ثواب و اهمیت نصیحت و خیرخواهی
خداوند عزّ وجل فرمود: محبوبترین چیزی كه بنده من به آن مرا عبادت میكند، خیرخواهی برای من [و در راه رضایت من] است.» در واقع، با خیرخواهی گستره بندگی خداوند بیشتر میشود و این تنها ناصح نیست كه بندگی میكند؛ بلكه نصیحت پذیرها نیز در مسیر بندگی قرار میگیرند.
واژه «نصح» و «نصیحت» در زبان روزمرّه فارسی معمولاً به معنای اندرز به كار میرود؛ ولی در لغت عرب چنین نیست و مفهوم وسیع و گستردهای دارد.
پیامبر اكرم صلی الله علیه وآله به اصحابش فرمود: «اَلدِّینُ النَّصِیحَةُ قُلْنا لِمَنْ قالَ لِلَّهِ وَلِكِتابِهِ وَلِرَسُولِهِ وَلِاَئِمَّةِ الْمُسْلِمِینَ وَعامَّتِهِمْ؛ 1
دین، نصیحت و خیرخواهی است. [اصحاب میگویند:] پرسیدیم: [خیرخواهی] برای چه كسی؟ فرمود: برای خدا و كتابش و برای رسول خدا و پیشوایان مسلمین و تمام مسلمانان.» روشن است كه نصیحت به معنای اندرز در مورد خدا و رسول اوصلی الله علیه وآله معنی ندارد و معلوم میشود مراد از آن خیرخواهی است.
راغب میگوید: «نصح و نصیحت، هر كار یا هر سخنی است كه در آن مصلحت صاحب عمل و سخن باشد... و این واژه یا در اصل به معنای خلوص و اخلاص است؛ لذا به عمل خالص «ناصح» میگویند و یا به معنای اصلاح نمودن و محكم كاری است كه به كار خیاط «نُصح» میگویند؛ به خاطر اصلاح و محكم كاری كه بر روی پارچه انجام میدهد... و توبه نصوح هم یا به معنای توبه خالص است و یا توبه محكم و پایدار.» 2
از آنجا كه شخص خیرخواه از روی خلوص و اخلاص در كار دیگران میكوشد و یا دنبال اصلاح و محكم كاری در امور دیگران است، واژه نصح و نصیحت درباره او به كار میرود.
و هر گاه این واژه در بحث اخلاقی به كار رود، درست نقطه مقابل حَسَدْ قرار دارد. نُصح در اخلاق یعنی خیرخواهی و اینكه انسان نه تنها خواهان زوال نعمت از دیگران نباشد، بلكه خواهان بقای نعمت و فزونی آن برای همگان باشد و خلاصه هر آنچه از خیر و خوبی و سعادت برای خود میخواهد، برای دیگران نیز بخواهد. 3
پیامبر اكرم صلی الله علیه وآله فرمود: «لِینْصَحْ الرَّجُلُ مِنْكُمْ اَخاهُ كَنَصِیحَتِهِ لِنَفْسِهِ؛ 4 باید مردی [و انسانی] از شما خیرخواه برادرش باشد؛ آن گونه كه خیرخواه خویش است.»
اهمیت خیرخواهی در روایات
در روایات نیز تعبیرات حساس و حیاتی از نصح و خیرخواهی آمده است كه به نمونههایی اشاره میشود:
1. محبوبترین عمل
پیامبر اكرم صلی الله علیه وآله میفرماید: «قالَ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ اَحَبُّ ما تَعَبَّدَ لِی بِهِ عَبْدِی النُّصْحُ لِی؛ 5 خداوند عزّ وجل فرمود: محبوبترین چیزی كه بنده من به آن مرا عبادت میكند، خیرخواهی برای من [و در راه رضایت من] است.» در واقع، با خیرخواهی گستره بندگی خداوند بیشتر میشود و این تنها ناصح نیست كه بندگی میكند؛ بلكه نصیحت پذیرها نیز در مسیر بندگی قرار میگیرند.
