پا به پای سکانسهای «نرگس» اشک میریزم
بخش سریال «نرگس» که این روزها در اوج است و تماشاگر تلویزیونی را هر شب رأس ساعت 22،45جلوی گیرنده مینشاند، بازیهای خوب و روان بازیگران این مجموعه و حضور زنده یاد و پوپک گلدره در نقش نرگس، ویژگیهای خاصی به این مجموعه تلویزیونی داده است.
از سال گذشته به دلایل مختلف صرف یک فنجان چای با پوراندخت مهیمن به تعویق میافتاد، اما پخش این سریال و بازی او در سریال «راز ققنوس» بهانه خوبی بود تا با او یک گفتوگوی صمیمانه داشته باشیم.
این روزها با سریال «نرگس» هر شب میهمان خانهها هستید، اگر موافق باشید بحث را با این مجموعه آغاز کنیم؟
- در مورد سریال نرگس این چند وقت من با نشریات مختلف گفت وگو داشتم و گفتهام که از حضورم در این کار بسیار راضی هستم. ما فکر نمیکردیم این کار وقتی قرار است هر شب پخش شود مخاطب را به خود جلب کند و جواب دهد، ولی خوشبختانه تا الان با استقبال روبرو شده است و تمام دوستان همکار و مردم که در خیابان و جاهای مختلف و هر جا که من را میبینند، میگویند خانم مهیمن خیلی عالی بود. این نشان میدهد سریال تأثیر خودش را گذاشته است. امیدوارم در ادامه هم این مجموعه مردم را راضی کند.
شما قبل از مجموعه نرگس، سابقه همکاری با سیروس مقدم را نداشتید. چطور برای این نقش انتخاب شدید؟
- بله من اولین کار بود که در خدمت آقای مقدم بودم. گویا چند نفر از قبل پیشنهاد شده بودند. من با آقای ایرج محمدی در مجموعه «خانه پدری» سابقه همکاری داشتم. به همین دلیل پیشنهاد من را به آقای مقدم دادند و گفته بودند «شما این بازیگران را دیدید. خانم مهیمن را هم ببینید!» روزی که من به دفترشان رفتم، گفتند «خانم مهیمن اصلاً شما خود مادری که من میخواهم هستید! با همان ظاهر و ویژگیهایی که در نظرم بود.»
در طول کار هم خوشبختانه خیلی راضی بودیم و اینجا باید اشاره کنم به اینکه واقعاً خانم الهام غفوری برنامهریز خوب و دقیقی هستند. آقای سنگ چاپ و آقای مهدی گلستانه، دستیاران و برنامهریزان بسیار خوبی در کنار آقای مقدم بودند. چند روز پیش اتفاقاً با آقای سنگ چاپ صحبت میکردم.
میگفت «چقدر کار خوب شده است.» من در جواب گفتم «اگر شما به این خوبی پشت دوربین فعالیت نمیکردید، چطور ممکن بود کار به این خوبی از آب در بیاید.» واقعاً در یک کار اگر برنامهریزی دقیق نباشد، مطمئناً روی کار بازیگر تأثیر منفی خواهد گذاشت. وقتی که همه چیز دقیق مرتب باشد بازیگر هم میتواند تمرکز داشته باشد. مثلاً وقتی میگفتم «خانم غفوری ما یکشنبه هفته آینده کدام قسمت را کار میکنیم.» میدانست و دقیق میگفت چه سکانسهایی را قرار است در فلان روز کار کنم. در حالی که در خیلی از کارها حتی شب قبل هم نمیدانند فردا قرار است کدام صحنه و سکانس کار شود. این نظم و دقت پشت صحنه از ویژگیهای مثبت این کار بود.
پوراندخت مهیمن هم نسبت به کارهای مختلفی که تا به حال از او دیدهایم در این مجموعه متفاوت است. هنگام خواندن سناریو این تفاوت را حس میکردید؟
- وقتی فیلمنامه را میخواندم، حس میکردم که قرار است یک نقش متفاوت را نسبت به قبل ایفا کنم، اما هنگام تصویربرداری و تولید کار این حس که قرار است این نقش با دیگر کارهایی که تا به حال انجام دادهام، تفاوت داشته باشد بیشتر شد. هر چقدر از کار جلو میرفت، احساس رضایت بیشتری داشتم. من در مجموعه نرگس خودم را رها کرده بودم.
