که یک زن و دختر جوان را می بینند، دهان باز می کنند، جلوی پای زنان و دختران ترمز می کنند، چراغ می دهند، جلو و عقب می روند و هزاران ادا و اطوار زننده در می آورند تا بلکه زنی را طعمه هوس های آلوده و ننگین خود کنند.
چشمان زل زدهاش، زن را می کاوید، زن دستپاچه شد، هول برش داشت، ضربان قلب زن از دستهایش گذشت و با صدای قلبش آمیخت، سمفونی وحشت در وجودش نواخته شد، دوید تا آنجا که میتوانست دوید. اما انگار صدای نفسهای مرد را پشت سرش میشنید، صدای مرد سفیدپوش مثل درد توی حفره خالی سرش میپیچید، مرد در هر نگاه ترس را نثار وجود زن می کرد. مرد ابتدا بوق زده بود و حالا در گرگ و میش خیابان دنبالش کرده بود تا او هم از خیابان سهمی را داشته باشد.
راننده تاکسی اتوبوس یا فروشنده دوره گرد، پلیس راهنمایی و رانندگی و... از آن دسته افرادی هستند که با خیابان انس میگیرند، اما همه انس گرفتنها برای داشتن شغلی آبرومند یا حداقل داشتن دستمزدی ازعرق جبین نیست، گاهی خیابان میشود مامن، گاهی محل زندگی و گاهی راهی برای رسیدن به مقصد و این گونه میشود که "بیشترین وقت" سهم خیابان است.
برخی مردان انگار چشم هایشان کور است، بصیرت و عقل از وجودشان رخت بربسته است، برای رسیدن به امیال پلیدشان هر زنی را به عنوان طعمه انتخاب می کنند و اصلا به این موضوع توجه ندارند که آن زن، شوهر و بچه دارد. حتی وقاحت را به حدی رسانده اند که تیر نگاه هایشان حتی زنانی که همراه شوهرشان قدم می زنند را نیز آزار می دهد.
دیگرهیچ زن ودختر جوان یا مسنی از این عمل ناپسند که امروز بسیار فراگیر و تبدیل به یک رفتار اجتماعی شده است، در امان نیست.
باید هرجا که صحبت از زنان خیابانی میکنیم از مردان خیابانی هم نام ببریم، زیرا این معضل، روی دو پایه بنا شده و وقتی ما یک پایه را از صورت مسئله حذف می کنیم، بدیهی است که به نتیجه مطلوب نمی رسیم
تحقیقات انجام شده نشان می دهد که به میزان مدت زمان حضور زنان و دختران در سطح خیابانها، هریک از آنها یک تا 20 بار از سوی مردان خیابانی با مزاحمتهای کلامی و فیزیکی مورد آزار و اذیت قرار میگیرند و مردان خیابانی نیز در زمره دیگر فجایعی قلمداد میشوند که طی سالهای اخیر به عنوان ”آتشی زیر خاکستر“ بسیاری از خانوادهها را به کام نابودی کشانده اند، حضور مردان خیابانی در مکانهای مختلف مانند شرکتهای خصوصی، خیابانها، سینماها، پارکها، پیادهروها و مراکز تفریحی، زنان را نسبت به جامعه و دیگر مردان بدبین کرده است.
سمیه 25 ساله در این رابطه می گوید: درهر کجا که حضور داریم باید وجود آنها را تحمل کنیم، یک زن در خیابان انواع و اقسام کلمات رکیک، مزاحمتها، بوق زدنها، چراغ زدنها، ترمز کردنها، تنه زدنها و پیشنهادات زشت را باید تحمل کند بدون آنکه قدرت اعتراض کردن داشته باشد وحتی اگر قصد برخورد و مقابله نیز داشته باشد، توسط بسیاری از مردم جامعه متهم شده یا به باد استهزا گرفته میشود واحترام خود را در جمع از دست میدهد و اگر در محل کار نیز چنین مشکلی با همکاران داشته باشد، با اعتراض خود متهم میشود .
آسیب شناسان اجتماعی معتقدند:
باید هرجا که صحبت از زنان خیابانی میکنیم از مردان خیابانی هم نام ببریم، زیرا این معضل، روی دو پایه بنا شده و وقتی ما یک پایه را از صورت مسئله حذف می کنیم، بدیهی است که به نتیجه مطلوب نمی رسیم.
در واقع با وجود مردان خیابانی، زنان ایرانی قربانی یک فاجعه اجتماعی میشوند. تاکنون هیچ آماری از تعداد «مردان مزاحم خیابانی» ارائه نشده است، آن چه گفته و شنیده می شود، نیز بیشتر مربوط به زنان خیابانی است.
حال آن که به نظر برخی جامعه شناسان و روان شناسان، زنان خیابانی معلول پدیده ای به نام مردان مزاحم خیابانی هستند. با این تفاوت که بیشتر زنان خیابانی به دلیل فقر و کسب درآمد اقدام به تن فروشی می کنند در حالی که مردان مزاحم خیابانی بیشتر اسیر تنوع طلبی، شهوت پرستی و ... هستند.
چنین دختران فریب خورده ای نیز که پس از تجاوز و تعرض امنیت روانی و فردی خود را از دست رفته می بینند و چه بسا از سوی خانواده ها نیز طرد می شوند، راهی برای بازگشت نمی بینند و رفته رفته تا آن جا پیش می روند که دیگر در مقابل خواسته های برخی مردان کمتر مقاومت کرده و به تدریج در منجلاب فساد گیر افتاده و تبدیل به زن خیابانی می شوند! در جامعه نیز بیشترین نگاه ها متوجه زنان خیابانی است، زنانی که اغلب انگشت نما هستند و بیشتر مجازات ها نیز در مورد آن ها اعمال می شود در حالی که مردان مزاحم خیابانی هم چون آتش زیر خاکستر عمل کرده و چه بسا پنهانی اعمال مجرمانه خود را مرتکب می شوند و شاید به همین دلیل است که کمتر در چنگال قانون و عدالت اسیر می شوند.
به عنوان مثال اگر زن یا دختری در خیابان مرتکب بدحجابی یا بی حجابی شود ممکن است از جانب جامعه و سیستم پلیس و دستگاه قضا مورد مواخذه قرار بگیرد، در حالی که چنین مواخذه هایی در مورد مردان هوسران خیابان ها یا اعمال نمی شود و یا این که به ندرت اتفاق می افتد و همین موضوع است که بر گستاخی مردان مزاحم خیابانی می افزاید.
برای نوشتن در مورد مردان مزاحم خیابانی، زمینه های ظهور آن ها و افزایش روزافزون آن ها در شکل ها، شمایل و کلاس های متفاوت حرف بسیار است اما سوال این جاست که در برابر این پدیده مذموم چه باید کرد؟
دکتر زهرا پیراسته ،روانشناس، نیز در مورد مردان خیابانی میگوید: این افراد کسانی هستند که به نوعی از خانواده خود طرد شده یا خانواده آنها از بافت منسجم و ساختار بهنجار برخوردار نیست و از سوی دیگر این افراد به گونهای برای ارضای نیازهای خود به محیطی غیر از خانه و خانواده متوسل میشوند.
وی میافزاید که مردان خیابانی غالبا از لحاظ روانشناسی اجتماعی آسیب دیده و آسیب رسان هستند و این امر به دلیل آن است که این افراد از نظر جنسی نمیتوانند راه حل مناسبی بیابند چون جایی وجود ندارد که حتی اگر بیماری جنسی داشته باشند خود را مورد مشاوره قرار دهند و از دیگر موارد آشکار فعالیت مردان خیابانی وجود برخی موسسات خصوصی است که به مرکز آسیبهای اجتماعی و پاتوقهای رواج فساد و فحشا مبدل شده است.
نامداریان یادآور می شود: بسیاری از نهادهای مرتبط با مسئله زنان و مردان خیابانی به وظایف خود عمل نکرده و از کنار مسائلی مانند قاچاق دختران و زنان عبور کرده یا برای حل کردن این مسئله تنها مسیر پلیس، دادگاه و اعدام را در نظر میگیرند.
برخوردهای پلیسی و قضایی در این زمینه اگرچه می تواند موثر باشد اما به منزله یک مسکن عمل می کند، این مجازات ها باید در مورد مردان تنوع طلب وقیح و افرادی که دچار اختلالات شخصیتی هستند اعمال شود هر چند معتقدیم باید برای درمان این اختلالات نیز چاره اندیشی شود، اما نکات حائز اهمیت در مورد علل وجود و حتی افزایش مردان خیابانی را می توان بالا رفتن سن ازدواج، تورم، بیکاری ، موانع متعدد ازدواج، نداشتن مسکن و ... دانست که باید برای حل آن ها اقدام شود.در مواردی نیز روابط خانوادگی متزلزل، خلاءهای عاطفی و اعتیاد نیز در این زمینه موثر است که باید بسترهای فرهنگی لازم فراهم شود و در راستای تقویت و استحکام نهاد خانواده به عنوان مهم ترین رکن جامعه گام های اساسی برداشته شود.
راننده تاکسی اتوبوس یا فروشنده دوره گرد، پلیس راهنمایی و رانندگی و... از آن دسته افرادی هستند که با خیابان انس میگیرند، اما همه انس گرفتنها برای داشتن شغلی آبرومند یا حداقل داشتن دستمزدی ازعرق جبین نیست، گاهی خیابان میشود مامن، گاهی محل زندگی و گاهی راهی برای رسیدن به مقصد و این گونه میشود که "بیشترین وقت" سهم خیابان است
واضح و مبرهن است که طرز پوشش زنان جامعه تا حد زیادی بر این مسئله تاثیر گذار است و می تواند در تشدید یا تخفیف آن موثر باشد . اماباید در نظر داشت که این مسئله به عنوان یک اسیب قابل بررسی است و از عوامل دیگری هم تاثیر می پذیرد . لذا قصد ما این بود که این موضوع را اسیب شناسی نماییم.
فرآوری: نسرین صفری بخش اجتماعی تبیان
منابع: تیترآنلاین/مجله خبری تحلیلی الف/خبر گزاری مهر
لینکهای مرتبط :