تبیان، دستیار زندگی
متنی که مطالعه می کنید سخنان بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران درباره خطرات و تهدیداتی است که روحانیت با آن مواجه است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

خطری که روحانیت را تهدید می کند

تهدیدهای روحانیت 1
امام ره

متنی که مطالعه می کنید سخنان بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران درباره خطرات و تهدیداتی است که روحانیت با آن مواجه است.

خطر نفوذی‌ها و روحانی نماها:

« إِذا جاءَكَ الْمُنافِقُونَ قالُوا نَشْهَدُ إِنَّكَ لَرَسُولُ اللَّهِ وَ اللَّهُ یَعْلَمُ إِنَّكَ لَرَسُولُهُ وَ اللَّهُ یَشْهَدُ إِنَّ الْمُنافِقینَ لَكاذِبُونَ »(1) هنگامى كه منافقان نزد تو آیند مى‏گویند: «ما شهادت مى‏دهیم كه یقیناً تو رسول خدایى!» خداوند مى‏داند كه تو رسول او هستى، ولى خداوند شهادت مى‏دهد كه منافقان دروغگو هستند (و به گفته خود ایمان ندارند). (2)

نفاق و دو رویی پدیده است كه تمام ادیان با آن مواجه هستند و همیشه كسانی بوده وهستند كه با دستمایه قرار دادن دین می خواهند به دنیای خود برسند به همین علت در لباس دین داخل می شوند وكار دنیا می كنند.

از آغاز گسترش دین مبین اسلام عده ای كه منافع خود را درخطر می دیدند وحاضر نبودند از كفر وشرك خود دست بردارند بهتر آن دیدند كه با اسلام آوردن ظاهری جان و مال خود را حفظ كنند.

نمونه بارز این نفاق در اسلام آوردن ابوسفیان و فرزندانش بود كه تا آخرین لحضات در مقابل اسلام ایستاد و در آخر كه كار به ضرر او تمام شد اسلام آورد و بعد هم معاویه لعنه الله علیه فرزند او با همین نفاق ودورویی مقدرات مسلمین را به دست گرفت و دین با تحریف جعل احادث چهره درخشان اسلام را غبار آلود كرد و مردم را در شناخت حق وحقیقت دچار شك سرگردانی نمود. كاری كه امثال معاویه انجام دادند در حقیقت اجرای نقشه شیطانی «دین بر علیه دین» بود.

نقشه ای كه تا امروز دشمنان اسلام از آن سود می برند و از درون جامعه ی اسلامی به دشمنی علیه اسلام ادامه می دهند و با عَلَم كردن روحانی نماهایی به تضعیف دین مردم می پردازند. وظیفه اصلی روحانیت خدمت به اسلام و مسلمین است و این امر با نفاق و دورویی منافات دارد زیرا انسان منافق یا به فكر خود است و یا به فكر كسانی است كه اور ا اجیر كرده اند.

دشمنان اسلام وملت ایران چه زمانی كه خواستند دین مردم را نابود كنند وچه زمانی كه به فكر غارت سرمایه های ملی از جمله معادن ومنابع نفتی وغیر نفتی بودند همیشه از علمای ربانی و آگاه به مسایل روز ضربه خورده اند.

طبیعی است آن ها سعی كنند كسانی را كه خطری برایشان نداشته باشد در میان حوزه های علمیه وارد كنند و یا با نفوذ و تأپیر گذاری بر افرادی كه متوجه خطرات دشمن نیستند آن ها را در مسیر منافع خود قرار دهند و با بدنام كردن حوزه های علمیه به مقاصد شوم خود برسند.

امام خمینی ( ره ) با هوشیاری تمام به معرفی و مبارزه با چنین افرادی برخاست و دائماً خطر چنین افرادی را به علما و مردم گوشزد می كرد.

