وقتی زندگی ضربه فنی ات می کند
ناکامی های زندگی و راهکارهای مقابله با آن (1)
ناکامی
همه ی ما ناکامی را تجربه کرده ایم ؛ وقتی راه رسیدن به یک هدف بسته می شود یا دستیابی به آن به تاخیر می افتد ، ناکامی رخ می دهد . ناکامی ها گاه خفیف و سطحی هستند مثل : ساعت ها انتظار در صف سینما و تمام شدن بلیط ، یا به دست آوردن نمره ی ضعیف در یک امتحان ؛ گاهی نیز شدید هستند مثل : از دست دادن شغل ، یا اخراج از دانشگاه .
احساس تحت فشار بودن
گاهی در انسانها احساس تحت فشار بودن یا تحمیل ایجاد می شود . این احساس ، هنگامی به وجود می آید که به شخصی مسئولیتی داده می شود که بیش از اندازه است و همه ی توانایی های او را در بر می گیرد . در واقع این حالت هیجانی زمانی در فرد ایجاد می شود که او مسئولیتی برعهده دارد و برای این مسئولیت تلاش می کند و برای انجام دادن آن بیش از توانش درگیر می شود.
تعارضات
تعارض ، عبارت است از یک حالت هیجانی منفی که فرد در انتخاب یکی از دو هدف ، در حالت یک بوم دو هوا می ماند و در تصمیم گیری خود ناتوان می گردد.
روان شناسان سه نوع تعارض را شناسایی کرده اند :
تعارض بین دو انتخاب خوب
در این نوع تعارض ، فرد باید دست کم از بین دو راه حل خوشایند یکی را انتخاب کند . مثلا وقتی یکی از دوستان ، شما را به مهمانی و دیگری به سینما دعوت می کنند یا مادری که بین انتخاب شغل مهم و انجام مسئولیت های مادری که هر دو برای او موقعیت های خوشایندی اند ، دچار تردید می شود .
در این تعارض ، فشار روانی کمتر از انواع دیگر است ، چون هر نوع انتخاب فرد ، نتیجه مثبت و خوشایندی دارد ، ولی در صورت طولانی شدن تصمیم گیری ، ممکن است به فرد فشار وارد شود.
تعارض بین دو انتخاب بد
در این تعارض فرد باید دست کم از بین دو موقعیت ناخوشایند یکی را انتخاب کند و هر انتخاب او به نتیجه گیری منفی منجر خواهد شد . برای مثال فردی را در نظر بگیرید که دندان درد دارد ، ولی از دندان پزشک می ترسد ، این فرد باید از بین این دو مو قعیت ناخوشایند یکی را انتخاب کند ؛ یا درد دندان را تحمل کند یا به دندان پزشک که از آن می ترسد مراجعه کند . در این نوع تعارض ، فشارروانی که به فرد وارد می شود بیشتر از انواع دیگر است ، چون هر نوع انتخاب وی ، نتیجه منفی و ناخوشایندی دارد .
تعارض بین یک انتخاب خوب و یک انتخاب بد
در این نوع تعارض فرد در موقعیتی قرار دارد که مجبور می شود بر چیزی رضایت دهد که هم پیامدهای خوشایند و هم پیامدهای ناخوشایند دارد ، برای مثال شیرینی چیز خوشمزه ای است ، اما آدم را چاق هم می کند .
یا مثلا اگر تعطیلی آخر هفته را به پارک و گردش برویم ، کار خوشایندی است ، اما از دست رفتن فرصت مطالعه برای کنکور چیز اضطراب آوری است.
وقتی کسی هدفی در پیش دارد که هم خواستنی است و هم خطر بار ، ممکن است مدتی سرگردان شود تا سرانجام بتواند درباره اش تصمیم بگیرد.
چنین کسی وقتی از هدف دور است ، آن را خواستنی می بیند ؛ بنابراین ، سعی می کند به آن برسد ، اما هر چه به هدف نزدیکتر می شود ، بیشتر احساس خطر می کند . تقریبا بیشتر جوانانی که ازدواج می کنند این تعارض راتجربه می کنند . وقتی مراسم خواستگاری و نامزدی است ، شور و شوق طرفین زیاد است ، ولی هر چه به روز عروسی نزدیکتر می شوند ، اضطراب و ترس از ازدواج به سراغشان می آید .این نوع تعارض در زندگی ما به کرات اتفاق افتاده است و همه ی ما فشار روانی حاصل از آن را تجربه کرده ایم . در مقابله با این نوع فشار روانی ، افرادی که در تصمیم گیری هایشان انعطاف پذیری بیشتری دارند موفق ترند.
