تبیان، دستیار زندگی
«برنامه‏ریزی» عبارت است از طراحی نقشه‏ای جامع برای زندگی، که در آن نقشه، جایگاه هر فعالیت، به خوبی مشخص باشد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

چطور برنامه ریزی کنیم

اصول برنامه ریزی
برنامه ریزی

«برنامه‏ریزی» عبارت است از طراحی نقشه‏ای جامع برای زندگی، که در آن نقشه، جایگاه هر فعالیت، به خوبی مشخص باشد.

توان جسمی، فکری و روحی ما انسان‏ها برای انجام کارهای مختلف محدود است. با این توان محدود، در یک زمان، تنها امکان انجام چند فعالیت هم‏جهت برای ما وجود دارد.

غالباً این گونه است که اگر توان خود را صرف انجام کاری نماییم، از انجام کارهای دیگر محروم می‏گردیم. اگر بخواهیم توان اندک خود را به فعالیت‏های فراوان زندگی به گونه‏ای توزیع کنیم که بیشترین بهره را از عمر و توان خود ببریم، نیازمند  «برنامه‏ریزی» هستیم.

 «برنامه‏ریزی» پیش‏بینی ترکیبی خاص، میان فعالیت‏ها است برای کوتاه کردن راه و بهره‏برداری بیش‏تر از سرمایه‏ها در رسیدن به هدفی مشخص.

«برنامه‏ریزی» عبارت است از طراحی نقشه‏ای جامع برای زندگی، که در آن نقشه، جایگاه هر فعالیت، به خوبی مشخص باشد.

مهندسان قبل از آغاز کار یک ساختمان، به ترسیم نقشه و پیش‏بینی وضع آینده آن اقدام می‏کنند. طراحی نقشه یعنی درنظرگرفتن کل زمینه و توزیع بهینة آن بر مجموع نیازها. مثلاً برای ساختن یک منزل مسکونی، این زمینه باید اتاق، آشپزخانه، هال، سرویس، راه‏پله، پارکینگ و حیاط را در خود جای دهد.

ولی برای ساختن مسجد یا ورزشگاه همین زمینه را باید به شکل دیگری تقسیم کرد. این زمین دارایی ماست که می‏توان با طراحی‏های مختلف بهره‏های متفاوت از آن برد. عمر ما وتوان جسمی، ذهنی و روحی ما نیز دارایی ماست که می‏توانیم با نقشه‏های مختلفی که برای آن تنظیم می‏کنیم، بهره‏های متفاوتی از آن کسب کنیم.

انسان قادر است با اراده و اختیار، فعالیت‏های گوناگونی برای زندگی برگزیند. این فعالیت‏ها، اجزا و عناصر برنامة اوست که با نسبت‏ها و ترکیب‏های فراوان می‏توان آن‏ها را نظام و سامان بخشید.

ولی هر ترکیب که انتخاب شود، نتیجه‏ای غیر از ترکیب دیگر خواهد داشت. این‏که انسان اکثر زمان و توان خود را به چه کاری اختصاص دهد، در شکل‏دهی نهایی به شخصیت و هویت او تأثیر دارد. اگر اکثر زمین موردنظر را به کاشت گل و بوته و نهال اختصاص دهیم، نتیجة نهایی فراهم آوردن یک فضای سبز یا بوستان است.

در حالی‏که می‏توان با ساختن چند طبقه بنا و اتاق‏های متعدد ، مدرسه یا درمانگاه پدید آورد.  «برنامه‏ریزی» مدیریت صرف دارایی‏ها و سرمایه‏هاست. برای موفقیت بیش‏تر در این مدیریت باید اولویت‏ها را کشف کرد، خوب و خوب‏تر را، مهم واهم را تشخیص داد و پس از آن، متناسب با ضریب اهمیت هر کار سهمی از دارایی‏ها را به آن واگذار کرد.

پس قدم اول در برنامه‏ریزی شناخت هدف است. یعنی از این برنامه چه مطلوبی درنظر است؟ فضای سبز یا درمانگاه؟ پس از انتخاب هدف باید انواع فعالیت‏ها را در مقایسه با آن هدف ارزش‏گذاری نمود.