همانطوری که میبینید، تمام صحنههای من حسی است. مادری که از همه طرف در فشار است. درگیریهای ذهنی این مادر به خاطر هر دو دخترش (نرگس و نسرین) منت برادرشوهر، شرایط مالی صفر و شرایطی که در آن قرار میگیرد. همه و همه طوری بود که من احساس کردم در این کار باید خودم را رها کنم تا صحنههای چه کنم؟ چه کنم؟ این آدم خوب از آب در بیاید!
روابط عاطفی بین مادر و دخترها در این مجموعه مخصوصاً رابطه نرگس و مادرش چگونه به دست آمد؟
- خدا رحمت کند پوپک گلدره عزیز را، باور کنید مرگ او ضربه سختی برای من بود. فکر کنید ما دو ماه به غیر از جلوی دوربین و روی صحنه، با هم زندگی کردیم. به غیر از صحنههای کار حتی در صحنههای استراحت هم او دائم در کنارم بود و محبت میکرد. از صبح تا شب مامان عزیزم... میگفت. فکر میکنم سکانسهای حسی من و پوپک به خاطر همین پشت صحنه، خوب از آب درآمده است. هر شب سریال را که میبینم، پا به پای سکانسها اشک میریزم. یعنی چنان تحت تأثیر صحنهها قرار میگیرم که نمیتوانم خودم را کنترل کنم. واقعاً روح پوپک عزیز شاد، در یک کار به یادماندنی بازی کرد. از نبودنش واقعاً متأسف هستم. از خدا میخواهم به پدر و مادرش صبر بدهد.
فکر میکنید با توجه به نقش نرگس در این مجموعه، تماشاگر بتواند با رفتن پوپک گلدره و آمدن ستاره اسکندری با سریال ارتباط مجدد برقرار کند؟
- باید دید! امیدوارم به کار ضربهای وارد نشود.
برای شما چطور؟
- من در آن قسمتها حضور نداشتم.
خیلیها معتقد هستند سریالهای سیروس مقدم در بعضی از قسمتها، بیدلیل طولانی یا تکراری میشود. فکر نمیکنید این مسئله در بعضی از قسمتهای این مجموعه هم رخ داده باشد؟ مثلاً در بعضی از قسمتها ما سفره پهن این خانواده را در چند وعده غذایی میبینم؟
- من هم از صحنههای تکراری راضی نیستم، اما باور کنید در بعضی از قسمتها ایجاب میکرد که بعضی از صحنهها تکرار شود، ولی تا الان که میبینم و دنبال میکنم، سریال از نظر مردم خستهکننده نبوده است. ببینید! بیشتر سریالهایی که در کشور ما تولید میشود، در کل 13 تا 26 قسمت است. شما در این قسمتها چقدر صحنههای تکراری و اضافی میبینید! حالا این مسئله را با یک سریال 90 قسمتی مقایسه کنید! ببینید با توجه به اینکه 15یا 16 قسمت از مجموعه نرگس پخش شده، هنوز هر شب تماشاگر خودش را داشته است. اگر ضعف بزرگی در کار بود، تا به حال خودش را نشان داده بود، چون به اندازه یک سریال کامل از پخش این مجموعه گذشته است. من فکر میکنم اگر چند صحنه کوچک تکراری هم در کار وجود داشته باشد، جای ایراد ندارد، چون داستان تکراری نمیشود و هر شب مطلب جدیدی رو میشود و سیر خوبی در داستان طی میشود.
هنگام تصویربرداری مجموعه شما از اتفاقات خانه شوکت هم با خبر بودید یا اینکه بر مبنای سناریو بازی میکردید؟
- نه، ما از اتفاقات خانه شوکت فقط بر مبنای داستان باخبر بودیم، اما نمیدانستیم کدام صحنهها در خانه شوکت کار شده است. معمولاً هنگام تصویربرداری رج زده میشد. خانه نرگس کار میشد و بعد خانه شوکت و ...
به نظر شما به عنوان یکی از بازیگران این مجموعه چقدر زندگی کردن این خانواده که به لحاظ مادی در سطح پایینی قرار دارند در این خانه (حتی متعلق به عمومی خانواده) منطقی است؟ فکر نمیکنید یک خانه حقیرتر، شرایط زندگی این خانواده را قابل باورتر و متفاوتتر نسبت به خانه شوکت نشان میداد؟
- به خاطر اینکه شرایط مالی عمو خوب است و اینها حتی پول اجاره کردن یک خانه کوچک را هم ندارند.
چقدر وضع مالی خوب عمو به داستان کمک میکند؟
- به هر حال عمو یک ساختمانساز است و از وضع مالی بهتری برخوردار است و شاید دلیل دیگر آن هم این است که آقای مقدم فضا را خیلی دوست دارند و در انتخاب لوکیشنهای زیبا خیلی حساس هستند.
نشان دادن بیماری و ضعف بدنی، یکی از بخشهای مثبت بازی شما در این مجموعه بود...
- البته این در گفتن آسان است، اما اینکه شما جلوی دوربین این حس را چگونه منتقل و تماشاگر را متوجه این حس کنید و شرایط سخت یک بیمار، هنگام عمل و... مشکل است، اما این زن به اندازهای که ناراحت بیماری خود است ناراحت بچههای خودش هم هست. او نمیداند دیگر میتواند دخترانش را ببیند یا نه؟ چه اتفاقی برای این دو دختر بیسرپرست خواهد افتاد! با بودن من این بچهها تنها هستند، اگر من از اتاق عمل سالم برنگردم چه اتفاقی میافتد... تمام تلاشم را کردم تا بتوانم این احساس را به وسیله چشم و صورت منتقل کنم. باور کنید طبیعی درآمدن این حسها در اجرا خیلی سخت است. اگر بازیگر بخواهد کارش مخصوصاً در این نوع صحنهها به دل تماشاگر بنشیند، باید انرژی بگذارد. مردم ما خیلی آگاه هستند. الان مثل چند سال پیش نیست که هر چه بخواهی بتوانی به خورد تماشاگر بدهی و او هم باور کند! بد را بد میبینند و خوب را هم خوب. اگر بد باشی، تو را مورد نقد قرار میدهند و اگر خوب باشی تو را تشویق و از کارت استقبال میکنند. خوشبختانه این دو- سه هفته که این سریال پخش میشود، عکسالعمل مردم را خیلی خوب دیدم.
همزمان با این مجموعه یک نقش فرعی هم در سریال راز ققنوس دارید که از شبکه تهران در حال پخش است فکر نمیکنید بازی شما در این نقش کمی دور از ذهن به نظر برسد؟
- (میخندد) بله من به آقای میرعلایی، تهیه کننده این کار ارادت خاصی دارم. آقای مقدس زنگ زدند. من رفتم و گفتند «یک نقش داریم با این خصوصیات» «خب! بدهید تا بخوانم.» خودشان باورشان نمیشد که من این نقش را قبول کنم، اما گفتم «چرا که نه!» من به عنوان یک بازیگر از این به بعد میخواهم نقشهای متفاوت بازی کنم. میخواهم در کارم حالا چه در سینما و چه در تلویزیون تغییراتی را ایجاد کنم. خود من هم از کل کار خوشم نیامد. بعد از «شور عشق» و «تنگنا» که سینمایی بودند این سومین همکاری من با آقای مقدس است.
چرا از حضورتان در این مجموعه راضی نیستید؟
- نمیدانم. حس میکنم کار یک مقدار لنگ میزند. شاید ریتم کار در بعضی از صحنهها مناسب نباشد. شاید همه هنوز جا نیفتاده است. فقط دکتر میآید و من از او یک پذیرایی ساده میکنم و ...
یعنی قرار نیست هیچ اتفاقی در بازی «گلاب» بیفتد؟
- البته من سعی کردم در قسمت های بعدی که خواهید دید، یک مقدار گلاب را تغییر بدهم. سعی کردم یک مقدار گلاب را از این به بعد طنز نشان بدهم و او را از این یکنواختی در بیاورم.
گویا این اولین تجربه شما در ایفای چنین نقشهایی است؟
- بله من تا به حال از این نوع نقشها بازی نکرده بودم و حس کردم که میتوانم یک تجربه جدید به دست بیاورم. حتی پسر من گفت چه ریسک بزرگی کردی؟!