دگرگونی های زندگی
در طول زندگی ، همه ما با تغییرات و رویدادهای مهم خوشایند یا ناخوشایند روبرو می شویم که زندگی ما را تحت تاثیر قرار می دهند و باید با آن ها سازگار شویم . از جمله این تغییرات ، ازدواج یا فوت یکی از اعضای خانواده ، تغییر شغل و یا تغییر محل سکونت است که فشار روانی به همراه می آورد .
مواجه شدن با تعدادی از موقعیت ها و دگرگونی ها در یک زمان کوتاه ، بهداشت روانی ما را تحت تاثیر قرار می دهد. هر کدام از این اتفاقات تا اندازه ای می تواند بر ما فشار آورد . روان شناسان برای هر کدام از موارد ، یک نمره در نظر گرفته اند . برای مثال شدت فشار روانی ازدواج 50، مرگ همسر 100 و درگیری جزئی با قانون 11 در نظر گرفته شده است.
روان شناسان بر اساس جمع این نمره ها می توانند رابطه ی دگرگونی های زندگی را با بهداشت روانی پیش بینی کنند . آن ها در پژوهش های خود نشان دادند افرادی که امتیاز آن ها 300 یا بیشتر از 300 باشد ، دو برابر اشخاصی که کمتر از 300 درجه فشار روانی را تجربه می کنند بیمار می شوند . برای مثال در اشخاصی که مبتلا به سرطان سینه یا سردردهای میگرنی بودند ، نسبت به افراد سالم دگرگونی های زندگی بیشتری مشاهده شد.
البته تاثیرات فشار روانی برای هرکس متفاوت است . مثلا برای برخی از افراد ، بیکاری طولانی ، بیشتر از مرگ یکی از عزیزان می تواند فشار روانی ایجاد کند و سبب بیماری شود.
انسان ها، در ادراک از رویدادها ، تفاوت های زیادی دارند ، به طوری که یک رویداد معین برای یکی ، فشار روانی شدید ایجاد می کند ، اما برای دیگری هیچ فشار روانی به همراه نمی آورد . مثلا تعویض خانه و نقل مکان به محیط دیگر ، ممکن است برای یکی کاملا فشارزا باشد و برای دیگری اصلا فشارروانی ایجاد نکند.
وقایع روزمره زندگی
علاوه برانواع مختلف دگرگونی ها و وقایع مهم ، که سبب فشار روانی در زندگی فرد می شوند ، فشارزاهای روزانه ای نیز وجود دارند که به ظاهر بی معنا و کم اهمیت به نظر می رسند ، مثل گم کردن کلید ، پیدا نکردن جای پارک برای اتومبیل ، ایستادن در صف نان و اتوبوس ، جر و بحث با یک فروشنده گستاخ ، نپرداختن به موقع پول آب ، برق و تلفن و ...
هر کدام از اینها ممکن است به منبع مهم فشارروانی تبدیل می شوند و بهداشت روانی را با نوسان های زیان آور مواجه کنند . مثلا پژوهش های مختلف نشان داده اند ، اشخاصی که گرفتاری های روزانه را بیشتر تجربه می کنند ، بیشتر مبتلا به انواع سر دردها ، عفونتهای گلو و آنفولانزا می شوند .
برخی متخصصان معتقدند که گرفتاری های روزانه خیلی بیشتر از رویدادهای زندگی فشارزایند . در واقع می توان گفت که وقتی یک رویداد مهم در زندگی رخ می دهد ، گرفتاری های روزانه خود به خود افزایش می یابد. مثلا طلاق به عنوان یک واقعه یا دگرگونی مهم زندگی ، ممکن است در مدت زمان طولانی دهها گرفتاری روزمره به وجود آورد : فرد مطلقه ، علاوه بر آنکه همه مسئولیت های زندگی مثل مراقبت از بچه ها و تربیت آنان ، انجام امور منزل ، خرید و امرار معاش به عهده ی خود فرد می افتد ، برخورد و نگرش دیگران به افراد مطلقه نیز فشارزاست .
البته همیشه و همیشه باید به این نکته ی مهم توجه کنیم که دو چیز بر سلامت روانی فرد تاثیر دارد :
** تفاوت های فردی
** چگونگی ادراک افراد از وقایع مهم و گرفتاری های روزمره زندگی.
چه بهترکه با نگاهی وسیع به دنیا بنگریم و مشکلات را در دل دریایی خود ، رها و بی باک هضم نمائیم .
در مقاله ی بعد ، راهکارهای مقابله با فشار روانی را مورد بررسی قرار خواهیم داد .
سرور حاجی سعید
بخش خانواده ایرانی تبیان
مطالب مرتبط :