یادداشتی بر مجموعه تلویزیونی «شوق پرواز» به کارگردانی یدالله صمدی
خاطرات شیرین یک قهرمان
دوران دفاع مقدس به عنوان دوران شکوه، عظمت و سربلندی ایران زمین، در برگبرگ تاریخ این سرزمین به ثبت رسیده است. دورانی که بیتردید سرنوشت کشور را به حماسهآفرینیهای وصفناپذیر، دلاورمردیهای بیمثال، فداکاریهای بیچشمداشت و خاطراتی فراموشناشدنی گره زده است.
بیشک آرامش امروز ما مرهون جانبازیها، رشادتها و حماسهآفرینی شهیدان بزرگواری است که دست از جان شستند و عزت، سربلندی و افتخار را به بهای خون پاکشان برای ایران و ایرانیان به ارمغان آوردند. جنگ با تمامی تلخی و شیرینیهایش، سرشار از لحظهها و ثانیههایی غرورآفرین است که قلم را توان وصف آن نیست. دورانی که هر برگ از دفتر آن میتواند منشأ خلق آثاری ماندگار در عرصه هنر باشد. اما متأسفانه دو رسانه تأثیرگذار سینما و تلویزیون، در به تصویر کشیدن سیمای حقیقی بزرگمردان عرصه دفاع مقدس، سرداران شهید، دلاورمردان ارتشی، سپاهی و بسیجی کوتاهی کرده و به گونهای بایسته و شایسته، تلاش قابل تأملی در این خصوص نداشتهاند.
باید اذعان کرد ساخت آثاری بر اساس زندگی این حماسهسازان بیهمتا، دشواریهایی خاص برای کارگردانان سینما و برنامهسازان تلویزیون به همراه دارد. اما این دشواری هرگز نمیتواند بهانهای برای کمکاری در این زمینه باشد.
طی چند سال اخیر ساخت برخی فیلمها و مجموعههای تلویزیونی در خصوص زندگی حماسهآفرینان دفاع مقدس در دستور کار مسئولان سینما و تلویزیون کشور قرار گرفته است. اما تاکنون رهتوشه این دو رسانه پرمخاطب و تأثیرگذار از دوران جنگ تحمیلی چندان چشمگیر، مناسب و کافی نبوده است.
یک اعتراف صادقانه
ساخت سریال «سیمرغ» درباره زندگی خلبانان شهید شیرودی و کشوری به کارگردانی «حسین قاسمی جامی»، فیلمهای «به کبودی یاس» و «شور شیرین» جواد اردکانی در خصوص زندگی شهیدان برونسی و کاوه، فیلم «مرغابی دشت سرخ» علی اصغر شادروان و مجموعه تلویزیونی مستند «یوسف هور» در خصوص زندگی سردار شهیدعلی هاشمی و مستندهای «نورعلی» و «برای پنجشنبهای که نیامدی» درباره سردار شهیدنورعلی شوشتری، مستند داستانی «سردار خیبر» محمد درمنش درباره زندگی شهید همت، مستند داستانی «آخرین پرواز» علی ناجی در خصوص زندگی شهیدعباس دوران، «پرواز در شب» درباره زندگی شهیدمهدی نریمان از جمله آثاری است که در آنها به زندگی و مبارزات سرداران و فرماندهان شهید پرداخته شده است.
علاوه بر این، ساخت سریالهایی درباره شهیدچمران توسط «ابراهیم حاتمیکیا»، زندگی ده سردار شهید دفاع مقدس به کارگردانی «رضا میرکریمی»، زندگی شهید مهدی باکری از سوی «احمد مرادپور»، «مسیح کردستان» به کارگردانی جمال شورجه درباره زندگی سردار شهید محمد بروجردی، «دولت مخفی» به کارگردانی عبدالحسن برزیده درباره شهیدابوترابی، سریالی بر اساس زندگی شهیدحسن باقری توسط حسین مهدویان، مستند «پرواز در هور» درباره زندگی، مبارزات و شهادت سردارشهید حاج مهدی نرمی و ...، در دستور کارگردانان سینما و مجموعهسازان تلویزیون قرار دارد. اما با این وجود باید اعتراف کرد سینما و سیما در معرفی چهرههای ماندگار عرصه دفاع مقدس، برای الگوسازی نسل جوان، ترویج فرهنگ دفاع مقدس، ایثار و شهادت کوتاهی کردهاند.