« امید است كه علماى اعلام و مراجع بزرگ اسلام از خیانت و نفوذ اجانب و عمال استعمار به حوزه‏هاى علمیه و جامعه روحانیت جلوگیرى به عمل آورند، و ایادى مخالفین را كه در سلك روحانیت قرار دارند و اسلام و روحانیت را به سقوط و انحطاط تهدید مى‏كنند طرد و رسوا سازند؛ و اجازه ندهند كه مشتى فریب خورده و دنیاطلب، استقلال هزار ساله شیعه را دستخوش امیال و اغراض مخالفین اسلام و مزدوران استعمار قرار دهند.»(4)

«وصیت این جانب به حوزه‏هاى مقدسه علمیه آن است كه كراراً عرض نموده‏ام كه در این زمان كه مخالفین اسلام و جمهورى اسلامى كمر به براندازى اسلام بسته‏اند و از هر راه ممكن براى این مقصد شیطانى كوشش مى‏نمایند،

و یكى از راه‌های با اهمیت براى مقصد شوم آنان و خطرناك براى اسلام و حوزه‏هاى اسلامى نفوذ دادن افراد منحرف و تبهكار در حوزه‏هاى علمیه است، كه خطر بزرگ كوتاه مدت آن بدنام نمودن حوزه‏ها با اعمال ناشایسته و اخلاق و روش انحرافى است و خطر بسیار عظیم آن در دراز مدت به مقامات بالا رسیدن‏ یك یا چند نفر شیاد كه با آگاهى بر علوم اسلامى و جا زدن خود را در بین توده‏ها و قشرهاى مردم پاكدل و علاقه‏مند نمودن آنان را به خویش و ضربه مهلك زدن به حوزه‏هاى اسلامى و اسلام عزیز و كشور در موقع مناسب مى‏باشد.»(5)

امام ره

« من چنانچه سابقاً نیز گفته‏ام، راجع به حوزه علمیه، عقیده‏ام بر این است كه باید به آن بیشتر از همه چیز توجه كرد؛ چرا كه حوزه علمیه اگر درست بشود، ایران درست مى‏شود.و اگر- خداى نخواسته- در حوزه علمیه فسادى به وجود آید- و لو در دراز مدت- در سرتاسر ایران آن فساد پیدا مى‏شود و آن‌ها كه همیشه در فكر بوده‏اند كه در حوزه علمیه نفوذ كنند، به همین خاطر است.

نفوذ آن‌ها، نفوذ ظاهرى نیست كه معلوم باشد فلان آقا نفوذى است. چه بسا بیشتر از شما اظهار دیانت بكند، مع‌ذلک، در موقع مناسب كارش را انجام دهد. این‌ها از مشكلات حوزه است‏.»(6)

«من یك مطلبى را باید بگویم به همه ملت ایران و به همه روحانیین ایران: من خوف این را دارم كه بعضى از این معمّمینى كه در بین روحانیون، خودشان را جا زده‏اند و خرابكارى دارند مى‏كنند، در بعض از جاهایى كه این‌ها یك چیزى دستشان آمده است، من خوف این را دارم كه این‌ها چهره اسلام را برگردانند از آن كه هست.

من به روحانیین ایران مى‏گویم به اینكه، این اشخاصى كه خودشان را جا زدند یا رفتند در كمیته یا رفتند در كجا، این اشخاص را شما به مردم معرفى كنید كه این‌ها ربطى به ما ندارند.»(7)

« دو چهره‏ها و روحانى نمایان و دین به دنیا فروشان و قیل و قال كنندگان را از خود و از كسوت خود برانند و اجازه ندهند كه علماى سوء و تملق گویان ظلمه و ستمگران، خود را به جاى پیشوایان و رهبران معنوى امت‌های اسلامى بر مردم تحمیل كنند و از منزلت و موقعیت معنوى علماى اسلام سوء استفاده كنند.

روحانیون متعهد اسلام باید از خطر عظیمى كه از ناحیه علماى مزور و سوء و آخوندهاى دربارى متوجه جوامع اسلامى شده است سخن بگویند، چرا كه این بی‌خبران هستند كه حكومت جابران و ظلم سران وابسته را توجیه و مظلومین را از استیفاى حقوق حقه خود منع و در مواقع لزوم به تفسیق و كفر مبارزان و آزادی خواهان در راه خدا حكم مى‏دهند.» (8)«امریكا و استكبار در تمامى زمینه‏ها افرادى را براى شكست انقلاب اسلامى در آستین دارند، در حوزه‏ها و دانشگاه‌ها مقدس‏نماها را كه خطر آنان را بارها و بارها گوشزد كرده‏ام.

