تبیان، دستیار زندگی
حمله دژخیمان رژیم منحوس پهلوی به مدرسه مباركه فیضیه با وسعت و شدت هر چه تمامتر و ابعاد وسیعی تا پاسی از شب گذشته ادامه داشت.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

اشك فیضیه

فیضه
حمله دژخیمان رژیم منحوس پهلوی به مدرسه مباركه فیضیه با وسعت و شدت هر چه تمامتر و ابعاد وسیعی تا پاسی از شب گذشته ادامه داشت.

آن روز به مناسبت سالگرد شهادت امام جعفر صادق (ع) مجالس متعددی در شهر مقدس قم برپا شده بود، بنابراین تعداد زیادی از مردم نیز از ابتدای صبح در بیت امام اجتماع كرده بودند.

یكی از روحانیون به منبر رفته بود و درباره مبارزات امام صادق (ع) با حاكم جور اموی و عباسی سخن می‌گفت.

امام كه لحظاتی پس از شروع سخنرانی به مجلس آمده بودند، متوجه شدند كه افرادی مشكوك از میان جمعیت سعی می‌كنند تا با فرستادن صلوات نظم مجلس را به هم بزنند، بنابراین یكی از روحانیون را احضار كردند و به ایشان پیامی دادند تا به مردم رسانده شود.

پیام ایشان این بود كه اگر مأمورینی كه قصد اخلالگری دارند، ساكت نشوند، خود معظم‌له شخصاً به طرف حرم حركت خواهند كرد و در آنجا سخنانی را كه لازم است به گوش مردم خواهند رساند.

این سخن تهدیدآمیز امام، اخلالگران را در جای خود نشاند و به این ترتیب این توطئه خنثی شد.

بعد از ظهر روز همان روز در مدرسه فیضیه به دعوت آیت‌الله العظمی گلپایگانی مجلسی برای سوگواری به مناسبت شهادت امام جعفر صادق (ع) منعقد بود.

جمعیت در مدرسه موج می‌زد و اقشار مختلف مردم در آن حضور داشتند. در این حال مدرسه توسط عمال رژیم محاصره شد و سربازان مسلح در اطراف آن مستقر شدند.

در این مجلس یكی از روحانیون رشته سخن را به دست گرفته بود و در ضرورت حفظ ارزشهای اسلامی و دستورات این آئین مقدس سخن می‌گفت و از حوزه علمیه به عنوان «دانشگاه امام صادق» و سربازخانه امام زمان یاد می‌كرد.

در اواسط سخنرانی یكباره عمال رژیم ـ همانهائی كه دسته دسته با اتوبوسهای دولتی به قم آورده شده بودند ـ وارد شدند و مردم را مورد حمله قرار دادند.

حمله دژخیمان رژیم منحوس پهلوی به مدرسه مباركه فیضیه با وسعت و شدت هر چه تمامتر و ابعاد وسیعی تا پاسی از شب گذشته ادامه داشت.

درحین زد و خورد طلاب و علمای مدرسه فیضیه ، بستگان آیت الله العظمی گلپایگانی و عده از طلاب و فضلای خرم آبادی و دیگر طلاب حاضر در مدرسه فیضیه، برای درامان ماندن آیت الله گلپایگانی از هجوم كماندوهای رژیم شاه،معظم له  را به اتاق دوم سمت شرق مدرس مدرسه می برند.

مرحوم آقای انصاری هم که کماندوها از منبرهای صبح و عصر وی در مدرسه حجتیه و فیضیه به شدت عصبانی وناراحت بودند و قصد جان و کشتن او را كرده بودند به همان اتاق پناه برده و خود را در پستوی اتاق پنهان می کند.

مأموران خون خوار رژیم دژخیم پهلوی که متوجه می شوند آیت الله گلپایگانی و حاج انصاری واعظ در آن اتاق هستند به آنجا حمله می برند.

در بدو ورود در و پنجره اتاق را رد هم شکستند و خرد کردند و به دنبال آن وارد شدند تا به ضرب و شتم این دو بزرگوار و دوستدار اهل بیت  عصمت و طهارت بپردازند طلاب و علمای حاضر و ناظر در مدرسه فیضیه كه شاهد ددمنشی سربازان مزدور و خون خوار رژیم شاه بودند  برای حفظ جان آیت الله گلپایگانی در اتاقی که گنجایش بیش از پانزده نفر را نداشته است، گرد آمده بودند.

دژخیمان حجةالاسلام علوی داماد آیت الله گلپایگانی را گرفته و به گمان اینکه خود آیت الله است سخت كتك زده و مضروب می کنند که بر اثرشدت ضربات وارده به ایشان پهلوی او شکسته می شود و مدتها در بیمارستان تحت درمان و مداوا بود.

همچنین بازوی حجةالاسلام حاج آقا علی صافی از بستگان آیت الله العظمی گلپایگانی را طوری مضروب  و مجروح می کنند که تا مدت ها جای آن باقی مانده بود.

آقای علمی رئیس مدرسه فیضیه نیز که در همان اتاق بوده است از صدمه آن نامردان در امان نمی ماند جمعی دیگری از طلاب هم مصدوم می شوند، ولی خوشبختانه بواسطه رشادت طلابی که در اتاق بودند، صدمه ای به آیت الله الظمی گلپایگانی نمی رسد.

معظم له را چند ساعت بعد که دیگر کار به انجام رسیده بود، با دلهره به خانه می رسانند و تا چند روز بر اثر شکنجه روحی و ناراحتی که در آن گیرد و دار دیده بودند، بستری می شوند.( نهضت روحانیون ایران، ج 3، ص 262 ـ 266. با اندکی تغییر و تلخیص)

اما جریان عصر روز 19 اردیبهشت 1357 ش در تاریخ مرجعیت بی مانند است. در آن روز بود که مزدوران رژیم با درندگی تمام به منزل ایشان حمله ونر شده و با بیشرمی به زدن و شکستن و پاره کردن و اهانت نمودن و ایجاد رعب و وحشت اقدام نمودند.

 و در کوچه مقابل بیت معظم له تنی چند از مردم بیدفاع را به شهادت رسانیدند.


منابع:

كتاب فروغ فقاهت

كتاب گلشن ابرار جلد 2

تهیه و فرآوری : علی فریادرس ، گروه حوزه علمیه تبیان