روایت لحظات تلخ و شیرین
«یدالله صمدی» که ساخت فیلمهای سینمایی «معجزه خنده»، «دو نفر و نصفی»، «ایستگاه»، «ساوالان»، «سارای»، «شهرآشوب» و ... را در کارنامهاش به ثبت رسانده است، جمعهشبها با نخستین تجربه تلویزیونیاش ـ «شوق پرواز» ـ ، داستان زندگی پرفرازونشیب خلبان شهید عباس بابایی را برایمان روایت میکند. این اثر مانند بسیاری از آثار سینمایی و تلویزیونی، کاستیهایی نیز دارد. اما بیتردید کاری ارزشمند و تحسینبرانگیز است. به ویژه اینکه تلاش دارد با روایتی سرراست از زندگی این شهید گرانقدر، به معرفی گوشههای پنهان زندگی این قهرمان ملی به نسل جوانی بپردازد که دوران دفاع مقدس را ندیده و از لحظات تلخ و شیرین آن، فقط حکایتهایی شنیدهاند که بیشک به عنوان یادگارهایی جاودانه، در خاطر نسل دوران جنگ حک شده است. «شوق پرواز» در وانفسای انبوه فیلمها و سریالهای "باری به هر جهت"ِ این روزها، غنیمتی کمیاب است و خدا کند صرفا یک اتفاق ساده نباشد!
خاطراتی که فراموش نمیشوند
«یدالله صمدی» در «شوق پرواز» با دستمایه قرار دادن زندگی خلبان شهید عباس بابایی، شیوه روایتش را به گونهای انتخاب کرده که همراهی مخاطب را در پی دارد.
به تصویر کشیدن ملموس دوران کودکی، نوجوانی و جوانی شخصیت اصلی داستان (شهید عباس بابایی)، القای حس لازم در مخاطب برای باور لحظات سپری شده زندگی او و پرهیز از شعارزدگی، از ویژگیهای قابل تأمل «شوق پرواز» است.
«صمدی» در «شوق پرواز» با بهرهگیری درست و مناسب از بار دراماتیک داستان، تلاش دارد با ساختاری متفاوت، به ترسیم ابعاد شخصیتی، وجوه انسانی و مناسبات اجتماعی، فرهنگی و سیاسی «شهید بابایی» بپردازد. توجه وی به ساختار روایی، شخصیتپردازیها، گرهافکنیها، امانت در تصویر کردن واقعیات و خلق باورپذیر اتفاقها و حوادث زندگی قهرمانِ داستانِ صمدی، نشان از احترام او به مخاطب دارد. داستان «شوق پرواز» از زمان حال آغاز میشود و هنگام روایت، با فلاشبکهایی به گذشته میرویم. سرگرم دیگر زوایای پنهان زندگی شهید عباس بابایی میشویم و با آن همذاتپنداری میکنیم. بیتردید انتخاب بخشهایی از زندگی عباس بابایی که بار دراماتیک و جذابیت بیشتری دارد، به انسجام خط روایی انجامیده است. فیلمنامه منسجم و انجام پژوهش و تحقیقات لازم و مناسب برای بازتاب شخصیت فردی، سیاسی ، فرهنگی و اجتماعی شهید بابایی، پلی میان گذشته و اکنون زده است. از این رو نسل جدید که از فضای دوران دفاع مقدس خاطرهای در ذهن ندارد، تا حد زیادی با داستان صمدی و آدمهایش همگام میشود. خوشبختانه «شوق پرواز» با توجه به مضمون حساسش به ورطه شعار نیفتاده و با بیان تصویری مناسب، کمتر لحظات اضافه و زائدی دارد. کارگردانی هوشمندانه «صمدی» سبب شده است داستان سریال از زاویه دید لیلی (ستاره اسکندری) خبرنگار جوان و جستوجوگری روایت شود که در پی ثبت وقایع زندگی و خاطرات عباس بابایی و به تصویر کشیدن آنهاست. «لیلی» به عنوان نماینده نسل جوان، به تحقیق و پژوهش درباره زندگی شهید بابایی میپردازد و به سبب حس کنجکاویاش و برای آگاهی از زندگی «عباس»، به همه جا سرک میکشد و از طریق همسر شهید بابایی، به خلوت زندگی شخصیت اصلی داستانش میرود. ویژگی منحصر به فرد «شوق پرواز» ساختار زندگینامهای آن است. زیرا از این طریق میتوان به قهرمان داستان نزدیکتر شد. شخصیت چندلایه آدمهای سریال اشتیاق مخاطب را برای همراهی با آنها بیشتر میکند. «شوق پرواز» حکایت شور و شوق یک قهرمان ملی است که در لابهلای دفترچه خاطراتش پنهان مانده است. خاطراتی که بیشک بخشی از حماسه دفاع مقدس و شکوه آن دوران را در خود جای داده و هیچگاه رنگ فراموشی نمیگیرد.