اینان با تزویرشان از درون محتواى انقلاب و اسلام را نابود مى‏كنند. این‌ها با قیافه‏اى حق به جانب و طرفدار دین و ولایت همه را بى‏دین معرفى مى‏كنند.

باید از شرّ این‌ها به خدا پناه بریم؛ و همچنین كسانى دیگر كه بدون استثنا به هر چه روحانى و عالِم است حمله مى‏كنند و اسلام آن‌ها را اسلام امریكایى معرفى مى‏نمایند راهى بس خطرناك را مى‏پویند كه خداى ناكرده به شكست اسلام ناب محمدى منتهى مى‏شود.»(9)

«بزرگ‌ترین فرق روحانیت و علماى متعهد اسلام با روحانى‏نماها در همین است كه علماى مبارز اسلام همیشه هدف تیرهاى‏زهرآگین جهان خواران بوده‏اند و اولین تیرهاى حادثه قلب آنان را نشانه رفته است؛ ولى روحانى‏نماها در كنف حمایت زرپرستان دنیاطلب، مروّج باطل یا ثناگوى ظلمه و مؤید آنان بوده‏اند.

تا به حال یك آخوند دربارى یا یك روحانى وهابى را ندیده‏ایم كه در برابر ظلم و شرك و كفر، خصوصاً در مقابل شوروى متجاوز و امریكاى جهان خوار ایستاده باشد.همان گونه كه یك روحانى وارسته عاشق خدمت به خدا و خلق خدا را ندیده‏ایم كه براى یارى پابرهن‌گان زمین لحظه‏اى آرام و قرار داشته باشد و تا سر منزل جانان علیه كفر و شرك مبارزه نكرده باشد؛

و عارف حسینى این گونه بود؛ و ملت‌های اسلامى حتماً دلیل این واقعه را دریافته‏اند كه چرا در ایران «مطهرى» ها و «بهشتى» ها و شهداى محراب و سایر روحانیون عزیز، و در عراق «صدر» ها و «حكیم» ها و در لبنان «راغب حرب» ها و «كُرّیم» ها، و در پاكستان «عارف حسینى» ها، و در تمامى كشورها روحانیون درد آشناى اسلام ناب محمدى- صلى اللَّه علیه و آله- هدف توطئه و ترور مى‏شوند.»(10)

«واقعاً روحانیت اصیل در تنهایى و اسارت خون مى‏گریست كه چگونه امریكا و نوكرش پهلوى مى‏خواهند ریشه دیانت و اسلام را بركنند و عده‏اى روحانى مقدس نماى ناآگاه یا بازى خورده و عده‏اى وابسته كه چهره‏شان بعد از پیروزى روشن گشت، مسیر این خیانت بزرگ را هموار مى‏نمودند.

امام ره

آن قدر كه اسلام از این مقدسین روحانى نما ضربه خورده است، از هیچ قشر دیگر نخورده است و نمونه بارز آن مظلومیت و غربت امیرالمؤمنین- علیه‌السلام- كه در تاریخ روشن است.

بگذارم و بگذرم و ذائقه‏ها را بیش از این تلخ نكنم. ولى طلاب جوان باید بدانند كه پرونده تفكر این گروه همچنان باز است و شیوه مقدس مآبى و دین فروشى عوض شده است. شكست خوردگان دیروز، سیاست بازان امروز شده‏اند. آن‌ها كه به خود اجازه ورود در امور سیاست را نمى‏دادند، پشتیبان كسانى شدند كه تا براندازى نظام و كودتا جلو رفته بودند.

غائله قم و تبریز با هماهنگى چپی‌ها و سلطنت طلبان و تجزیه طلبان كردستان تنها یك نمونه است كه مى‏توانیم ابراز كنیم كه در آن حادثه ناكام شدند ولى دست برنداشتند و از كودتاى نوژه «تو» سر در آوردند، باز خدا رسوایشان‏ساخت.

