تبیان، دستیار زندگی
براساس هدف و فرجام زندگی، شادی و نشاط از دیدگاه اسلام دارای حد و مرز می‏باشد. محتوا و قالب شادی و نشاط و عوامل آن نباید با روح توحیدی و انسانی که دین اسلام مطرح کرده است، در تضاد و تنافی باشد؛ زیرا هر پدیده‏ای که انسان را از آرمان و غایت اصلی خویش دور ساز
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

چگونه عفیف باشیم؟


براساس هدف و فرجام زندگی، شادی و نشاط از دیدگاه اسلام دارای حد و مرز می‏باشد. محتوا و قالب شادی و نشاط و عوامل آن نباید با روح توحیدی و انسانی که دین اسلام مطرح کرده است، در تضاد و تنافی باشد؛ زیرا هر پدیده‏ای که انسان را از آرمان و غایت اصلی خویش دور سازد، به هیچ وجه مقبول اسلام نخواهد بود.


شوخی و مزاح

سخن گفتن و عدم وجود شوخی بین نامحرمان

سخن گفتن از روی ناز و کرشمه که دل مردان را وسوسه کند و موجبات فساد را فراهم نماید، از طرف شارع مقدس منع شده است. وقار در سخن و حیا در کلام، حکمی است که از طرف خداوند به زنان پیامبر فرمان داده شده: «مواظب باشید در سخن، نرمش زنانه و شهوت آلود به کار نبرید که موجب طمع بیماردلان گردد. به خوبی و شایستگی سخن گویید. «فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذی فی‏ قَلْبِهِ مَرَضٌ وَ قُلْنَ قَوْلاً مَعْرُوفا» (احزاب/32)

باید دانست که مزاح و شوخی در حدّی که موجب زدودن غم و اندوه و شاد کردن مؤمن باشد و به گناه و افراط و جسارت و سخنان زشت و دور از ادب کشیده نشود، عملی پسندیده است. آنچه در این باره از پیشوایان دین به ما رسیده، در همین محدوده است. پیامبر اسلام ـ صلی الله علیه و آله ـ فرمود: «اِنّی لَاَمْزَحُ وَ لا اَقوُلُ اِلّا حَقّاً»(مجموعه ورام (تنبیه الخواطر)، ج‏1، ص: 111) من شوخی می کنم، ولی جز سخن حق نمی گویم.

شخصی به نام یونس شیبانی می گوید: حضرت صادق ـ علیه السلام ـ از من پرسید: مزاح شما با یکدیگر چگونه است؟ عرض کردم بسیار اندک! حضرت فرمود: «این گونه نباشید، چراکه مزاح کردن از حسن خلق است و تو می توانی به وسیله آن برادر دینی ات را شادمان کنی. پیامبر خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ نیز با افراد شوخی می کرد و منظورش شادکردن آنان بود.»

در روایات آمده است: کسی که با نامحرمی شوخی کند، به خاطر هر کلمه ای که در دنیا به او گفته، هزار سال در آتش دوزخ حبس خواهد شد

بر اساس هدف و فرجام زندگی، شادی و نشاط از دیدگاه اسلام دارای حد و مرز می‏باشد. محتوا و قالب شادی و نشاط و عوامل آن نباید با روح توحیدی و انسانی که دین اسلام مطرح کرده است، در تضاد و تنافی باشد؛ زیرا هر پدیده‏ای که انسان را از آرمان و غایت اصلی خویش دور سازد، به هیچ وجه مقبول اسلام نخواهد بود.

اگر چه سخن گفتن مرد نامحرم با زن نامحرم(بدون نازک کردن صدا و عشوه گری در سخن گفتن) و بر عکس حرام نیست، ولی سخن گفتن بی مورد(غیر ضروری) و شوخی کردن با نامحرم از نظر روایات اسلامی کار پسندیده ای نیست، چنان که در روایتی آمده است که: ابوبصیر از اصحاب امام باقر(علیه السلام) می گوید: زمانی که در کوفه بودم، به یکی از بانوان درس قرآن می دادم. روزی به مناسبتی با وی شوخی نمودم. مدتی گذشت تا در مدینه به حضور امام باقر(علیه السلام) رسیدم. حضرت مرا مورد سرزنش قرار داد و فرمود: کسی که در جای خلوت گناه کند، خدا نظر لطف خود را از او برمی دارد. این چه سخنی بود که به آن زن گفتی؟! از شدت شرم، صورتم را پوشاندم. حضرت فرمود: مراقب باش که تکرار نکنی و با زن نامحرم شوخی ننمایی.(وسائل الشیعه، ج 14،ص 144)

حضرت محمد

در روایات آمده است: کسی که با نامحرمی شوخی کند، به خاطر هر کلمه ای که در دنیا به او گفته، هزار سال در آتش دوزخ حبس خواهد شد.(بحارالانوار، ج 76، ص 363)

اختلاط زن و مرد

شریعت اسلام در عین این که به زنان، اجازه شرکت در فعالیت های اجتماعی را می دهد، از اختلاط نهی فرموده است. در سنن ابوداود آمده است که: «رسول اکرم(صلی الله علیه وآله) در زمان حیاتش دستور داد که برای زنان، در جداگانه ای به مسجد النبی بسازند.»(سنن ابوداود، ج 1، ص 109) که هنوز هم به نام «باب النساء» وجود دارد. پیامبر(صلی الله علیه وآله) دستور داد که: شب هنگام بعد از اتمام نماز، ابتدا زنان و سپس مردان از مسجد خارج شوند و در مسیر کوچه و خیابان، زنان از کنار، و مردان از وسط حرکت کنند.

بدون شک یکی از عوامل شیوع فساد که دامن گیر جهان امروز، بخصوص کشورهای غربی شده است، برداشتن حایل و حریم میان زن و مرد در ادارات، کارخانه ها و دیگر اماکن و محافل عمومی است. در این برخوردها معمولاً بذر فساد و گناه افشانده می شود و روز به روز ریشه می دواند. رسول خدا(صلی الله علیه وآله) فرمود: «میان مردان و زنان نامحرم فاصله اندازید، زیرا، بر اثر ملاقات و اختلاط، گرفتار درد و بلایی می شوید که دوا ندارد. بر شما باد که از اختلاط با زنان اجتناب نمایید.» (مرآت النساء، ص 140)

پیامبر اکرم که معلم انسان سازی است به ما دو راه را برای عفیف بودن پیشنهاد می کنند. در ابتدا ازدواج است که با ازدواج فرد می تواند چشم و دامن خود را محفوظ بدارد و اگر نتوانست ازدواج کند پس روزه بدارد که با روزه داشتن قوای شهوانی را برای مدتی ضعیف کند

«جامعه امروزی، زیانهای اختلاط زن و مرد را به چشم خود می بیند، چه لزومی دارد که زنان، فعالیتهای اجتماعی خویش را به اصطلاح دوشادوش مردان انجام دهند؟! آیا اگر در دو صف جداگانه انجام دهند، نقصی در فعالیت کاریشان رخ می دهد؟! از جمله اثر بارز این دوشادوشی ها این است که هر دو همدوش را از کار و فعالیت مثبت باز می دارد و هر یک را به جای توجه به دقت به کار خود، متوجه «همدوش» می کند، تا آنجا که غالباً این همدوشی ها به هم آغوشی ها منتهی می گردد.»(شهید استاد مطهری، مسئله حجاب، ص 237)

در داستان روبرویی حضرت موسی با دختران شعیب نیز به عدم اختلاط زن و مرد اشاره شده است. وقتی موسی علیه السلام از ایشان می پرسد چرا به گوسفندان آب نمی دهید می گویند: ما آنها را آب نمی‏دهیم تا چوپانها همگی خارج شوند؛ و پدر ما پیرمرد کهنسالی است. بعبارت دیگر دوری از تماس با نامحرمان باعث معطلی دختران شعیب شده بود. تماسهای جسمی بین زن و مرد نامحرم، هر چند اندک، از نظر اسلام حرام و گناه بزرگی محسوب می شود. حتی اگر فقط مصافحه(دست دادن) با نامحرم -هر چند فامیل آشنا- و بدون هیچ گونه قصد سوئی باشد. پیامبر(صلی الله علیه وآله)فرمود:"من صافح امرأة حراما جاء یوم القیامة مغلولا ثم یومر به الی النار"(وسائل الشیعه، ج 14، ص 143)، هر کس با زنی نامحرم دست بدهد، روز قیامت با دستهای زنجیر بسته وارد محشر شده و سپس به طرف جهنم برده خواهد شد. تمام مراجع عظام، مصافحه(دست دادن) با زن بیگانه را جایز نمی دانند. کوچک شمردن این گونه گناهان موجب می شود که زشتی آنها در جامعه از بین برود و افراد کم کم به گناهان بزرگتر روی بیاورند و فساد و پلیدی، دامنگیر افراد جامعه شود.

پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله می فرماید: «یا معشر الشباب ان استطاع منکم الباءة فلیتزوج فانه اغض للبصر و احصن للفرج و من لم یستطع فعلیه بالصوم (تفسیر مراغی،ج 22،ص10)، ای گروه جوانان!کسی که از شما توانایی بر ازدواج داشته باشد، ازدواج کند، زیرا ازدواج سبب می شود که از نوامیس مردم چشم فرو بندد و دامان خویش را از آلودگی به بی عفتی حفظ کند و کسی که توانایی بر ازدواج ندارد، روزه بگیرد.»

با توجه به حدیث پیامبر اکرم با روزه گرفتن و فرو انداختن نگاه می توان در حفظ دامن و قوای شهوانی موفق بود

پیامبر اکرم که معلم انسان سازی است به ما دو راه را برای عفیف بودن پیشنهاد می کنند. در ابتدا ازدواج است که با ازدواج فرد می تواند چشم و دامن خود را محفوظ بدارد و اگر نتوانست ازدواج کند پس روزه بدارد که با روزه داشتن قوای شهوانی را برای مدتی ضعیف کند.

خداوند متعال در پیشگیری از سرکشی قوای شهوانی به فروانداختن چشم تاکید داشته و در توصیف مومنان می فرماید: «والذین هم لفروجهم حافظون* الا علی ازواجهم او ما ملکت ایمانهم فانهم غیرملومین - فمن ابتغی ورآء ذلک فاولئک هم العادون (سوره مؤمنون،آیه 5-7) و در آیه دیگر یکی از ده صفت عالی برای زنان و مردان را اینگونه معرفی می کند: «و الحافظین فروجهم و الحافظات ...» (سوره احزاب،آیه 35) و در آیات سوره نور فروانداختن چشم را قبل از حفظ دامن ذکر می کند و از جهت آنرا از نظر رتبی مقدم می داند «قُل لِّلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّواْ مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَ یحَْفَظُواْ فُرُوجَهُمْ ذَالِکَ أَزْکیَ‏ لهَُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرُ بِمَا یَصْنَعُونَ* وَ قُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَرِهِنَّ وَ یحَْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ... (نور/30و31)

در آیه 33 سوره نور خداوند کسانی را که نمی توانند ازدواج کنند به عفت ورزیدن دعوت می فرماید:«وَ لْیَسْتَعْفِفِ الَّذِینَ لَا یجَِدُونَ نِکاَحًا حَتیَ‏ یُغْنِیهَُمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ...» 

و نکته پایانی

مهمترین راه برای حفظ پاکدامنی

با توجه به حدیث پیامبر اکرم با روزه گرفتن و فرو انداختن نگاه می توان در حفظ دامن و قوای شهوانی موفق بود.

فرآوری : زهرا اجلال

بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان


منابع:

1) نساجی، زهرا. حیا فضیلتی انسانی. پیام زن، شماره 142.

2) عنبری، موسی. نقش خانواده در بهداشت و عفت عمومی جامعه. مقالات بنیاد اندیشه اسلامی.

3) الکافی ج‏2 ص106 باب الحیاء/ اصول کافی با ترجمه مصطفوی، ج3 ص165 باب حیا

4) مطهری، مرتضی. مسئله حجاب. تهران، صدرا.

5) عسکری اسلامپور. نقش عفاف و پاکدامنی در زندگی انسان. پاسدار اسلام، شماره 279و280و281.

6) پایگاه آفتاب

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.