تبیان، دستیار زندگی
تاریخ ایران نوین تا حدود زیادی آمیخته با رقابت سیاسی و ایدئولوژیك قدرت های بزرگ است. به همین جهت به نظر می رسد كه تحولات ایران طی یكصدوپنجاه سال گذشته عموماً در گرو جریانات سیاسی بین المللی ومبارزه قدرت های بزرگ جهانی بوده است
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

رقابت قدرت های بزرگ دردوران قاجار


 تاریخ ایران نوین تا حدود زیادی آمیخته با رقابت سیاسی و ایدئولوژیك قدرت های بزرگ است. به همین جهت به نظر می رسد كه تحولات ایران طی یكصدوپنجاه سال گذشته عموماً در گرو جریانات سیاسی بین المللی ومبارزه قدرت های بزرگ جهانی بوده است

دركشمكش جدی قدرت های بزرگ برای نفوذ در ایران به نظرمی رسد كه دو قدرت اساسی یعنی روسیه و انگلستان درسراسرقرن نوزدهم وقسمت اعظم قرن بیستم درعرصه سیاست این كشورنقش ثابت و پایدارداشته اند. سایرقدرت های بزرگ مانند شهاب هایی زودگذر بوده اند كه موقتاً درپهنه این كشوربه عرض اندام می پرداختند .

قاجاریه

درعهد قاجار، علت این كه چرا قدرت های خارجی چنین وضعیتی رادرایران برای خود فراهم می كردندبه عوامل بیرونی وداخلی چندی مربوط می شد ، ازعوامل درونی ، به طرزحكومت سلسله قاجار، رقابت صاحبان مناصب اداری، استقلال نسبی شاهزادگان وحكمرانان ولایات، منافع تجاری بعضی ماموران دولت به خصوص درجنوب، ونزاع برای احرازمقام ولیعهدی می توان اشاره كرد. ازعوامل بیرونی نیزهمسایگی ایران با كشور افغانستان حایل هندوستان (مستعمره انگلستان ) و چشمداشت زمان شاه ، حاكم افغانستان به هندوستان ونیز پیشروی روسیه به سمت ایران وافغانستان واحساس خطرازسوی انگلستان وایران از این وضعیت وهمچنین وقوع انقلاب فرانسه وجنگ های ناپلئونی وتمایل فرانسه برای استفاده ازایران به عنوان راه ارتباطی به هندوستان زمینه هایی برای شكل دهی روابط خارجی ایران شدند.

رقابت دول اروپایی درداخل اروپا برای آنان گران تمام می شد و به همین لحاظ آنها می كوشیدند رقابت شان را بیرون از اروپا بگیرند. بدین منظور روسیه برای دستیابی به آبهای گرم به ایران متوجه شد. فرانسه برای دستیابی به هندوستان ایران را مناسب دید، انگلستان نیزبرای جلوگیری ازتحقق مقاصد دوكشور فرانسه و روسیه به ایران می نگریست. ضعف داخلی وپاشنه آَشیل ایران یعنی دو ایالت خراجگزار آن گرجستان درهمسایگی روسیه وهرات منطقه حایل مستعمره انگلستان، قدرت های بزرگ اروپایی را به ایران واردكرد.

قدرت های اروپایی ابتدابه طریق نظامی وارد ایران شدند وآنگاه تمهیدات سیاسی واقتصادی حقوقی را برای استحكام آن درپیش گرفتند.

اصلاحات نیز با مرگ امیركبیربه بوته فراموشی سپرده شد، چراكه ناصرالدین شاه سدی كه امیركبیردرمقابل بیگانگان ایجاد كرده بود را شكست

روسیه به دنبال اشغال مناطقی ازایالات شمالی ایران، حكومت ایران را درمضیقه قرارداد، وآنگاه ایران به امید باز پس گیری مناطق اشغالی به دیگردولت های اروپایی متوسل شد. اما ایران نتوانست به كمك فرانسه ، روسیه را ازایران بیرون كند. لذا تنها روسیه وانگلستان درصحنه رقابت بر سر ایران باقی ماندند. این دو دولت عاملی درمقابل یكدیگردرجهت استقلال نسبی یا نیمه استعماری ویا نیمه حاشیه ای ایران نقش بازی كردند. ودولتمردان ایرانی نیزبه فراخور تواناییشان می كوشیدند این دولت ها درمقابل هم قراردهند تا بلكه امتیازات كمتری به آنان بدهند. هرچند كه دادن كوچك ترین امتیازی به یكی مستلزم دادن امتیازی دیگربرای آن یكی محسوب می شد.