مثلاً ارزش اتاق در مقایسه با بوستان و درمانگاه متفاوت است. بسته به این‏که چه نتیجه‏ای در نظر گرفته‏ایم، درصد احتیاج ما به عناصر و اجزا مشخص می‏شود. کارمند، راننده، دانشجو و طلبه هر یک برای موفقیت بیش‏تر و استفاده بهتر از سرمایه‏های خود باید برنامه‏ریزی کنند.

اجزا و عناصر این برنامه‏ها قطعاً متفاوت خواهد بود. زیرا با انتخاب هدف نیازهای مختلفی پدید می‏آید و برای رفع این نیازها اجزا و عناصر گوناگون باید انتخاب شود.

پس از  «انتخاب هدف»،  «تشخیص عناصر لازم» و  «اهمیت هریک»، لازم است  «چینش و ترکیب مشخصی» میان آن‏ها درنظر گرفته شود. گونه‏های مختلف ترکیب نتیجه‏های متفاوت درپی دارد.

 آرد و روغن و شکر با ترکیب مشخصی  «حلوا» و با ترکیب دیگری  «نان شیرینی» خواهد شد. نسبت دقیقِ به‏کارگرفتن هر یک از عناصر، پس از انتخاب هدفِ جزیی به دست می‏آید. برنامة علمی کسی که تولید فکر و تحقیق در معارف دینی را هدف خود قرارداده با کسی که خدمت اقتصادی را هدف زندگی گرفته است متفاوت است.

برنامه‏ریزی، کاهش  «اوقات رهایی» است. مراد از اوقات رهایی، اوقاتی است که شخص، هیچ مسؤولیتی فراروی خود نمی‏بیند و از هرگونه الزام و التزامی آزاد است. در این شرایط از تحمل کم‏ترین زحمت و فشاری شانه خالی می‏کند. اوقات رهایی اوقات استراحت ماست که نباید کل دایرة عمر ما را فراگیرد.

«زمان استراحت» زمان کسب نشاط و طراوت و مقدمة انجام اعمال هدف‏دار است. این  «مقدمه» نباید آن چنان گسترده شود که جایی برای  «متن» باقی نماند!

گاهی این رهایی، رهایی فکری است. یعنی ذهن ما از پرداختن وظیفه‏مند به موضوعی مشخص، طفره می‏رود و آزادانه از این شاخه به آن شاخه تغییر موضع می‏دهد.

گاهی رهایی در میان جمع اتفاق می‏افتد. گروهی از دوستان گردهم آمده، هرکس از دری سخنی می‏گوید و هیچ هدفی دنبال نمی‏شود  (الکلام یجر الکلام) .

در این اوقات مدار حرکت انسان را،  «هوس» او مشخص می‏کند و بیش‏تر خوش‏گذرانی و تنوع‏جویی موضوعیت دارد. در برنامه، اوقات رهایی به حداقل می‏رسد و حالت مقدمیت آن حفظ می‏گردد.

مسلمان ، از آن‏جا که خود را بندة خدا می‏بیند، همیشه ملتزم است که براساس وظیفة الهی، عمل کند. استفادة از عمر و رشد جامع انسانی و تلاش برای بهترشدن و بیشترین بهرة وجودی را داشتن، وظیفة کلی هر مسلمانی است.

برای انجام این وظیفة کلی لازم است همة وظایف خود را شناسایی و در یک طرح عملی جامع رده‏بندی و سازمان‏دهی نماییم. در این صورت وظیفة ما اجرای همان برنامة جامع خواهد بود.

 پس می‏توان گفت  «هنر برنامه‏ریزی»، همان  «هنر تشخیص وظیفه» است و کسی که از  «برنامه»ی خود سؤال می‏کند از  «وظیفه»ی خود سؤال می‏کند.


منابع:

کتاب به کجا و چگونه – محمد عالم زاده نوری

تهیه و تنظیم :

محمد حسین امین ، گروه حوزه علمیه تبیان