تبیان، دستیار زندگی
آثار مجسمه سازی موجود در پارک مکلنبورگ آلمان، به دلیل برخورد انتقادی با مسائل سیاسی و اجتماعی روز، از جمله مجسمه های بحث برانگیز تاریخ معاصر است
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

مجسمه های غول پیکر

آثار گونتر شومان، مجسمه ساز معاصر آلمانی در پارک مکلنبورگ


آثار مجسمه سازی موجود در پارک مکلنبورگ آلمان، به دلیل برخورد انتقادی با مسائل سیاسی و اجتماعی روز، از جمله مجسمه های بحث برانگیز تاریخ معاصر است.


مجسمه های غول پیکر

پارک مجسمة شهر مکلنبورگ(Mecklenburg)، شماری از مجسمه‌های مجموعة شخصی هنرمند معاصر آلمانی، گــونتر شــومان(Gunter Schumann)  را در خود جای داده است. شومان با مجسمه های با عظمت، قـدرتمند و بزرگ اندازه اش، به کندوکاو و پژوهش در تاریخ گذشته و امروز می پــردازد. برای وی، وابستگی انگل وار بعضی از معاصرینش به رایش سوم و آلمـان نازی، همچـــون فجایع به وقوع پیوسته در عراق ، بهانــه ای برای خلق آثار هنری است.

چمنزاری سرسبز با درختانی انبوه و گل های رنگارنگ، دریاچه ای درخشـــان و خانواده های شادی که برای گلگشت به آن آمده اند، همگی در کنار هم نمایی از پارک شهر مکلنبورگ را در برابر دیدگان ما به تصـویر می کشد.

مکلنبـورگ از زیباترین شهرهای آلمان است. در چمنزارهای آن، مجسمه ای از یک سرباز آمریکایی در حالی که طنابی چون قلادة یک سگ را به گردن یک عراقی لخت که چهار دست و پا روی زمین قرار دارد انداخته دیده می شود. مجسمه هایی از چوب بلوط، شبیه به تصاویر منتشر شدة شکنجه و بدرفتاری سربازان آمریکایی و انگلیسی با زندانیان عراقی که در مطبوعات غرب منتشرشده به چشم می خورد.

وی دربارة خـود چنین می گویـد: « من نه تروریست  هستم، نه یک بنیادگرای اسلامی، نه یک مسیحی و نه شاهد یهـوه روی زمین، نه یک نـــازی و نه کمونیست. نه یک دموکرات، نه بازیکن فوتبال، نه بـوکسور و نه پــــرورش دهنــــدة خرگوش. من یک چــــوب تـراشم، یک مجسمه ساز. یک انسان... می خواهم کشف کنم که «انسان» چیست؟»

مکلنبـورگ از زیباترین شهرهای آلمان است. در چمنزارهای آن، مجسمه ای از یک سرباز آمریکایی در حالی که طنابی چون قلادة یک سگ را به گردن یک عراقی لخت که چهار دست و پا روی زمین قرار دارد انداخته دیده می شود.

شومان نمی خواهد که یک هنرمند سیاسی کار یا یک هنرمند سیاست مدار باشد، چرا که سیاست - در نظر او – گفت وگوها و بحث های پوچ و توخالی است که در مجلس شورای آلمان دربارة قدرت انجام می شود. وی از این که آثارش، آثاری سیاسی به شمـــار رونــد و یا به عنوان هنر سیاسی مطرح شوند، ناراضی است. او این آثار را تنها و تنها برای خـود می آفریند.

می گوید: «می خواهم خود را کشــف کنم، می خواهم خود را پیدا کنم، که چه هستم و جامعه ای را که در آن زندگی می کنم بشناسم.» او افکار خود را با چکش و پتک و چاقو روی چوب ها پیاده می کند، هرچند که معتقد است سنگ ابزاری مناسب تر برای کار است چرا که روند خلق اثر طولانی تر است و اندیشه ها پخته تر می شوند.

مجسمه های غول پیکر

شومان متولد 1941 است. نخست مدل های کوچک اندازه ای از چوب می تراشیـد. از سال 1969 به عنـــوان متخصص و استاد ساخت مجسمه های حیوانات برای پارک های کودکان مشغول به کار شد. مجسمه های زیبا و باظرافت او از حیوانات مختلف هم اکنون در پارک بازی کودکان مقابل بیمارستان کودکان یونسکو در ورشو قرار دارند. در پارک های دیگری چون پارک کودکان شهرهای دویزبورگ، دورتموند، هامبورگ و ... نیز آثار وی را می توان یافت. کار برای کودکان در نظر خود وی از جمله درخشان ترین برگ های کارنامة هنری اوست.

در دوران جمهوری دموکرات آلمان، وی شیوه های دیگری را برای کار تجربه کرد. وی ده سال به ساختن مجسمه های حیوانات پرداخت و سپس به مجسمه های پیکره های انسانی روی آورد.

وی دربارة مجسمة «صدها هیتلر» می گوید که منظور وی از این ایده آن بوده است که در جنگ جهانی دوم و در بسیـاری دیگر از جنگ ها، نه تنها یک نفر همچون هیتلر، بلکه بسیاری دیگر نیز هستند که باید پاسخگو باشند.

در مجسمة دیگری هاینریش هیملر، فرماندة سازمان اطلاعات و امنیت آلمان نازی (اس اس) را می بینیم که دستش را برای درود فرستادن به هیتلر بلند کرده است و از مردی که روی صندلی نشسته است می پرسد که چرا برای پیشوا بلند نمی شود و او می گوید برای من تنها یک پیشوا وجود دارد و آن یهوه است.

شومان نمی خواهد که یک هنرمند سیاسی کار یا یک هنرمند سیاست مدار باشد، چرا که سیاست - در نظر او – گفت وگوها و بحث های پوچ و توخالی است که در مجلس شورای آلمان دربارة قدرت انجام می شود

در مجسمة محمد علی کلی، بوکسور مسلمان آمریکایی، شومان قدرت بدنی و جایگاه کلی را در جامعــــه پـر از تبعیض نــژادی و سفیدپوست آمریکا مورد نقـد قرار می دهد. بر روی کمــربنــد محمدعلـی کلی نــوشته شـــده است: «این ویت کونگ هیچ آزاری به من نرسانده است» و در ادامه: «اما این آمریکایی های سفید ... »

نام شـومان را از سال 1989 می توان در «دانش¬نامة جهانی هنر بدوی» (Weltnezyklopaedie Naive Kunst)  دید. او بنابر گفتة خودش دوست دارد تا روح های شکننده و لرزان را با این مــادة سخت و خشک – چوب – به نمایـش درآورد. این گونه آن ها در یادها باقی خواهند ماند. وی می گوید: «تلویزیون را می توان خاموش کرد و روزنامه ها را در سطل زباله ریخت اما این مجسمه ها همه روزه در برابر چشمان مردم هستند.»

بخش هنری تبیان


منابع :

نشریه Art، شماره 10، اکتبر2004 ، چاپ آلمان، صص 36- 43.

هنرهای تجسمی، ش 24 /  نوشته: پترا بوزتی، ترجمه شروین فریدنژاد