روسیه با اشغال مناطق شمالی وتحمیل معاهدات گلستان وتركمنچای وانگلستان بادادن وعده و وعید و رشوه ومقرری وانعقاد معاهده مجمل ومفصل، رقابت شان را جهت تامین منافع خود درایران آغاز كردند. روسیه باتهاجم خود افزون براین كه برای خود امتیازی كسب كرد، سبب شد كه انگلستان نیز به واسطه وعده كمك به ایران درمقابل روسیه ازایران امتیازات نظامی، حقوقی، اقتصادی كسب نماید واین امتیازات افزون براینكه ادامه یافت در روابط بعدی سلطنت قاجاربرای انگلستان وروسیه مورد استناد قرارگرفت.

بااشغال خاك ایران توسط روسیه، دولت ایران برای اخراج روسیه ازایران به انگلستان توجه كرد و طی عهدنامه مفصل یعنی عهدنامه تهران به برقراری روابط نظامی، اقتصادی وسیاسی باانگلستان اقدام كردومتعاقب آن و به دنبال شكست ایران از روسیه دردوره دوم ازجنگ های ایران و روسیه ضمن الغای عهدنامه گلستان،‌عهدنامه تركمنچای ازسوی روسیه وانگلستان به ایران تحمیل شد وسرآغازبرقراری روابط نظامی، سیاسی واقتصادی ایران با روسیه به این عهدنامه بازمی گردد.

بعدازعهدنامه تركمنچای، روسیه ابتدا بادرخواست غرامت ازایران، شاه را درمضیقه قرارمی دادو همچنین بااستقبال رسمی ازسفرای خود توسط خان و حكام و وزراء وصدراعظم ابهت خود و تحقیر افراد مذكور را یادآوری می شد وهمین موجب می شد كه قاجارها نزد مردم خوار و ذلیل گردند، یكی ازمتمم هایی كه موجب تحقیردرباریان وشاه شد، موضوع اتباع روسی بود كه درایران زندگی می كردند. پناهندگی گرجی های خانه آصف الدوله به سفارت روسیه منجربه قتل گریبایدوف سفیر روسیه شد. همچنین حمایت علنی ازطیفی ازبازیگران اصلی قدرت یعنی ولیعهد رسمی موجب تنش و برخورد همیشگی میان آنان شد. وهمین امرسال ها مورد سوء استفاده روسیه گردید. حتی بعضی ازمحققین قتل گریبایدوف رانیزدرهمین رابطه می دانند.

قدرت های اروپایی ابتدابه طریق نظامی وارد ایران شدند وآنگاه تمهیدات سیاسی واقتصادی حقوقی را برای استحكام آن درپیش گرفتند

انگلستان درقبال پرداخت مقداری بدهی ایران به روسیه بند پنجم قراردادتهران رافسخ كردودرجنگ ایران با افغانستان بی طرف نماند ودرفعالیت درجنگ هرات شاه را به عقب نشینی واداشت. چون روسیه ازولیعهدی عباس میرزا حمایت می كرد، بعضی ازشاهزادگان رابه این فكرانداخت كه از حمایت انگلستان استفاده كنند. وهرچندكه انگلستان نپذیرفت، امااین نشانه نفوذاین دولت بود. شاهزادگانی چون محمد میرزا، حسنعلی میرزاوظل السلطان.

یكی ازطرق نفوذقدرت های بزرگ درساخت قدرت سیاسی قاجاریه، نفوذدرسیاست خارجی بود چراكه سیاست خارجی تماماً دردست شاه بود. البته به جزء دوره فتحعلی شاه كه عباس میرزا نقش اساسی داشت، این نفوذ به انحای مختلفی شكل گرفت. درمورد انگلستان به موارد زیرمی توان اشاره داشت:

1- ماموران وعمال انگلیسی كه درایران زندگی می كردند.

2- اتباع انگلیسی مانند پزشكان.

3- برقراری روابط نزدیك بابعضی ازوزراء كه همراه باتهدید و وعده و وعید بود.

