تبیان، دستیار زندگی
زعیم سترگ آیت الله العظمی گلپایگانی همواره در گفتارها و نوشتارهای خویش به تخطئه رژیم ستمشاهای پرداخته و اعمال و کردارهای ننگین رژزیم را به باد انتاقد گرفتند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

اعلامیه های صادر شده

بیانیه آیت الله گلپایگانی

زعیم سترگ آیت الله العظمی گلپایگانی همواره در گفتارها و نوشتارهای خویش به تخطئه رژیم ستمشاهای پرداخته و اعمال و کردارهای ننگین رژزیم را به باد انتاقد گرفتند.

در دوران مرجعیت مرحوم آیت الله العظمی بروجردی(ره) ایشان با ژرف نگری و روشن بینی همواره مراقب اوضاع بوده و برخی مطالب را به مرحوم آقای بروجردی گزارش می کردند.

با درگذشت مرحوم آقای بروجردی شاه منحوس پهلوی به خیال خام خویش می پنداشت که دیگر هیچ مانعی در برابر عملکرد ننگینش وجود نخواهد داشت و به اقداماتی دست زد.

اما او دیگر فکر نمی کرد که مراجع عالیقدر تقلید شیعه در قم  و به تبع آنان مراجع نجف همچون كوه استوار در برابرش ایستادگی کرده و سرش را بر سنگ می کوبند.

اولین مرحله مبارزه دسته جمعی مراجع عالیقدر قم و نجف با رژیم ستمشاهی جریان «انجمهای ایالتی و ولایتی» بود که در 16 مهر ماه 1341 ش اتفاق افتاد.

از این پس بود که آیت الله العظمی گلپایگانی همگام با دیگر مراجع وارد مرحله نوینین از مبارزه با رژیم استبداد شد.

اگر اعلامیه ها بیانیه ها، پیام ها و تلگرام های مرحوم آیت الله العظمی گلپایگانی را که از بدو شروع نهضت اسلامی تا پیروزی آن و پس از آن تا آخرین لحظات زندگی صادر گردیده است بخواهیم در مجموعه ای گردآوریم کتابی قطور را تشکیل خواهد داد، بیشترین صفحات نخستین مجلد کتاب «اسناد انقلاب اسلامی» را، اعلامیه ها و نوشتارهای این مرجع بزرگوار تشکیل داده است. عناوین بخشی از مهمترین آنها (از اسفند 1340 تا فروردین 1357 ش) عبارتند از:

1. پیرامون اصلاحات ارضی (16 اسفند 1340)

2. پیرامون انتخاب بانوان در مجلس (21 مرداد 1341)

3. درباره تصویب انجمنهای ایالتی و ولایتی (28 مهر 1341)

4. درباره تصویب انجمهای ایالتی و ولایتی (16 آبان 1341)

5. نامه به نخست وزیر وقت و اعتراض به  او (26 آبان 1341)

6. درباره رفراندوم شاه و تحریم آن (1 بهمن 1341)

7. پافشاری بر ادامه مبارزه با رژیم شاه (28 فروردین 1342)

8. درباره فاجعه مدرسه فیضیه قم (1 خرداد 1342)

9. اعلامیه در پی دستگیری حضرت امام خمینی (16 خرداد 1342)

10. درباره جنایت رژیم در 15 خردارد و دستگیری امام (21 خرداد 1342)

11. اعتراض به بازداشت حضرت امام خمینی (30 خرداد 1342)

12. نامه به امام خمینی در پی تبعید ایشان به ترکیه (23 آبان 1343)

13. نامه به امام در ترکیه (29 بهمن 1343)

14. نامه به حضرت امام در نجف اشرف (مهر 1344)

15. اعتراض به طرح ننگین قانون خانوادهه (22 بهمن 1345)

16. اعلامیه به مناسبت جنگ 6 روزه اعراب و اسرائیل (29 خرداد 1346)

17. اعلامیه پیرامون به آتش کشیده شدن در مسجدالاقصی از سوی صهونیستها (2 شهریو 1348)

18. اعلامیه به مناسبت شهادت آیت الله سعیدی(24 خرداد 1349)

19. بیانیه درباره اوضاع دردناک جهان اسلام( 10 مهر 1349)

20. فتوای تحریم اراضی مزروعی موقوفی (تیر 1350)

21. نامه اعتراض به سازمان اوقاف و رژیم شاه (17 خرداد 1351)

22. اعلامیه در مورد کمک به آسیب دیدگاه جنوب لبنان (21 مهر 1352)

23. اعلامیه پیرامون جنگ چهارم اعراب و اسرائیل (21 مهر 1352)

24. نامه اعتراض به رژیم شاه (29 مرداد 1353)

