دیگر تنها نیستم
فیلم «دیگر تنها نیستم» سهشنبه شب از شبكه 4 سیما روی آنتن رفت. فیلمی كه محمدعلی طالبی آن را كارگردانی كرده و اكبر زنجانپور بازیگر نقش اصلی آن است. هم طالبی و هم زنجانپور برای مردم شناخته شده هستند و حالا دیگر همه آنهایی كه به هنرهای نمایشی اعم از تئاتر، سینما و فیلم و سریالهای تلویزیونی علاقهمند هستند و آنها را پیگیری میكنند، میدانند این دو نفر سالهاست كه تلاش میكنند بهترین آثار را در پرونده كاری خود به ثبت برسانند.
طالبی در دهه 60 چند فیلم و سریال موثر با موضوع كودكان و نوجوانان ساخت كه از میان آنها میتوان به فیلمهای چكمه، كیسه برنج و سریال گل پامچال اشاره كرد. با نگاهی به این آثار میتوان به این نتیجه رسید كه طالبی با نوع و ساختار زندگی مردم جنوب شهر آشناست.
میداند كه دلخوشیهای آنها در زندگی چیست و همچنین میداند كه آنها با نداریهای خود چگونه كنار میآیند و چگونه راههای حل مشكلات را پیدا میكنند. مردم جنوب شهر از دیدگاه طالبی مردم شریفی هستند كه شاید پول زیادی نداشته باشند و زندگی در رفاه برای آنها دور از ذهن باشد اما همه آنها میدانند مردانگی و قول یعنی چه. مردم جنوب شهر پول ندارند اما میدانند كه با همدلی خیلی از مشكلات را میتوان حل كرد.
طالبی با این شناخت، فیلم «دیگر تنها نیستم» را مقابل دوربین برده است.داستان فیلم درباره پیرمردی به نام آقا رضاست كه در جنوب شهر زندگی میكند و اموراتش را با كار در یك رستوران میگذراند. یك گرفتاری برای دخترش پیش میآید و باعث میشود او یكی، دو روزی نتواند به رستوران برود و همین غیبت باعث میشود تا صاحب رستوران كار او را به یك جوان كه از اقوامش هم هست، بسپارد.
آقا رضا كه بیكار میشود، ماشین قدیمی خود را از خانه بیرون میآورد و با آن شروع به كار میكند. مسافرانی كه سوار ماشین او میشوند هر كدام قصه خود را دارند و یكی از آنها باعث میشود كه آقا رضا در روزهای پیری از تنهایی بیرون بیاید. او برای خود همسری مییابد. همسری كه مانند او دوره كهنسالی را پشت سرمیگذارد و بیوفایی تنها پسرش او را به آسایشگاه كهریزك میكشاند اما آقا رضا او را به خانه خود میبرد تا دیگر هیچكدامشان تنها نباشند.
دیگر تنها نیستم، فیلم شریفی است. فیلمی كه با هوشمندی كامل ساخته شده و كارگردان میدانسته كه درباره قشری دارد فیلم میسازد كه هم حساس هستند و هم تنها و باید احترام موی سپیدشان را نگهداشت و به بهانه فیلم نباید ناتوانیهای آنها را به تمسخر گرفت یا گذشته آنها را زیر سوال برد. همانگونه كه گفته شد، طالبی مردم جنوب شهر و دلخوشیها و شوخیهای آنها را میشناسد، برای همین توانسته شوخی كفاش محله را كه نام پیرمردان را لیست كرده و برای آنها نوبت مرگ گذاشته، خیلی خوب دربیاورد.
وقتی آقا رضا به رستوران برمیگردد و متوجه میشود كه به جای او یك جوان مشغول كار است هم خوب طراحی شده است. آقا رضا از كار بیكار میشود اما حرمت او شكسته نمیشود. حتی دوربین میداند كه چگونه باید به جوان مسافر كه مادر خود را با ماشین آقا رضا به آسایشگاه كهریزك میبرد، نزدیك شود كه حرمت مادر پیر او شكسته نشود اما مخاطب به این درك برسد كه هیچ پیرزنی دوست ندارد از كانون خانواده دور و به آسایشگاه برده شود.
داستان فیلم درباره پیرمردی به نام آقا رضاست كه در جنوب شهر زندگی میكند و اموراتش را با كار در یك رستوران میگذراند. یك گرفتاری برای دخترش پیش میآید و باعث میشود او یكی، دو روزی نتواند به رستوران برود و همین غیبت باعث میشود تا صاحب رستوران كار او را به یك جوان كه از اقوامش هم هست، بسپارد.
وقتی هم آقا رضا به آسایشگاه میرود، دوربین طالبی میداند كه از چه زاویهای باید به كهنسالان كهریزك نزدیك شود كه هم تنهایی آنها را نشان دهد و هم به بیننده ثابت كند كه فرزندان نباید چنان بیوفا باشند كه مادران خود را به آسایشگاه بسپارند. تصویری كردن واقعیتها به شكل رقتانگیز هدف طالبی نبوده. او میخواسته با هر نمای خود روی ذهن مخاطب تاثیر بگذارد و او را با واقعیت تلخی كه در آسایشگاههای سالمندان در جریان است روبهرو كند. پایان زیبا و خوش فیلم بینندههای جوان و كهنسال فیلم را با این واقعیت روبهرو میكند كه برای خلوت شدن آسایشگاههای سالمندان بهتر است این گروه از مردم به داد هم برسند و یكدیگر را از تنهایی دربیاورند.
نقش آقا رضا را در فیلم «دیگر تنها نیستم» اكبر زنجانپور بازی میكند؛ بازیگری كه سالها روی صحنه تئاتر درخشیده و میداند كه اگر میخواهد مخاطب را متاثر كند باید با تحلیل كامل نقش را اجرا كند. نمیتوان نقشی مانند آقا رضا را بدون تحلیل و شناخت مقابل دوربین برد چون او شخصیتی عادی نیست.
او پیرمردی تنهاست اما هرگز از تنهاییاش گلهمند نیست. او پولدار نیست اما هر چه دارد و ندارد را در اختیار دخترش میگذارد تا او با این پول برای خودش كار و كاسبی راه بیندازد و خانوادهاش را از دردسرهای بیكاری همسرش خلاص كند. آقا رضا دوست ندارد كارش را در رستوران از دست بدهد اما وقتی این اتفاق میافتد با متانت آن را میپذیرد.
او مردی است كه روزهای سخت زیادی را پشتسر گذاشته و خود را برای روزهای سخت هم آماده كرده است.آقا رضا هر صبح با انرژی تمام به استقبال روز میرود، روزی كه او وسیلهای میشود برای كمك به دیگران. اكبر زنجانپور میدانسته باید بیننده آقا رضا را دوست داشته باشد تا با داستان زندگی او همراه شود برای همین است كه بازیگر پیشكسوت، همه عاطفه و حس خود را در چهره، راه رفتن، رانندگی، بیان و... نمایان كرده تا بیننده از تماشای یك فیلم خوب لذت ببرد.
منبع:جام جم / طاهره آشیانی