یک تلاش تحسینبرانگیز
انتخاب درست «زاویه دید روایت» از جمله امتیازاتی است که «شوق پرواز» را به عنوان داستانی امروزی از زندگی عباس بابایی، به مخاطب معرفی میکند. دقت در پرداخت جزئیات، نحوه ارتباط شخصیت اصلی داستان با بستگان و خانوادهاش و انتخاب فلاشبک برای نحوه روایت، پیگیری سرگذشت شهید بابایی را برای مخاطب جذابتر و دلنشینتر میسازد. تلاش «یدالله صمدی» در فضاسازی موفق «شوق پرواز»، به خوبی حال و هوای گذشته زندگی شهید بابایی را برای مخاطب تداعی میکند.
طراحی صحنه و لباس، موسیقی ، تیتراژ آغازین و پایانی، بازیهای باورپذیر و ملموس و در خور تحسین شهاب حسینی، ستاره اسکندری، افسانه بایگان، کورش تهامی و الهام حمیدی، تدوین منسجم و فیلمنامه "چفتوبستدار"، سبب شده است «شوق پرواز» نسبت به سریالها و آثاری که در خصوص زندگی فرماندهان و سرداران شهید و قهرمانان ملی بر پرده نقرهای سینما و قاب شیشهای تلویزیون جای گرفتهاند، چند سر و گردن بالاتر باشد.
البته «شوق پرواز» از نبود تعلیق و گرهافکنیهای لازم، روایت چند داستان موازی بدون در نظر گرفتن نقطه پیوندی برای آنها، پرسشهای داستانی، نداشتن فراز و نشیب داستانی، تعدد شخصیتها، تصویربرداری نه چندان موزون و نبود پیچشهای روایی در فیلمنامه، دکوپاژ و میزانسن نه چندان قابل تأمل و دیالوگنویسی دلنشین صدمه خورده است. اما با این وجود به عنوان نخستین تجربه تلویزیونی یدالله صمدی، جایگاه قابل قبولی در کارنامه وی کسب میکند. در برخی صحنهها و سکانسهای سریال نیز تداخل زمانی، لکنت در روایت و منطبق نبودن طراحی صحنه و لباس با زمان روایت داستان و تدوین نامناسب نماهایی که به فلاشبکها مربوط میشود، مشهود است.
اما اگر قرار باشد قضاوت منصفانهای درباره این اثر داشت، باید گفت با در نظر گرفتن تمامی دشواریها برای به تصویر کشیدن زندگی سرداران و فرماندهان دفاع مقدس، «شوق پرواز» تلاش تحسینبرانگیز صمدی برای بازتاب گوشهای از حقیقت حماسه پرشکوه دفاع مقدس است. بیشک درخشش بیشتر اینگونه آثار نیز در گرو استمرار این جریان از سوی دیگر کارگردانان سینما و مجموعهسازان تلویزیون و حمایت مدیران و مسئولان سینما و سیما از ساخت این آثار است. تنها در این صورت میتوان چشمانداز روشنی برای تجلی تصویری حماسه بزرگ ملی و میهنی دفاع مقدس ترسیم کرد. اگر جز این باشد، به بیراهه رفتهایم و «شوق پرواز» را باید فقط یک اتفاق دانست!
منبع: روزنامه خراسان ـ 3 آذر 1390
نویسنده: احمد صبریان