تبیان، دستیار زندگی
دیشب یه سربند سبز بابام رو پیشونیم بست که روش نوشته بودند آقای من حسین است
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

سینه زنی قشنگه
سینه زنی قشنگه

دیشب یه سربند سبز

بابام رو پیشونیم بست

که روش نوشته بودند

آقای من حسین است

بابام منو با خودش

به مجلس روضه برد

خرما که دادن بهش

با ذکر زیر لب خورد

تو روضه خوندن دیدم

گریه می کردن همه

حسین حسین می گفتن

با صدای زمزمه

بلندشدیم وایسادیم

تا بزنیم به سینه

سینه زنی قشنگه

ولی خیلی غمگینه

وقتی  تموم شد عزا

غذای نذری دادن

از بس که خوشمزه بود

همه ،غذا رو خوردن

از اون موقع تا حالا

همش دارم می خونم

حسین حسین حسین جان

آقای مهربونم


انسیه نوش آبادی

بخش کودک و نوجوان تبیان


مطالب مرتبط:

جمع و تفریق

کلاس گل ها

اتاق لاک پشت

حسِّ بینایی

بچه یتیم کوفه

بگو لطفاً کجایی

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.