منافق، شهامتِ صداقت ندارد!!
حضرت على (علیه السلام): " اى بندگان خدا شما را به تقوا و پرهیزكارى سفارش مىكنم، و از منافقان بر حذر مىدارم، زیرا آنها گمراه و گمراه كنندهاند، خطاكار و به خطا اندازند، به رنگهاى گوناگون در مىآیند، به قیافه و زبانهاى متعدد خودنمایى مىكنند از هر وسیلهاى براى فریفتن و در هم شكستن شما استفاده مىكنند، و در هر كمینگاهى به كمین شما مىنشینند، بد باطن و خوشظاهرند، و در نهان براى فریب مردم گام بر مىدارند، از بیراههها حركت مىكنند، و گفتارشان به ظاهر شفا بخش، اما كردارشان دردى است درمانناپذیر، به رفاه و آسایش مردم حسد مىورزند و (اگر به كسى) بلائى وارد شود خوشحالند، امیدواران را مایوس مىكنند، و در هر راهى كشتهاى دارند، در هر دلى راهى و در هر مصیبتى اشك ساختگى مىریزند، مدح و تمجید را به یكدیگر قرض مىدهند و انتظار پاداش و جزا مىكشند، اگر چیزى بخواهند اصرار مىورزند، و اگر ملامت كنند پردهدرى مىنمایند"(نهج البلاغه خطبه 194)

اوصافی دیگر از منافقان
وَ إِذا قِیلَ لَهُمْ آمِنُوا كَما آمَنَ النَّاسُ قالُوا أَ نُؤْمِنُ كَما آمَنَ السُّفَهاءُ أَلا إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهاءُ وَ لكِنْ لا یَعْلَمُونَ.(بقره 13)
و چون به آنان گفته شود، شما نیز همانگونه كه (سایر) مردم ایمان آوردهاند ایمان آورید، (آنها با تكبّر و غرور) گویند: آیا ما نیز همانند سادهاندیشان و سبك مغزان، ایمان بیاوریم؟! آگاه باشید! آنان خود بىخردند، ولى نمىدانند.
قرآن در این آیه مىگوید: "بدانید اینها همان مفسدانند و برنامهاى جز فساد ندارند ولى خودشان هم نمىفهمند"! بلكه اصرار و پافشارى آنها در راه نفاق و خو گرفتن با این برنامههاى زشت و ننگین سبب شده كه تدریجا گمان كنند این برنامهها مفید و سازنده و اصلاح طلبانه است، و همانگونه كه سابقا نیز اشاره كردیم گناه اگر از حد بگذرد، حس تشخیص را از انسان مىگیرد، بلكه تشخیص او را واژگونه مىكند، و ناپاكى و آلودگى به صورت طبیعت ثانوى او در مىآید.
آنها خود را عاقل و هوشیار و مؤمنان را سفیه و ساده لوح و خوشباور مىپندارند، و به این ترتیب افراد پاكدل و حق طلب و حقیقت جو را كه با مشاهده آثار حقانیت در دعوت پیامبر (صلی الله علیه وآله) و محتواى تعلیمات او، سر تعظیم فرود آوردهاند به سفاهت متهم مىكنند و شیطنت و دورویى و نفاق را دلیل بر هوش و عقل و درایت مىشمرند، آرى در منطق آنها عقل، جایش را با سفاهت عوض كرده است.
لذا قرآن در پاسخ آنها مىگوید: "بدانید سفیهان واقعى اینها هستند اما نمىدانند" (أَلا إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهاءُ وَ لكِنْ لا یَعْلَمُونَ).
آیا این سفاهت نیست كه انسان خط زندگى خود را مشخص نكند و در میان هر گروهى به رنگ آن گروه در آید و به جاى تمركز و وحدت شخصیت، دوگانگى و چندگانگى را پذیرا گردد، استعداد و نیروى خود را در طریق شیطنت و توطئه و تخریب به كار گیرد، و در عین حال خود را عاقل بشمرد؟

پیامهای آیه:
1ـ ارشاد و دعوت اولیاى خدا، در منافقان بىاثر است. «قِیلَ»، «أَ نُؤْمِنُ»
2ـ منافقان، روحیّه امتیاز طلبى و خود برتربینى دارند.«أَ نُؤْمِنُ»
3ـ تحقیر مؤمنان، از شیوههاى منافقان است. «كَما آمَنَ السُّفَهاءُ» (ایمان داشتن و تسلیم خدا بودن، در نظر منافقان سبك مغزى است.)
