تبیان، دستیار زندگی
اعمال ما صورت ملکی دارد که فانی و موقت است و آن همان است که در این جهان به صورت سخن یا عملی دیگر ظاهر می شود و صورتی و وجهه ای ملکوتی دارد که پس از صدور از ما، هرگز فانی نمی شود و از توابع و لوازم و فرزندان جدا نشدنی است. اعمال ما از وجهه ی ملکوتی ه چهره
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

تناسب عذاب آخرت با گناهان

عذاب


تناسب عذاب های اخروی با اعمال دنیوی از مسائلی است که همواره مورد پرسش است. این تناسب از دو نظر مورد سؤال قرار گرفته است: یکی، از حیث کمیت و مدت زمان آن که افعال دنیوی، که از نظر زمانی محدودند، چگونه عذاب نامحدود دارند؟ دوم، از حیث کیفیت و شدت آنها که چرا لذایذ گناهان دنیوی بسیار حقیرتر از دردهای عذاب های اخروی است؟


آیا عذاب آخرت با گناهان کوچک دنیا تناسبی دارد؟

برای پاسخ به این سؤال، ابتدا باید انواع رابطه بین جرم و مجازات را بررسی کنیم تا معلوم شود که آیا اصلا در این جا سخن از "تناسب" داشتن یا نداشتن مطرح می شد یا مسأله از این هم بالاتر است و بحث بر سر "عینیت" بین جرم و مجازات است؟

توضیح مطلب، به قلم استاد مطهری چنین است:

مجازات بر سه گونه است: الف) مجازات قرار دادی که در مسائل اجتماعی مطرح است.

                                   ب ) مجازاتی که با جرم رابطه طبیعی و تکوینی دارد.

                                   ج ) مجازاتی که تجسم خود جرم است و چیزی جدا از آن نیست.

مورد اول، همان مقررات جزائی است که در جوامع انسانی وضع می شود. فایده ی این گونه مجازات ها دو چیز است: یکی جلوگیری از تکرار جرم به وسیله خود مجرم یا دیگران، از طریق رعبی که کیفر دادن ایجاد می کند، و دیگر تسلی خاطر ستمدیده، و این در مواردی است که جرم از نوع تجاوز به دیگران باشد. این گونه مجازات ها در جهان آخرت معقول نیست، زیرا در آن جا نه جلوگیری از تکرار جرم مطرح است و نه تسلای خاطر. عدم امکان تکرار شدن جرم که واضح است، در بسیاری موارد، کسانی که مورد ستم واقع شده اند اولیاء امر هستند که همواره بخشش را بر انتقام ترجیح می دادند.

رابطه عمل و جزا در آخرت، نه قراردادی است، و نه علت و معلولی، بلکه عینیت و اتحاد مطرح است، یعنی آنچه در آخرت به عنوان کیفر یا پاداش داده می شود، تجسم اعمال خود فرد است

مورد دوم، کیفرهایی است که رابطه علی و معلولی با جرم دارند و نتیجه طبیعی جرم هستند که این ها را مکافات عمل "یا اثر وضعی گناه" می نامند. مثلا شراب خواری، عوارض سوئی در بدن می گذارد یا خوردن سم، موجب مرگ می شود. در این موارد، سخن از تناسب میان جرم و کیفر بی معنی است و هیچ کسی نمی گوید "این کسی که سم خورده، فقط چند دقیقه مرتکب جرم شده است. پس چرا باید به کیفر مرگ مبتلا شود؟"

اما رابطه مجازات های جهان دیگر، از این هم قوی تر و شدیدتر است، یعنی رابطه عمل و جزا در آخرت، نه قراردادی است، و نه علت و معلولی، بلکه عینیت و اتحاد مطرح است، یعنی آنچه در آخرت به عنوان کیفر یا پاداش داده می شود، تجسم اعمال خود فرد است.

در قرآن کریم بارها تأکید شده است که مردم در قیامت، خود عمل را می بینند، نه حتی نتیجه ی آن را مثلا می فرماید:

"یوم تجد کل نفس ما عملت من خیر محضرا و ما عملت من سوء توّد لوانّ بینها و بینه امداً بعیداً" (آل عمران / 30)روزی که هر کسی هر کار نیک و هر کار بدی که انجام داده، حاضر ببیند و آرزو کند که کاش بین او و آن کار بد فاصله دوری بود.

"و وجدوا ما عملوا حاضرا و لایظلم ربک احداً" (کهف / 49) و آنچه را انجام دادند، حاضر یابند و پروردگارت به کسی ستم نکند یا حتی در مورد پاره ای از گناهان، باطن و حقیقت اخروی آن نیز دقیقا مشخص شده است، مثلا این که خوردن مال یتیم، خوردن آتش است:

"الذین یا کلون اموال التیامی ظلما اینا یا کلون فی بطونهم ناراً" (نساء /10) آنان که از روی ستم اموال یتیمان را می خورند، قطعا که در شکم هایشان آتشی را می بلعند.

رعایت تناسب، بحثی است که در مورد کیفرهای اجتماعی و قراردادی قابل طرح است و البته در این گونه کیفرها، قانون گذار باید متناسب بودن کیفر یا جرم را در نظر بگیرد، اما در کیفرهایی که رابطه تکوینی با عمل دارد و یعنی معلول واقعی و اثر حقیقی کردار است یا کیفری که با گناه رابطه عینیت و وحدت دارد، یعنی در حقیقت خود عمل است، مجالی برای بحث تناسب داشتن و نداشتن نیست

پس مجازات آخرت تجسم یافتن عمل است نعیم و عذاب آن جا همین اعمال نیک و بد است که وقتی پرده کنار رود، تجسم و تمثل پیدا می کند. تلاوت قرآن صورتی زیبا می شود و در کنار انسان قرار می گیرد، غیبت و رنجانیدن مردم به صورت سگان جهنم در می آید. به عبارت دیگر، اعمال ما صورت ملکی دارد که فانی و موقت است و آن همان است که در این جهان به صورت سخن یا عملی دیگر ظاهر می شود و صورتی و وجهه ای ملکوتی دارد که پس از صدور از ما، هرگز فانی نمی شود و از توابع و لوازم و فرزندان جدا نشدنی است. اعمال ما از وجهه ی ملکوتی ه چهره عینی باقی است و روزی، ما به آن اعمال خواهیم رسید و آن ها را با همان وجهه و چهره مشاهده خواهیم کرد، اگر زیبا و لذت بخش است، نعیم ما خواهد بود و اگر زشت و کریه است، آتش و جهنم ما خواهد بود.

خلاصه سخن ...

رعایت تناسب، بحثی است که در مورد کیفرهای اجتماعی و قراردادی قابل طرح است و البته در این گونه کیفرها، قانون گذار باید متناسب بودن کیفر یا جرم را در نظر بگیرد، اما در کیفرهایی که رابطه تکوینی با عمل دارد و یعنی معلول واقعی و اثر حقیقی کردار است یا کیفری که با گناه رابطه عینیت و وحدت دارد، یعنی در حقیقت خود عمل است، مجالی برای بحث تناسب داشتن و نداشتن نیست.                                               

فرآوری: جعفری

                                              بخش اعتقادات تبیان


منبع: دکتر حسین سوزنچی، آفتاب اندیشه ج3، ص64

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.