2. بالاترین منزلت
هر كس در مسیر خیرخواهی مردم قدم بردارد، از باب «اَلْخَلْقُ كُلُّهُمْ عِیالُ اللَّهِ» 6 در مسیر خدا قدم برداشته و حركت در مسیر الهی باعث بالا رفتن مقام و منزلت اخروی او میشود.
پیامبر اكرم صلی الله علیه وآله فرمود: «اِنَّ اَعْظَمَ النَّاسِ مَنْزِلَةً عِنْدَ اللَّهِ یوْمَ الْقِیامَةِ اَمْشاهُمْ فِی اَرْضِهِ بِالنَّصِیحَةِ لِخَلْقِهِ؛ 7 به راستی بلندمرتبهترین مردم در پیشگاه خداوند در قیامت كسی است كه از همه بیشتر تلاش در خیرخواهی مردم كرده است.»
3. برترین عمل
امام صادق علیه السلام فرمود: «عَلَیكُمْ بِالنُّصْحِ لِلَّهِ فِی خَلْقِهِ فَلَنْ تَلْقاهُ بِعَمَلٍ اَفْضَلَ مِنْهُ؛ 8 بر شما لازم است كه خیرخواه خلق خدا برای [رضای] خدا باشید؛ چرا كه هرگز با عملی كه با فضیلتتر از خیرخواهی باشد خدا را [در روز قیامت] ملاقات نخواهید كرد.»
4. عملی ضروری و فراگیر
نُصح و خیرخواهی فقط یك توصیه اخلاقی نیست؛ بلكه یك وظیفه دینی و اسلامی است و بر همگان لازم است در هر حال خیرخواه برادران مؤمن خویش باشند.
امام علی علیه السلام فرمود: «اِمْحَضْ اَخاكَ النَّصِیحَةَ حَسَنَةً كانَتْ اَوْ قَبِیحَةً؛ 9 برادرت را خالصانه نصیحت و خیرخواهی كن؛ خواه [اندرز و خیرخواهی تو در نظر او] نیك باشد یا زشت.»
و امام صادق علیه السلام فرمود: «یجِبْ لِلْمُؤْمِنِ عَلَی الْمُؤْمِنِ النَّصِیحَةُ لَهُ فِی الْمَشْهَدِ وَالْمَغِیبِ؛ 10 بر مؤمن واجب است كه خیرخواه [برادر] مؤمن [خود] باشد؛ چه در پشت سر و چه در حضور او.»
نشانه انسان خیرخواه
هم برای شناسایی افراد خیرخواه از غیر آنها و هم برای شناخت خود لازم است كه اجمالاً با برخی نشانههای نُصح و خیرخواهی آشنا گردیم:
1 تا 4. نشانههای انسان خیرخواه در كلام پیامبرصلی الله علیه وآله
رسول خداصلی الله علیه وآله فرمود:اَمَّا عَلامَةُ النَّاصِحِ فَأَرْبَعَةٌ یقْضِی بِالْحَقِّ وَیعْطِی الْحَقَّ مِنْ نَفْسِهِ وَیرضی لِلنَّاسِ ما یرضاهُ لِنَفْسِهِ وَلا یعْتَدِی عَلی اَحَدٍ؛ 11 امّا نشانه ناصح [و خیرخواه] چهار چیز است:
1. به حق داوری و حكم میكند؛
2. و خود نیز حق را مراعات میكند [و به حق رفتار میكند] ؛
3. و آنچه برای خود میپسندد، برای مردم نیز میپسندد؛
4. و بر هیچ كس تعدّی [و تجاوز] روا نمیدارد.»
5. نهی از آنچه برای خود نمیپسندد
امام علی علیه السلام فرمود: «حَسَبُ الْمَرْءِ... مِنْ نُصْحِهِ نَهْیهُ عَمَّا لا یرْضاهُ لِنَفْسِهِ؛ 12 از خیرخواهی مرد همین بس كه... از آنچه برای خود نمیپسندد، [دیگران را] نهی نماید.»
