اهمیت اجتماعی نماز جماعت

نماز، یكی از اركان اسلام است. در برخی از روایات معتبر پنج امر نماز، روزه، حج و جهاد در كنار ولایت به عنوان نشانههای اسلام معرفی شده است. امام باقر(ع) در این باره فرموده است: اسلام بر پنج پایه بنا شده است، نماز، زكات، روزه، حج و ولایت (حكومت و رهبری) و در اسلام هیچ چیزی مانند ولایت مورد توجه قرار نگرفته است.
آن حضرت(ع) در سخن دیگری فرموده است: ولایت (حكومت و رهبری) برتر از نماز، زكات و حج است، زیرا ولایت، كلید آنها است و رهبر، راهنمای (تحقق صحیح) نماز، زكات و حج است.
از این پنج امر هرچند كه دو امر نماز و روزه، جنبه شخصی و عبادی محض مییابد، ولی باید توجه داشت كه از جنبههای اجتماعی نماز و روزه نیز غفلت نشده است؛ زیرا روزه آثاری دارد كه از آن جمله درك مفهوم گرسنگی و فقر، اطعام و انفاق و احسان به دیگران بویژه در ماه رمضان و وجوب دادن زكات فطریه در آخر آن، بیانگر جنبههای اجتماعی آن است. نماز نیز این گونه است؛ زیرا هیچ عمل صالح و عبادتی نیست مگر این كه باید به جنبه اجتماعی آن، افزون بر جنبه فردی آن توجه شود؛ چراكه رهایی انسان از زیان ابدی تنها با ایمان و عمل صالح و تشویق و ترغیب دیگران به آنها شدنی است. (سوره عصر و آیات دیگر قرآن)
بنابراین، نمیتوان عبادتی را در اسلام سراغ گرفت كه جنبه اجتماعی نداشته باشد. از این رو گفتهاند اسلام، سیاسیترین و اجتماعیترین دین در میان شرایع ابراهیمی و دیگر ادیان جهانی است؛ زیرا ماموریت هر انسانی، متاله (خدایی) شدن و سپس ربانی شدن میباشد. براین اساس، مسئولیت انسان در هر عملی به گونه ای تعریف شده كه جنبه اجتماعی آن پررنگ است. البته برخی از وظایف و مسئولیتهای انسانی، جنبه اجتماعی پررنگ تری دارد كه از آن جمله میتوان حج و جهاد و ولایت را نام برد.
به سخن دیگر، اگر اسلام بر پنج پایه استواری یافته، از این پنج مورد، سه مورد ارتباط مستقیم با جنبه اجتماعی و سیاسی دارد و دو مورد دیگر به اشكال دیگری مرتبط با جامعه و امور اجتماعی است از این رو ثواب نماز جماعت و حضور در نماز جمعه، چنان زیاد دانسته شده كه اگر از ده نفر بگذرد غیرقابل شمارش برای فرشتگان خواهد بود.
تاكید بسیار زیاد برای حضور در نماز جماعت از آن روست كه از جنبه اجتماعی نماز غفلت نشود و گمان نرود كه رابطه میان انسان و خدا در دین یك رابطه شخصی و خصوصی است؛ بلكه این رابطه فراتر از یك رابطه شخصی دانسته شده و لازم است برای همگان روشن شود كه دین امری اجتماعی است نه این كه كاركردهای اجتماعی هم دارد؛ چنان كه برخی چنین تصور كردهاند.
ارتباط تنگاتنگ نصب امام جماعت و به ویژه امام جمعه از سوی رهبر جامعه به این معناست كه جنبه اجتماعی و سیاسی نماز نمی بایست نادیده گرفته شود و از آثار و تاثیرات آن غافل شد. اگر پذیرش چهار چیز از استوانههای اسلام به امر پنجم یعنی ولایت وابسته است، به این معناست كه اسلام هرگز به جنبههای شخصی عبادت بسنده نكرده و آن چه اصالت دارد، جنبههای اجتماعی آن است؛ زیرا هدف نهایی و علت غایی در آفرینش انسان، خلافت الهی از طریق شدنهای كمالی و فعلیت بخشی به قوای اسمایی الهی با عبودیت و عبادت است. ماموریت انسان، امری اجتماعی و فرافردی است و هركسی در دایره خودسازی فردی بماند، از دایره هدف غایی دور افتاده و از مسیر بیرون رفته است.

بنابراین، نماز هرچند كه در ظاهر امری فردی و شخصی و ارتباط دوسویه میان خالق و خلق شمرده میشود، ولی باید توجه داشت كه این ارتباط در شكل اجتماعی و جماعت آن است كه تاثیر مثبت بسیاری به جا میگذارد. از این رو در آیات قرآن بر برپایی و اقامه نماز به شكل جماعت تاكید كرده است.
خداوند در آیه 23 سوره بقره فرمان میدهد تا نماز به جماعت برپا شود. از این رو بر «مع الراكعین» تاكید میشود كه اشاره ای مستقیم بر حضور یافتن در نمازجماعت از سوی مومنان است.
در كتاب فقه القرآن با اشاره به آیه 238 سوره بقره آمده است كه افضل نمازها نماز جماعت است كه در ظهر برپا میشود و خداوند در این آیه بر محافظت بر نماز در اوقات آن تاكید كرده و اهتمام خاصی به نماز ظهر كه به جماعت خوانده میشود، مینماید. خداوند بر اقامه نماز به شكل جماعت تاكید میكند و بدان فرمان میدهد. (آل عمران، آیه 43، نساء، آیه 102) هرچند كه فقیهان این فرمان و امر را بر وجوب نماز جماعت حمل نكرده اند، ولی استحباب بلكه استحباب موكد آن را گفتهاند.
خداوند در آیات 218 و 219 سوره شعراء از نماز جماعت پیامبر(ص) به صورت خاص یاد میكند كه این خود بیانگر اهمیت نماز جماعت است.
عنایت خاص و نگاه ویژه خداوند به راز و نیازهای پیامبر(ص) و نماز جماعت دراین آیات به خوبی نشان میدهد كه خداوند به نماز جماعت نگاهی خاص دارد. از این رو با واژه «یراك» این عنایت و نگاه خاص را مورد توجه خوانندگان قرآن قرار میدهد تا آنان نیز به نماز جماعت اهمیت دهند.
این كه خداوند در آیه 43 سوره بقره بر اقامه نماز به شكل جمعی همراه با ركوع كنندگان تاكید میكند، خود گواهی روشن بر اهمیت نماز جماعت است. لذا خداوند به مریم توصیه میكند تا نمازهایش را با جماعت بخواند. (آل عمران، آیه 43) این درحالی است كه ایشان زن است. پس به طریق اولی میتوان گفت كه برای مردان برپایی و اقامه نماز به جماعت اگر واجب نباشد، مستحب موكد است؛ زیرا وقتی خداوند امری میكند یا سفارشی میدهد، به آثار آن توجه دارد كه برای انسان مفید و سازنده است و درمسیر تحولات كمالیاش میتواند كمك خوبی باشد.
شگفت این كه خداوند در زمان جنگ نیز مصلحت را دربرگزاری نماز جماعت میداند و به فرمانده جنگ و جهاد فرمان میدهد تا مسئولیت امامت جماعت را به عهده گیرد و مجاهدان به دو دسته تقسیم شوند تا یكی پس از دیگری نماز را به جا آورند. به این شكل كه یك گروه به ركعت نخست امام اقتدا میكنند و گروه دوم به پاسداری مشغول میشوند، در پایان دو سجده امام در ركعت اول، گروه نخست ركعت دوم را به سرعت فرادا میخوانند و به همان سرعت به جای گروه دوم رفته و پاسداری را برعهده میگیرند. درهمین حال گروه دوم خود را به ركعت دوم فرمانده و امام خود میرسانند و به او اقتدا میكنند و یك ركعت را به جماعت با او میخوانند و ركعت دوم را فرادا برگزار میكنند. (نساء، آیه 102)
براین اساس هنگامی كه در صحنه جنگ نماز خوف به جماعت و با امامت فرمانده خوانده میشود، میتوان اهمیت و ارزش نمازجماعت را در آموزههای وحیانی قرآن دریافت.
منبع : پژوهشکده باقرالعلوم