25. اعتراض به تبدیل تقویم تاریخ هجری به شاهنشاهی (25 اسفند 1354)

26. پیرامون فاجعه 19 دی قم ـ 4 اعلامیه (22 دی 1356)

27. پیرامون فاجعه 29 بهمن تبریز (11 اسفند 1356)

28. درباره تجاوز اسرائیل به جنوب لبنان ـ 4 اعلامیه (29 اسفند 1356)

29. اعلامیه به مناسب چهلم شهیدان تبریز ( 7 فروردین 1357)

30. و دهها اعلامیه و بیانیه دیگر از فروردین تا 22 بهمن 1357  به مناسبت های گونانگون انقلاب اسلامی.

مرجع بزرگ شیعه پس از شروع نهضت اسلامی مردم ایران در سال 1341 با کوششی پیگیر و اراده ای استوار مبارزات خویش را گسترش بخشیده و با کمال صلابت و رشادت در برابر اقدامات ضد اسلامی رژیم ستمشاهی ایستادگی نمود.

ایشان در آن سالهای سرد و سیاه که حضرت امام ره را به خارج از کشور تبعید نموده و حرکتی از سوی جامعه روحانی کشور به چشم نمی خورد یکه و تنها در مقابل عملکرد ننگین رژیم ایستاد و فریاد اعتراض سر داد.

زعیم سترگ آیت الله العظمی گلپایگانی همواره در گفتارها و نوشتارهای خویش به تخطئه رژیم ستمشاهای پرداخته و اعمال و کردارهای ننگین رژزیم را به باد انتاقد گرفتند.

از جمله زمانی که شریف امامی نخست وزیر غیرقانونی رژیم تلگرافی در تسلیت درگذشت  فرزند برومند ایشان مخابره کرد، مرجع بزرگوار در پاسخ مرقوم فرمودند:

«...تلگرام تسلیت واصل، تسلی خاطر این جانب وقتی فراهم می شود که مصائب وارده بر اسلام و قرآن مجید که قلب مبارک حضرت ولی عصر ارواح العالمین له الفداء را جریحه دار ساخته، جبران ونظام کامل اسلامی در مملکت برقرار گردد.

از خطراتی که به واسطه وضع غیراسلامی آموزش و پرورش و مدارس مختلط و نشریات و مطبوعات گمراه کننده و تلقینات و تبلیغات الحادی و سپاه دانش دختران و پلیش و افسر زن و امور دیگر که شرف و حیثیت عفت اجتماع را لکّه دار نموده و فرزندان عزیز اسلامی را تهدید می کند، به مراتب بیش از مرگ فرزندم متأسف می باشم.

خداوند متعال همگان را به آنچه خیر و صلاح و ترقی و آژادی و استقلال جامعه مسلمانان در آن است هدایت فرماید.

23 شوال المکرم 98 ـ 4/7/1357 ـ الگلپایگانی."اسناد انقلاب اسلامی، ج 1، ص 417"

سالی چند پس از جریان خونین فیضیه بود که هر چه شاگردان معظم له انتظار کشیدند، ایشان به درس نیامدند، پس از مدتی معلوم شد که رئیس ساواک قم به منزل آقا آمده و در خلال سخنان خود گفته بود:.... آقا طلاب تندی می کنند، شعار می دهند و نظم را بر هم می زنند، ما که به شما احترام می کنیم در مقابل می خواهیم دستور دهید آرام باشند و به درس خویش  مشغول باشند....

آقا خشمگین شده و فرموده بودند: شما به من  احترام می کنید؟ با این کارهایی که انجام می دهید؟ شما اگر معتقد به این کارها بوده باشید از اسلام خارجید...و  آنقدر بر سر آن خبیث فریاد زده بودند که حال ایشان به هم خورده و نتوانسته بودند به درس بیایند (از آن پس ملاقات با آن مرجع بزرگوار قطع شد).

مرجع بزرگوار فرمودند: آن  موقعی که مرحوم آقای حکیم تلگراف کردند که به نجف بیایید تا تبادل افکار کنیم و تکلیف معین شود، رئیس نظمیه ـ شهربانی ـ به منزلمان آمد و گفت: اگر تصمیم رفتن به نجف را دارید گذرنامه شما آماده  ومهیا است ولیکن باید بدون سر و صدا بروید.

من در پاسخ او گفتم: ما اینجا هستیم، اینجا میدان جهاد ماست و رها کردن در آن در حکم فرار از میدان جنگ است که حرام می باشد.


منابع:

كتاب فروغ فقاهت

كتاب گلشن ابرار جلد 2

تهیه و فرآوری : علی فریادرس ، گروه حوزه علمیه تبیان