تبیان، دستیار زندگی
فراق یار
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

فراق یار

فراق یار

در حادثه جانگداز رحلت رهبر کبیر انقلاب بود که تغییر حال و حزن و  اندوه شدید در سیمای ایشان هویدا شد و خود فرمودند:

« من در آن شب هیچ به خواب نرفتم و تا به صبح بیدار بودم و نماز صبح که خواندم کمی به خواب رفتم».

و پیامی که در ارتحال امام صادر فرمودند، به حق از عمق جانحضرت آیت الله العظمی گلپایگانی  برخاسته بود و انسان را در مقابل عظمت روح و ژرفای کلام خویش مات و مبهوت می ساخت.

آنجا که فرمود:

« شخصیتی دعوت حق را لبیک اجابت گفت که با مجاهدت بزرگ و فداکاریها و رهبری های قاطع و محکم خود اسلام را در عالم معاصر زنده کرد و ندای تکبیر و توحید  را به گوش جهانیان رسانید و مجد و عظمت مسلمانان را به آنان بازگردانید و فریاد کوبنده اش دلهای مستکبران ابر قدرت را به لرزه درآورد.

مردی دنیای فانی را وداع نمود و در جوار رحمت خداوند متعال آرمید که با اتکا به نصرت الهی و شجاعت ایمانی، انقلاب اسلامی ایران را به وجود آورد و بر جریان استبداد و استعماری که بر این ملت استضعاف شده حکومت داشت پایان داد. و در همه جا مسلمانان و مستضعفان را علیه تباهی برانگیخت.

فقیهی بزرگ و مرجعی مسلم به جهان باقی شتافت که در زهد و عبادت و شب زنده داری و خوف از خدا و حق گویی و حقیقت طلبی و صفات ممتازه دیگراز آیات الهی بود. انا لله و انا الیه راجعون».

به راستی سخن مذكور، نهایت علاقه و صمیمیت و صفا و یکرنگی این دو  بزرگمرد تاریخ مرجعیت شیعه را نشان می دهد.

همه  مشاهده کردیم و نماز مرجع بزرگوار حضرت آیت الله العظمی گلپایگانی بر پیکر رهبر فقیدمان را دیدیم که چگونه اشک از دیدگان مرجع بزرگ فرو می ریخت و هاله ای از غم و حزن صورت نورانی وی را احاطه کرده بود.

از سوی دیگر عشق و علاقه امام راحل به ایشان نیز وصف ناشدنی است.

زمانی كه امام خمینی از زیارت عتبات بازگشته بودند و در پاسخ پرسش امام موسی صدر که پرسیده بود: «علمای نجف را چگونه یافتید؟» فرموده بودند: مثل آقا سید محمد رضای (آیت العظمی گلپایگانی) خودمان ندارند.

مجله نور علم، ش 31، ص 105 ـ 106

و زمانی پس از سال 1341 بود که امام شنیدند فرماندار قم در بیت آیت الله گلپایگانی به ساحت ایشان اهانت کرده و سخنانی تهدید آمیز گفته بود. پس از چندی که مسؤلین شهر ـ به اصطلاح ـ برای تبریک میلاد امیرالمؤمنین(ع) به دیدار امام رفته بودند، امام بدون فوت وقت و لحظه ای درنگ فرمودند:

«شنیدم یکی از رؤسای شهر در بیت محترم یکیاز مراجع رفته و فضولی کرده است. او باید از شهر بیرون برود. حوزه مبارکه قم جای اینگونه افراد خبیث نیست».

مکتب اسلام، س 29، ش3، (تیرماه 1368)

هنگام ورود حضرت امام به قم اولین جایی که برای بازدید تشریف بردند، بیت آیت الله العظمی گلپایگانی بود و دیدار با مراجع و علمای قم را با ملاقات ایشان شروع کردند.

و نیز بنا به تمایل حضرت امام جلسات مشورتی مراجع تقلید در اوان پیروزی انقلاب در بیت ایشان تشکیل می شد.

نیز در وقت دیگری به آیت الله آقای حاج آقا علی صافی گلپایگانی فرموده بودند: «اگر آقای گلپایگانی حتی با من مخالفت هم بکند، من میدانم روی عرق دینی ایشان است».

دفتر حضرت امام در مسئله بسیار مهم رؤیت هلال به معظم له رجوع کرده و پس از تأیید مرجع بزرگوار بود، که امام حکم می نمودند.

حضرت امام در پاسخ به نامه یکی از بزرگان حوزه ـ که اجازه اصلاحات در امور درسی حوزه را خواستار بودند ـ نگاشتند: در امور مهم حوزه علمیه با حضرت آیت الله آقای گلپایگانی مشورت نمایید.

در بیماری قلب آیت الله العظمی گلپایگانی در سال 1361، حضرت امام سخت نگران شده  واز سلامتی ایشان بسیار استفسار می نمودند و در مدت بستری بودن در بیمارستان تمام توجه خویش را به حضرت آیت الله العظمی گلپایگانی

معطوف ساخته و بهبودی آقا را بسیار واجب می دانستند.

و به همین دیلی بود که مرجع عالیقدر پس از بهبودی در  تلگرامی خطاب به امام فرمودند:

«...لذا  بدین وسیله از تفقدات کریمه تشکر می کنم....»

روزنامه اطلاعات، یکشنبه 7 شهریور 1361

و هم در جریان کسالت ـ به زمین خوردن ـ مرجع عالیقدر بود که حضرت امام بر بهبودی و بازگشت سلامتی ایشان بسیار تأکید کرده و بارها جناب حجة الاسلام و المسلمین آقای حاج سید احمد خمینی(ره) را به عیادت ایشان فرستاده و با کمال علاقه اخبار سلامتی معظم له را دنبال می کردند.


منابع:

كتاب فروغ فقاهت

كتاب گلشن ابرار جلد 2

تهیه و فرآوری : علی فریادرس ، گروزه حوزه علمیه تبیان