موضوعی برای مشاجره ی اهل جهنم
یکی از مشاجرات جهنمیان درباره کسانی است که خیال میکردند انسانهای شروری هستند اما آنها را در جهنم نمیبینند و در نتیجه میفهمند که بهشتی شدهاند. پیامبر گرامی هم درباره کسی که مردم او را مردی بدکار میدانستند، پیش بینی کردند که به سبب کار خیر پنهانی که انجام داده بود، عاقبت به خیر خواهد شد و دقیقا هم همانطور شد. از این واقعه دو درس میگیریم یکی اینکه به خدا امیدوار بمانیم و دیگر آنکه درباره عاقبت انسانهای دیگر و گناهان آنها اظهار نظر نکنیم و قضاوت را به قاضی حقیقی یعنی خدا بسپاریم.
جهنمی یا بهشتی؟
قرآن درباره یکی از بحث و جدلهای دشمنانه در میان جهنمیان به ما خبر داده است. در سوره ص، آیه 64 میخوانیم:
إِنَّ ذلِکَ لَحَقٌّ تَخاصُمُ أَهْلِ النَّارِ :
به یقین این ستیزه گری اهل آتش با هم واقع خواهد شد.
اما این نزاع و بگومگو که در میان اهل آتش(جهنمیان) وجود دارد درباره چیست؟
در دو آیه قبلی، موضوع این جر و بحثها آورده شده است:
وَ قالُوا ما لَنا لا نَری رِجالاً کُنَّا نَعُدُّهُمْ مِنَ الْأَشْرارِ أَتَّخَذْناهُمْ سِخْرِیًّا أَمْ زاغَتْ عَنْهُمُ الْأَبْصارُ
گفتند چرا فلانی و فلانی و ... که ما سابقا(در دنیا) آدمهای بدی حسابشان میکردیم، را در جهنم نمیبینیم؟ آیا ما آنان را به ناحق به مسخره گرفته بودیم (و بدون توجه به بزرگی و رتبهشان آنها را در دنیا کوچک حساب میکردیم) یا اینکه درباره آنها دچار کژبینی بودیم و چشمان ما از دیدن آنها انحراف داشت و حقیقت وجودشان را نمیدیدیم؟
قرآن با تأکید فراوان میگوید که این گومگوهای دشمنانه "حق" است، یعنی قطعا واقع میشود و نیز موضوعاتی که دربارهشان هم حق درست است. یعنی اهل آتش خواهند فهمید که کسانی را خیال میکردند با آنها اهل آتش خواهند شد، در دنیا کوچکشان میشمردند و چشمانشان از اینکه حقیقت را درباره آنها ببیند منحرف بود.
این سه آیه به ما میفهماند که قضاوتهایی که مردم در این دنیا درباره یکدیگر میکنند لزوما درست نیست. چه بسا به نظر برسد که کسانی جزو اشرار حساب شوند اما واقعا اهل آتش نباشند و اهل آتش هرچه بگردند آنها را در آتش پیدا نکنند و بعد بر سر این مسأله با هم به جدل بپردازند.
قضاوت بر اساس ظاهر افراد ممنوع !
بنابراین اگر با توجه به ظاهر افراد درباره آنها قضاوت کنیم یا اینکه با توجه به رفتار بدی که میدانیم دچارش هستند، خیال کنیم که حتما جهنمی هستند، دچار اشتباه شدهایم و این گونه اظهار نظرها در بسیاری اوقات اشتباه از آب در میآید.امام رضا علیه السلام فرمودهاند که در حضور پیامبر صلی الله علیه و آله از شخصی سخن به میان آمد و اصحاب درباره او گفتند: «ای رسول خدا، او دیگر نابود شده است؛ زیرا گناهان زشتی انجام میدهد.»
پیامبر فرمود: «نه او نجات یافته است و خدای متعال او را ختم به خیر خواهد کرد و بدیهایش را نابود خواهد کرد و آن بدیها را به نیکی بدل خواهد فرمود؛ زیرا یک بار او در راه خود به مومنی گذر کرد که آن مومن – بی آنکه خود بداند – عورتش پیدا شده بود و این مرد عورت او را پوشاند. برای آن که خجالت نکشد او را از این موضوع آگاه نساخت. البته وقتی به راهش ادامه داد، آن مومن متوجه کار او شد و به و او گفت: «خدا پاداش فراوان به تو دهد و عاقبت تو را به خیر کند و در حساب تو سخت نگیرد.» خدا نیز دعای آن مومن را در حق او اجابت کرد. در نتیجه به برکت دعای آن مومن این بنده خدا ختم به خیر خواهد شد.
وقتی مرد گناهکار از سخن پیامبر با خبر شد، به خود آمد و توبه کرد و دست از گناه کشید و به اطاعت و عبادت پروردگار روی آورد. هفت روز از این ماجرا نگذشته بود که دشمنان به اطراف مدینه حمله کردند. پیامبر صلی الله علیه و آله گروهی را به تعقیب دشمن فرستاد که مرد توبه کار نیز از جمله آنان بود. آن گروه با کافران درگیر شدند و مرد توبه کار در میانه نبرد به شهادت رسید و همان گونه که پیامبر فرموده بود، عاقبت به خیر شد.
همانطور که گفتیم این واقعه از زبان امام رضا علیه السلام نقل شده است. در حالی که ایشان بر بالای منبر بودند با دیدن ابرهایی که از سر مردم رد میشد میگفتند که این ابرها مربوط به شما نیست و میگفتند که هر کدام مربوط به کدام شهر است تا اینکه ابری آمد که امام رضا علیه السلام فرمودند این ابر برای این شهر است و به خانه های خود بروید و وقتی مردم به خانه های خود رفتند باران فراوانی بارید و مردم خوشحال شدند و سپس جمعیت زیادی کنار امام رضا جمع شدند. امام مردم را به رعایت تقوا درباره نعمتهای خدا و ایمان به خدا و اعتراف به حقوق اهل بیت و کمک کردن به برادران مومن در کارهای زندگی سفارش نمودند و در ادامه سخن خویش فرمودند:
«رسول خدا کلامی دارد که اگر کسی در آن دقت کند سزاوار نیست که درباره فضل خدا برای خودش کم خواهی کند» و سپس داستان آن مرد گناهکار را که پیامبر صلی الله علیه و آله عاقبت نیکی برایش پیش بینی نموده بودند را بیان فرمود.
نخستین درسی که ما از آن واقعه میتوانیم بگیریم همان امیدواری به خداست زیرا امام رضا علیه السلام به همین مناسبت آن واقعه را تعریف نمودند؛ اما نکته دومی که از آن فهمیم آن است که درباره بهشتی و جهنمی بودن افراد به ظاهر و رفتار فعلی آنها اکتفا نکنیم و درباره عاقبت انسانها زود قضاوت نکنیم بلکه شایسته است ذهن خود را از پیگیری گناه های مردم دور کنیم و به فکر اصلاح خودمان باشیم.
روح الله رستگار صفت
بخش قرآن تبیان
منابع:
عیون اخبار الرضا، ج2، ص169
حکایت نامه موضوعی پیامبر اعظم، غلامرضا حیدری ابهری، ص 419