شاعر تمام دفتر خود را مرور کرد
بعدش نشست و قافیه را جفت و جور کرد
اذنی گرفته است دوباره برای شعر
خوشحال از این عنایت و حس غرور کرد
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : يکشنبه 1390/09/13
نفخِ صور
شاعر تمام دفتر خود را مرور کرد بعدش نشست و قافیه را جفت و جور کرد اذنی گرفته است دوباره برای شعر خوشحال از این عنایت و حس غرور کرد اول نوشت "مادرم اما..." و بعد از آن از روضه های سخت مدینه عبور کرد: "قدش هلال و دست بر کمر گرفته بود..." قلبش شکست و عمه به ذهنش خطور کرد "او می دوید و..." روضه ی مقتل که می نوشت "او می کشید و..." یاد نگاه صبور کرد خواهر به شوق عشق به روی تل آمد و سر را به روی نیزه... نگاهی به نور کرد باشد اگر چه صحنه ی محشر به پا شده ست باشد اگر چه روح امین نفخِ صور کرد "چیزی بجز جمال و قشنگی ندیده بود..." مافوق صبر عالم و آدم ظهور کرد
یحیی نژاد سلامتی
بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان