از مساجد مجلل تا کپرهای محقر
طلاب وقتی به حدی از علم و بلوغ معنوی میرسند کار اصلی خود را شروع میکنند. ما اسمش را گذاشتهایم تبلیغ.
تبلیغ یک فرایند به غایت سخت و در عین حال شیرین است.
برای همین سختیاش هست که تنها درصدی از طلاب میتوانند آن را تجربه کنند. و باز به خاطر همان شیرینیاش است که همان چند درصد سختی تبلیغ را به جان میخرند. ولی دایره ی مفهومی و مصداقی تبلیغ آنقدر گسترده و وسیع است که تعریفش در این مقال نمیگنجد.
ولی سادهاش میشود: سفر یک مبلغ دینی برای رساندن مفاهیم اسلامی در سخن و رفتار به مردم؛ به مناطق دور یا نزدیک. این سلسه نوشتار به مناسبت تبلیغ روحانیون در محرم و صفر نگاشته شده و قرار است نوشتاری باشد بیپرده ،کوتاه و موجز دربارهء تبلیغ و حواشی آن.
شاید اولین سؤالهایی که در ذهن یک مبلغ بیاید این باشد که: برای تبلیغ به کجا برود؟ با خانواده برود یا تنها؟ چه چیزهایی با خود ببرد؟ چه مباحثی را مطرح کند؟ و…
از قدیمالایام رسم بر این بوده که روحانیون خوددعوت و خودخوانده بودند. به شیوه ی مبلغیان تبشیری مسیحی. یعنی مبلغ خودش وارد یک شهر و روستا میشد و با معرفی خودش کارش را از مسجد یا میدان آن شهر و روستا آغاز میکرد؛ و از آنجایی که آن منطقه عموماً از چنین پدیدهای بیبهره بودند با روی باز از او استقبال میکردند و بزرگان آن شهر و روستا روحانی را در خانهء خود جای میدادند و از آن روحانی استقبال ویژهای میکردند.
اگر هم از روحانی خیلی خوششان میآمد دست او را همانجا بند میکردند و روحانی بیچاره را با لطائفالحیلی، پاگیر میکردند(!).
لکن در زمان فعلی همهء اینها با برنامه و سازماندهی اداری و نظاممند انجام میشود. یعنی ابتدا روحانی به یکی از مؤسسات و مراکزی که مسئول اعزام مبلغ هستند اعلام آمادگی میکند.
سپس آن مؤسسه روحانی را با توجه به اعلام نیاز، تخصص مبلغ و حتی قومیت مبلغ به مناطق مختلفی از کشور اعزام میکند. از شمالیترین مناطق کشور تا جنوبیترینشان. از مساجد مجلل تا کپرهایی محقر.
البته این سیستم بنا بر مرکز اعزام شرایط و مناسبات خاص خودش را دارد که گذر از بعضیشان رستمی میخواهد خواننورد و شیرافکن.
از آنجایی که شرایط اسکان روحانی در منطقه تبلیغی تا حدود زیادی مبهم و غیرقابل پیشبینی است روحانی به تنهایی به تبلیغ میرود.
بدون همسر و خانواده. مخصوصاً زمانی که به مناطق محروم و دور از محل زندگیاش میرود. البته اگر تبلیغ بلندمدت باشد این مسئله فرق میکند.
چراکه در تبلیغهای بالای چهل روز که موسوم به “طرح هجرت” است این شرایط تغییر میکند و تا حد ممکن شرایط اسکان خانوادگی مبلغ فراهم میشود.
رفتن مبلغ هم بنا بر محل تبلیغ متفاوت است. اگر انفرادی باشد خودش هست و خودش. باید وسایلش را کول کند و به سمت محل تبلیغ اعزام شود. به مانند سالیان گذشته که سوار بر مرکبی چارپا میشدند و رهسپار میشدند.
اما اگر تبلیغ گروهی باشد مسئول گروه وسیلهای مهیا میکند و همه با آن وسیله از محل زندگی که معمولاً شهر قم است عازم منطقه مقصد میشوند.
وسایل مبلغ هم برای خودش داستانی دارد. اینکه توی ساکش چه چیزهای باشد به خیلی چیزها بستگی دارد. به میزان علم، دانایی و حتی حافظه مبلغ، سن، سواد، نیاز و توقع مخاطبان تبلیغی، زمان تبلیغ، مدت زمان اقامت، محل اسکان و …!
اما قدر متیقن این وسایل(برای یک سفر دهروزه) غیر از ضروریات هر سفری، عبارتاند از: قرآن، چند کتاب روایی(از نهجالبلاغه، نهجالفصاحه، صحیفه سجادیه تا الخصال و کافی و…)، یک رساله عملیه، یکی دو کتاب داستانی و تاریخی، یکی دو کتاب روضه و شعر و مرثیه (ترجیحاً مقتل معتبر)، کاغذ و قلم(به مقدار کافی!) و عطر. البته در زمان فعلی چند قلم جنس دیگر مانند یک لپتاب سبک و چند هدیه و جایزه هم به این فهرست اضافه شده است…. وبدین گونه است که فرایند تبلیغ شروع میشود.
منبع : روات حدیث
نویسنده : سید احمد بطحائی
تهیه و تنظیم : محمد حسین امین ، گروه حوزه علمیه تبیان