دسته‏اى دیگر از روحانى‏نماهایى كه قبل از انقلاب دین را از سیاست جدا مى‏دانستند و سر به آستانه دربار مى‏ساییدند، یک‌مرتبه متدین شده و به روحانیون عزیز و شریفى كه براى اسلام آن همه زجر و آوارگى و زندان و تبعید كشیدند تهمت وهابیت و بدتر از وهابیت زدند.»(11)

« وصیت این جانب به حوزه‏هاى مقدسه علمیه آن است كه كراراً عرض نموده‏ام كه در این زمان كه مخالفین اسلام و جمهورى اسلامى كمر به براندازى اسلام بسته‏اند و از هر راه ممكن براى این مقصد شیطانى كوشش مى‏نمایند،

و یكى از راههاى با اهمیت براى مقصد شوم آنان و خطرناك براى اسلام و حوزه‏هاى اسلامى نفوذ دادن افراد منحرف و تبهكار در حوزه‏هاى علمیه است، كه خطر بزرگ كوتاه مدت آن بدنام نمودن حوزه‏ها با اعمال ناشایسته و اخلاق و روش انحرافى است و خطر بسیار عظیم آن در دراز مدت به مقامات بالا رسیدن‏ یك یا چند نفر شیاد كه با آگاهى بر علوم اسلامى و جا زدن خود را در بین توده‏ها و قشرهاى مردم پاكدل و علاقه‏مند نمودن آنان را به خویش و ضربه مهلك زدن به حوزه‏هاى اسلامى و اسلام عزیز و كشور در موقع مناسب مى‏باشد.

و مى‏دانیم كه قدرتهاى بزرگ چپاولگر در میان جامعه‏ها افرادى به صورتهاى مختلف از ملیگراها و روشنفكران مصنوعى و روحانى نمایان كه اگر مجال یابند از همه پرخطرتر و آسیب رسانترند ذخیره دارند كه گاهى سى- چهل سال با مشى اسلامى و مقدس مآبى یا «پان‏ایرانیسم» و وطن‏پرستى و حیله‏هاى دیگر، با صبر و بردبارى در میان ملتها زیست مى‏كنند و در موقع مناسب مأموریت خود را انجام مى‏دهند.

و ملت عزیز ما در این مدت كوتاه پس از پیروزى انقلاب نمونه‏هایى از قبیل «مجاهد خلق» و «فدایى خلق» و «توده‏اى» ها و دیگر عناوین دیده‏اند،

 و لازم است همه با هوشیارى این قسم توطئه را خنثى نمایند و از همه لازمتر حوزه‏هاى علمیه است كه تنظیم و تصفیه آن با مدرسین محترم و افاضل سابقه‏دار است با تأیید مراجع وقت. و شاید تز «نظم در بى‏نظمى» است از القائات شوم همین نقشه‏ریزان و توطئه گران باشد.

در هر صورت وصیت این جانب آن است كه در همه اعصار خصوصاً در عصر حاضر كه نقشه‏ها و توطئه‏ها سرعت و قوّت گرفته است، قیام براى نظام دادن به حوزه‏ها لازم و ضرورى است؛ كه علما و مدرسین و افاضل عظیم الشأن صرف وقت نموده و با برنامه دقیق صحیح حوزه‏ها را و خصوصاً حوزه علمیه قم و سایر حوزه‏هاى بزرگ و با اهمیت را در این مقطع از زمان از آسیب حفظ نمایند.»(12)

ادامه دارد....


پی نوشتها :

1. المنافقون : 1

2. صحیفه امام، ج‏2،ص 489

3. صحیفه امام ج‏21 425

4. صحیفه امام ج‏20 190

5. صحیفه امام ج‏12 ص 468

6. صحیفه امام ج‏20 ص339

7. صحیفه امام ج‏21ص 87

8. صحیفه امام، ج‏21، ص: 120

9. صحیفه امام ج‏21 ص 281

10. صحیفه امام، ج‏21، ص: 425

تهیه و تنظیم: محمد حسین امین – گروه حوزه علمیه قم