خودم هم به این نتیجه رسیدم که ای کاش بازی نکرده بودم. دیگر هم این اتفاق رخ نخواهد داد مگر اینکه نقش ویژگیهایی برای من داشته باشد تا آن را قبول کنم.
سیروس مقدم چقدر در رسیدن به شخصیت مادر نرگس و برقراری ارتباطها کمک میکرد و در کل، کار با ایشان چه ویژگیهایی داشت؟
- کار با ایشان برای من بسیار لذتبخش بود. من بسیار راضی بودم. خب هر کسی نظری دارد. شاید شما با بازیگر دیگری صحبت کنید و او نظر دیگری داشته باشد، اما من همین هفته گذشته با ایشان صحبت کردم و گفتم من تمایل دارم این همکاری ادامه داشته باشد، چون نتیجه همکاری با ایشان را مثبت دیدم و با خیال راحت در کار ایشان حضور پیدا میکنم.
با توجه به موفقیتی که در مجموعه نرگس (البته تا به حال) در تصویر یک زن زجر کشیده به دست آوردید، چه معیارهایی را برای قبول پیشنهادات جدید در نظر میگیرید؟
- من بازی در نقشهای متفاوت را خیلی میپسندم. نمیدانم شما فیلم «زیر درخت هلو» را دیدید یا خیر! آنجا آدم حریصی بود و حاضر بود دست به هر کاری هم بزند...! من به غیر از یک زن مهربان، حالا با خصوصیات نزدیک به مادر نرگس نقشهای دیگری را هم دوست دارم بازی کنم، اما نقشی که متعلق به من باشد چون الان در سنی هستم که دوست دارم با توجه به تجربهای که پس از سالها به دست آوردم، از بازی در یک نقش خودم هم راضی شوم (مثل سریال نرگس) تا بتوانم خودم را رها کنم و تمام تواناییام را نشان دهم. زمانی که چند فیلمنامه میآید و هیچ چیز برای من ندارد و به اجبار یکی را قبول میکنم قبل از هر کس خودم در زمان پخش عصبی و پشیمان میشوم.
در خبرها داشتم که الان مشغول بازی در فیلم «بیوفا» (اصغر نعیمی) هستید در مورد آن هم صحبت کنید؟
- بله در این فیلم من نقش دایه حمید گودرزی را بازی میکنم و خانم خیراندیش نقش مادر او را بازی میکند. برخی از بازیهای خارجی من گرفته شد و بخش عمده کار من که داخلی است آخر مرداد تصویربرداری میشود.
گویا برای بازی در سریال علی شاه خاتمی هم قرارداد بستهاید؟
- بله آن مجموعه هم برای ماه رمضان تولید میشود و قرار است هر شب روی آنتن برود. در آن مجموعه بازیگرانی چون مجید صالحی، پویا امینی و ... حضور دارند. در آن کار هم من نقش مادر دختری به نام نرگس را بازی میکنم.
به غیر از سریال نرگس کدامیک از بازیهایتان متفاوت و برای خودتان راضی کننده بوده است؟
- من کارهای زیادی تا به حال انجام دادهام. از خیلی از آنها راضی بودم و از خیلیها هم اصلاً رضایت نداشتم و فقط کار کردم. امیدوارم که دیگر این اتفاق نیفتد، چون من به عنوان یک بازیگر تلاش خودم را میکنم و توقع دارم باز خورد کاری که انجام دادهام، خوب باشد و مردم هم از کارم راضی باشند. امیدوارم کار آقای شاه حاتمی هم که قرار است در شبهای ماه رمضان و بعد از سریال نرگس پخش شود و مخاطب زیادی هم قاعدتاً خواهد داشت، خوب از آب در بیاید و مردم را راضی کند.
چقدر تلاش میکنید از کلیشه شدن پرهیز کنید؟
- من بعد از این کار سعی میکنم پیشنهادات را بررسی کنم و دیگر نقشی نزدیک به کارهای قبلیام قبول نکنم، مگر اینکه ویژگیهای خاصی برایم داشته باشد. سعی میکنم یک نقش نزدیک به بازیام در فیلم درخت هلو کار کنم. در کار آقای نعیمی یک مقدار طنز در کارم وجود دارد.