4- استفاده ازبی خبری ایرانیان درمورد مسایل بین المللی.

5- استفاده ازافسران انگلیسی كه درخدمت عباس میرزا بودند.

رسم و رسوم ازدواج در دوره قاجار

روسها نیزازطریق دستگاه شاه و ولیعهد درساخت قدرت نفوذ پیدامی كردند، پس ازمرگ فتحعلی شاه، محمدشاه فرزند عباس میرزا تحت حمایت سفرا ونیروهای نظامی روسیه وانگلیس باكمترین خطر وارد تهران شد. پس ازمسئله تاجگذاری ولیعهد وحمایت روس وانگلیس كه نشانه نفوذشان بود، مسئله هرات پیش آمد. هرات جزء خاك ایران محسوب می شد، اما محمدشاه قصد تسخیر آن را داشت. هرچند كه به دلیل رقابت سیاسی واستعماری بین روسیه وانگلیس ودرپی اینكه روسیه برخلاف قول هایی كه داده بود، ازمحمدشاه حمایت می كرد، انگلیس نیزازطریق عمال داخلی وقدرت نظامی وتهدید سیاسی محمدشاه را ازاین امربازداشت. وایران راهمیشه ازادعای مالكیت هرات معدوم داشت وبی طرفی كه درعهد نامه تهران قید شده بود رعایت نكرد بدین ترتیب صفحه دیگر از نفوذبیگانگان درساخت قدرت سیاسی نمایان شد.

بامرگ محمدشاه بازمسئله جانشینی باواسطه حمایت دول خارجی بحرانی نشد، وناصرالدین شاه درتهران تاجگذاری كرد. باصدارت امیركبیرسیاست خارجی اوعبارت بود از : « برقراركردن روابط دوستی واحترام متقابل باكلیه دول ودرهم شكستن قیودی كه بر اثرعقد معاهدات سابق به دولت وملت ایران تحمیل شده بودواصلاح وضع سفارتخانه های ایران دركشورهای دیگر و جلوگیری ازهرگونه نفوذخارجی درایران وبرانداختن اصول جاسوسی وخدمتگزاری به بیگانه وریشه كن كردن بیگانه پرستی ازدستگاه حاكمه ایران بود.»

این اصلاحات نیزبامرگ امیركبیربه بوته فراموشی سپرده شد، چراكه ناصرالدین شاه سدی كه امیركبیردرمقابل بیگانگان ایجاد كرده بود را شكست، وبرای حفظ سلطنت خود ازاعطای امتیازات متعدد به انگلیس و روسیه ناگزیرشد؛ كه ازجمله آن از دست دادن افغانستان و بلوچستان به نفع انگلیس ومرو وبخارا وسرزمین های شرقی خراسان به نفع روسیه تزاری را می توان نام برد.

یكی ازطرق نفوذقدرت های بزرگ درساخت قدرت سیاسی قاجاریه، نفوذدرسیاست خارجی بود چراكه سیاست خارجی تماماً دردست شاه بود

ازجمله اتفاقاتی كه موجب تكوین نفوذ سیاسی، اقتصادی انگلستان درایران شد، مسئله تسخیرهرات توسط ناصرالدین شاه وبازپس گیری آن توسط انگلستان بود. كه عواقب آن افزایش نفوذسیاسی انگلستان درایران رابه دنبال داشت؛ ازحوادث دیگرنیز باید به اعطای امتیاز بانك شاهی وكشتیرانی در كارون به انگلستان اشاره كرد.

دراین زمان روسیه نیز با بدست آوردن سرزمین های شرقی خراسان ازامتیازاتی ازقبیل بهره برداری انحصاری ازمراكز صیدماهی، تلگراف واحداث خط شوسه و راه آهن ومهمترین مركزحیاتی ایران یعنی تشكیل بریگاد قزاق كه نیروی دفاعی ایران راتحت اختیارخوددرمی آوردبرخوردارشد.

بدین ترتیب مجموعه عوامل بیرونی ودرونی چندی توسعه وگسترش روزافزون نفوذ قدرت های بزرگ درساخت قدرت سیاسی قاجاریه بیش ازمشروطیت راموجب شدوهمین مسئله یكی ازعوامل موثربرساخت قدرت سیاسی محسوب می شد.

علی جان مرادی جو

بخش تاریاخ ایران و جهان تبیان