تبیان، دستیار زندگی
خداوند پیامبرانش را با معجزات مختلف به سوی مردم گسیل نموده است. برخی را با كتاب آسمانی و برخی را علاوه بر كتاب آسمانی با علوم مختلف و برخی را علاوه بر كتاب و علم و فضایل دیگر قدرت و سلطنت فراگیر در بین تمام موجودات مثل حضرت سلیمان و داود پدرش، برخی از انب
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

از ادریس پیامبر چه می دانید؟


خداوند پیامبرانش را با معجزات مختلف به سوی مردم گسیل نموده است. برخی را با كتاب آسمانی و برخی را علاوه بر كتاب آسمانی با علوم مختلف و برخی را علاوه بر كتاب و علم و فضایل دیگر قدرت و سلطنت فراگیر در بین تمام موجودات مثل حضرت سلیمان و داود پدرش، برخی از انبیای الهی را مسلح به سلاح معجزه و قدرت تصرف در تكوین و شفا دادن بیماران كرده و بین مردم فرستاد.


حضرت ادریس

ادریس ـ علیه السلام ـ نیز یكی از انبیای الهی است كه در قرآن از او مكرر یاد شده است. «وَ اذْكُرْ فِی الْكِتابِ إِدْرِیسَ إِنَّهُ كانَ صِدِّیقاً نَبِیًّا» [1] او مثل عیسی ـ علیه السلام ـ زنده است «وَ رَفَعْناهُ مَكاناً عَلِیًّا» [2] نام ادریس مشتق از دروس است و دروس ناپدید شدن نشان را گویند. از این جهت او را ادریس گویند كه در جهان دیده نشد و به یكباره از چشم‌ها پنهان شد، چنانكه قرآن از آن واقعه یاد نموده است.

سلسله نسب او چنین است: ادریس بن مادِربن مهلائیل بن قنیان بن انوش بن شیث بن آدم. نام مادر ادریس قینوس است. نام ادریس به زبان عبری اختوق است كه به عربی ادریس نامیده شده.

ادریس بسیار متفكر و اهل فكر بود و بیشتر سكوت می‌كرد و هنگام راه رفتن سر به زیر بود،[3] او مبدع و مؤسس بسیاری از علوم و متون است او تدریس می‌كرد، ادریس آشنا به هفتاد زبان بود و به آن‌ها تكلم می‌كرد. و به آن زبان‌ها می‌توانست مردم را تدریس كند.

شغل او تدریس بود، علم نجوم و حساب برای مردم می‌آموخت، او علم حكمت را در نقاط مختلف جهان از جمله یونان چونان بذر پاشید و حكمای الهی یونان از علم او بهره برده‌اند،‌او در میان یونانیان به طر سمین وارمس مشهور است و اعراب آن جناب را هرمس والمثلث بالنعمه خوانند. مراد از هرمس عطارد است و مقصود از نعمت در كلمه مذكوره ‌حكمت،‌ حكومت و نبوت است، یعنی خداوند به ادریس سه نعمت بزرگ داده است:

سومین نعمت خداوند بر ادریس پیامبر ـ علیه السلام ـ این است كه خداوند او را نعمت نبوت داد، چون نبوت یكی از نعمتهای بزرگ الهی است، كه از آن در روایات اسلامی به حجت ظاهری تعبیر شده است. چنان كه نعمت نبوت كه از لطف الهی شامل انسانیت شده وجود نداشت هیچ یك از نعمت‌های الهی برای بشریت روی نمی‌كرد

1. علم و حكمت:

چنان‌كه می‌دانید علم بهترین نعمتی است كه خداوند به انسان عطا فرموده است تا به بركت آن از جهالت رها شود و راه درست را تشخیص دهد. چنانكه اگر علم از حوامع انسانی رخت بر بندد، جامعه انسانی تبدیل به جامعه درندگان خواهد شد.

اگرچه استفاده صحیح از علم نیز مسئله مهم است كه اگر از علم استفاده‌ای در جهت ارتقای انسانیت و پیشرفت تمدن به كار گرفته شود در این صورت علم مفید خواهد بود، ولی اگر همین نعمت بزرگ الهی را برای ساختن بمب اتم به كار گیرند و به وسیله آن انسان‌ها را به خاك خون بكشند، این علم ابزاری خواهد بود، برای رسیدن به هواهای نفسانی كه هیچ سودی ندارد.

2. حكومت نیز یكی از نعمت‌های الهی است كه خداوند برای برخی از انبیای خویش آن را داده است كه در سایه حكومت عادلانه امور جوامع بشری را نظم داده و انسان‌ها را در راه رسیدن به سعادت، ترقی دنیا و آخرت یاری دهند،‌ چنان كه حكومت برای سودجویی و خودكامگی به كار گرفته شود نتیجه سوء و بد خواهد داشت.

حكومت باید به دست انسان عاقل و خردمند و فاضل و كامل اداره شود، در غیر این‌صورت گرفتار وحشیگری شده و ظلم به جای عدل تمام جهان را فرا خواهد گرفت.

3. سومین نعمت خداوند بر ادریس پیامبر ـ علیه السلام ـ این است كه خداوند او را نعمت نبوت داد، چون نبوت یكی از نعمتهای بزرگ الهی است، كه از آن در روایات اسلامی به حجت ظاهری تعبیر شده است. چنان كه نعمت نبوت كه از لطف الهی شامل انسانیت شده وجود نداشت هیچ یك از نعمت‌های الهی برای بشریت روی نمی‌كرد.

چون علم از منشاء نبوت و وحی به انسان رسیده است و حكومت در سایه علم معنا پیدا می‌كند و اگر حكومت منهای علم باشد،‌ حكومت‌گران مثل چنگیز و اسكندر و هیتلر و جنایتكاران تاریخ معاصر بوش و شارون خواهند بود، پس ‌حكومت، علم و نبوت سه نعمتی است كه خداوند به اهلش می‌دهد چنان كه به ادریس داده، به انبیای دیگر نیز می‌دهد و انبیای دیگر حكومت را هرگز به نااهلان نمی سپارند و آن را به كسانی می‌سپارند كه دارای علوم الهی و حكمت باشند كه فقط معصومان از این چشمه لایزال الهی از علم و حكمت الهی بهره‌مند شده‌اند كه بعد از پیامبر اسلام ـ صلی الله علیه و آله ـ جانشینان معصوم این حق را بر مردم دارند كه حكومت كنند و در دوره غیبت این حق حكومت كه از حقوق انبیای الهی است به علم و فقهاء كه جانشین انبیاء الهی و ائمه هستند، واگذار شده است.

پی نوشت ها :

[1] . مریم/56.

[2] . مریم/57.

[3] . میرخواند، روضة الصفا فی سیرة الانبیاء والملوك الخلفاء، ج 1، ص 63 ، و طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، بیروت، ‌روائع التراث العربی، 1387 ق، ج1،‌ص 170، و ابن اثیر الكامل، بیروت، دارصادر، 1402، ج1، ص 62، و ابن سعد، طبقات الكبری، بیروت، دارصادر، بی‌تا، ج1، ص40.

بخش قرآن تبیان


منابع :

1. تاریخ انبیاء و قصص قرآنی عمادزاده.

2. داستان‌های قرآن در المیزان حسین فعال عراقی.

3. تاریخ انبیا، سید هاشم رسولی محلاتی.