6. فرمانبرداری از خدا
حضرت علی علیه السلام فرمود: «اِنَّ اَنْصَحَ النَّاسِ لِنَفْسِهِ أَطْوَعُهُمْ لِرَبِّهِ وَاِنَّ أَغَشَّهُمْ لِنَفْسِهِ أَعْصاهُمْ لِرَبِّهِ؛ 31 همانا مطیعترین مردم برای خدا ناصحترین آنان به خود میباشد و نافرمانترین مردم نسبت به خداوند فریبكارترین نسبت به خود میباشد.»
7. حسود نباشد
كسی میتواند خیرخواه مردم باشد كه از پیشرفت دیگران ناراحت نشود و به تعبیر بهتر، حسود نباشد. حسود هرگز نمیتواند ناصح و خیرخواه خوبی برای مردم باشد.
امام صادق علیه السلام فرمود: «اَلنَّصِیحَةُ مِنَ الْحاسِدِ مُحالٌ؛ 13 خیرخواهی از انسان حسود [نسبت به دیگران محال است.» منظور محال عادّی است؛ یعنی معمولاً انسان حسود خیرخواه مردم نیست؛ نه محال عقلی؛ چون ممكن است در موردی بر اثر انفعال و... حسود هم بتواند خیرخواهی كند.
آثار خیرخواهی
انسان خیرخواه چون دارای نیت پاك است و بر اساس«اِنَّمَا الْاَعْمالُ بِالنِّیاتِ؛ 14 همانا عملها بر اساس نیتها هستند [كه محاسبه میشوند] .«هر روز از نظر روحی و روانی ترقّی و رشد بیشتری پیدا نموده، به خداوند نزدیكتر میشود.
تا آنجا كه بالاترین مقام در نزد خداوند مخصوص خیرخواهان است:.»... اَعْظَمُ النَّاسِ مَنْزِلَةً... اَمْشاهُمْ... بِالنَّصِیحَةِ» 15
راوی میگوید: نزد پیامبر اكرم صلی الله علیه وآله نشسته بودم، آن حضرت فرمود: «اكنون شخصی بر شما وارد میشود كه از اهل بهشت است.» پس مردی از انصار در حالی كه آب وضو از محاسنش میچكید وارد شد و سلام كرد و مشغول نماز شد. فردای آن روز نیز پیامبر اكرم صلی الله علیه وآله آن سخن را تكرار فرمود. باز همان مرد انصاری وارد شد و روز سوم نیز همین داستان تكرار شد. بعد از خارج شدن آن حضرت از مجلس، یكی از یاران به دنبال آن مرد انصاری رفت و سه شب در نزد او به سر برد؛ ولی از شب بیداری و عبادت [فراوان] چیزی ندید، جز اینكه هنگام رفتن به رختخواب ذكر خدا را میگفت و بعد میخوابید و برای نماز صبح بیدار میشد.
بعد از سه شب آن صحابی گفت: من از پیغمبر خداصلی الله علیه وآله درباره تو چنین سخنی شنیدم، خواستم بفهمم كه چه اعمال و عباداتی انجام میدهی كه باعث شده پیامبرصلی الله علیه وآله تو را بهشتی بخواند؟ مرد انصاری در جواب گفت: غیر از آنچه دیدی از من بندگی [بیشتری] سر نمی زند، جز آنكه بر احدی از مسلمانان در خود غشّ و خیانتی نمیبینم و بر خیر و خوبی كه خدای تعالی به او عنایت كرده، حسدی نمیورزم [و در یك كلام خیرخواه مردم هستم] . آن صحابی گفت: این حالت است كه تو را به این مرتبه [عالی] رسانده و این صفتی است كه تحصیل آن از ما [و از هر كسی] برنمی آید.» 16
نكات پایانی
در خیرخواهی و خیرپذیری به این نكات توجه شود:
1. میانه روی
اندازه نگهدار كه اندازه نكوست هم لایق دشمن است وهم لایق دوست
امام زین العابدین علیه السلام فرمود: «كَثْرَةُ النُّصْحِ تَدْعُو اِلَی التُّهَمَةِ؛ 17 زیادی نصحیت و خیرخواهی [و تكرار آن عامل [بدگمانی] و تهمت میشود.»
2. توجه به خیرخواهی دیگران
خیرخواهی و نصیحت آن گاه به نتیجه مفید میرسد كه شخص نصیحت شده، خیرخواهی دیگران را مورد توجّه قرار دهد و به آن ترتیب اثر دهد.
امام علی علیه السلام فرمود: «طُوبی لِمَنْ اَطاعَ ناصِحاً یهْدِیهِ وَتَجَنَّبَ غاوِیاً یرْدِیهِ؛ 18 خوشا به حال كسی كه خیرخواهی ناصحی را كه او را هدایت میكند، اطاعت كند و از گمراهی شخصی كه او را به پستی میكشاند، دوری گزیند.»
و حضرت باقر علیه السلام فرمود: «اِتَّبِعْ مَنْ یبْكِیكَ وَهُوَ لَكَ ناصِحٌ وَلا تَتَّبِعْ مَنْ یضْحِكُكَ وَهُوَ لَكَ غاشٌّ؛ 19 پیروی كن كسی را كه تو را میگریاند در حالی كه خیرخواه توست و پیروی نكن از كسی كه تو را میخنداند لیكن فریبنده توست.»
پی نوشت:
1) صحیح مسلم، ح 55، به نقل از: منتخب میزان الحكمة، محمدی ری شهری، دار الحدیث، 1382، ص 502، ح 6092.
2) المفردات فی غریب القرآن، راغب اصفهانی، تهران، دفتر نشر الكتاب، چاپ دوم، 1404 ق، ص 494.
3) ر. ك: پیام قرآن، ناصر مكارم شیرازی، مدرسه امیر المؤمنین علیه السلام، ج 2، ص 148؛ معراج السعادة، نراقی، هجرت، ص 470.
4) الكافی، كلینی، ج 2، ص 208، ح 5؛ منتخب میزان الحكمة، ص 502، ح 6094؛ بحار الانوار، ج 74، ص 358، ح 7.
5) الترغیب والترهیب، ج 2، ص 577، ح 16؛ منتخب میزان الحكمة، محمدی ری شهری، ص 502، ح 609.
6) وسائل الشیعة، شیخ حر عاملی، ج 16، ص 344، ح 21720.
7) الكافی، ج 2، ص 208، ح 5؛ منتخب میزان الحكمة، ص 502، ح 6092؛ پیام قرآن، ج 2، ص 149.
8) الكافی، ج 2، ص 208، ح 6؛ منتخب میزان الحكمة، ص 502، ح 6097.
9) نهج البلاغة، ترجمه فیض الاسلام، نامه 31، ص 933؛ نهج البلاغة، ترجمه مكارم شیرازی، ج 3، نامه 31، ص 94.
10) الكافی، ج 2، ص 208، ح 2؛ منتخب میزان الحكمة، ص 502، ح 6096.
11) تحف العقول، ص 20؛ منتخب میزان الحكمة، ص 502، ح 6098.
12) كشف الغمّة، اربلی، ج 3، صص 137 - 138، به نقل از: منتخب میزان الحكمة، ص 502.
13) بحار الانوار، علامه مجلسی، ج 78، ص 194، ح 9.
14) وسائل الشیعة، ج 1، ص 48، ح 89.
15) ترجمه و منابع آن گذشت.
16) محجّة البیضاء، محسن فیض كاشانی، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، ج 5، ص 325؛ الترغیب والترهیب، ج 3، ص 548، ح 1؛ معراج السعادة، مرحوم نراقی، نشر هجرت، ص 472.
17) بحار الانوار، ج 72، ص 66، ح 7؛ ر. ك: الدّرة الباهرة، ص 26؛ منتخب میزان الحكمة، ص 502.
18) غرر الحكم، ح 4575.
19) المحاسن، برقی، ج 2، ص 440، ح 2526؛ منتخب میزان الحكمة، ص 502
فرآوری : محمدی
بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان
منبع: ماهنامه اطلاع رسانی، پژوهشی، آموزشی مبلغان شماره96