4ـ مسلمانان باید هوشیار باشند تا فریب ظواهر را نخورند.«أَلا»
5ـ در فرهنگ قرآن، تسلیم حقّ نشدن، سفاهت است. «إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهاءُ»
6ـ باید غرور متكبرانه منافق، شكسته و با آن مقابله به مثل شود. «إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهاءُ»
7ـ افشاى چهره دروغین منافق، براى جامعه اسلامى ضرورى است. «هُمُ السُّفَهاءُ»
8ـ بدتر و دردآورتر از هر دردى، جهل به آن درد است. «لكِنْ لا یَعْلَمُونَ»
منافق، شهامتِ صداقت ندارد!!
وَ إِذا لَقُوا الَّذِینَ آمَنُوا قالُوا آمَنَّا وَ إِذا خَلَوْا إِلى شَیاطِینِهِمْ قالُوا إِنَّا مَعَكُمْ إِنَّما نَحْنُ مُسْتَهْزِؤُنَ (بقره 14)
و چون با اهل ایمان ملاقات كنند گویند: ما (نیز همانند شما) ایمان آوردهایم.
ولى هر گاه با (همفكران) شیطان صفت خود خلوت كنند، مىگویند: ما با شما هستیم، ما فقط (اهل ایمان را) مسخره مىكنیم.
«شیطان» از «شَطَن» به معناى دور شده از خیر است كه به هر كس القاى انحراف كند، اطلاق شده و به انسانهاى بدكار و دور از حقّ نیز گفته مىشود. (مفردات راغب)
منافقان هنگامى كه افراد با ایمان را ملاقات كنند مىگویند ایمان آوردیم ما از شما هستیم و پیرو یك مكتبیم، از جان و دل اسلام را پذیرا گشتیم و با شما هیچ فرقى نداریم! اما هنگامى كه با دوستان شیطان صفت خود به خلوتگاه مىروند مىگویند ما با شمائیم! و اگر مىبینید ما در برابر مؤمنان اظهار ایمان مىكنیم ما مسخرهشان مىكنیم! ما بر افكار و اعمالشان در دل مىخندیم، مىخواهیم كلاه بر سرشان بگذاریم، دوست ما و محرم اسرار ما و همه چیز ما شمائید!
پیامهای آیه:
1ـ منافق، نان را به نرخ روز مىخورد. «قالُوا آمَنَّا»،«قالُوا إِنَّا مَعَكُمْ»
2ـ به هر اظهار ایمان، نباید اعتماد قطعى كرد و باید مواظب عوامل نفوذى بود. «قالُوا آمَنَّا»
3ـ منافق، شهامتِ صداقت ندارد و از مؤمنان ترس و هراس دارد. «خَلَوْا» تماس و ارتباط منافقان با مؤمنان، آشكار و علنى است ولى تماس آنان با كفّار یا سران و رهبران خود، سرّى و محرمانه، در نهان و خلوت صورت مىگیرد.
4ـ دوستان منافقان، شیطان صفت هستند. «شَیاطِینِهِمْ»
5ـ كفّار و منافقان با همدیگر ارتباط تشكیلاتى دارند و منافقان از آنان خطّ فكرى مىگیرند. «شَیاطِینِهِمْ»
6ـ اظهار ایمان از سوى منافق موقتى است، ولى كفر او پایدار و ثابت است. «آمَنَّا، «إِنَّا مَعَكُمْ» (ایمان، با جملهى فعلیه و كفر با جملهى اسمیّه آمده و جمله اسمیّه نشانهى دوام و ثبوت است.)
7ـ منافقان با كافران نه تنها همفكرند بلكه كمككار هم نیز هستند. «إِنَّا مَعَكُمْ» (كلمه «مع»، در جایى بكار مىرود كه علاوه بر همفكرى، همكارى نیز باشد.)
8ـ منافقان، مؤمنان را به استهزا مىگیرند. «إِنَّما نَحْنُ مُسْتَهْزِؤُنَ»و در پایان بجاست كه توجه شما را به سخنى از امیر مؤمنان على (علیه السلام) درباره منافقان جلب كنیم:
" اى بندگان خدا شما را به تقوا و پرهیزكارى سفارش مىكنم، و از منافقان بر حذر مىدارم، زیرا آنها گمراه و گمراه كنندهاند، خطاكار و به خطا اندازند، به رنگهاى گوناگون در مىآیند، به قیافه و زبانهاى متعدد خودنمایى مىكنند از هر وسیلهاى براى فریفتن و در هم شكستن شما استفاده مىكنند، و در هر كمینگاهى به كمین شما مىنشینند، بد باطن و خوشظاهرند، و در نهان براى فریب مردم گام بر مىدارند، از بیراههها حركت مىكنند، و گفتارشان به ظاهر شفا بخش، اما كردارشان دردى است درمانناپذیر، به رفاه و آسایش مردم حسد مىورزند و (اگر به كسى) بلائى وارد شود خوشحالند، امیدواران را مایوس مىكنند، و در هر راهى كشتهاى دارند، در هر دلى راهى و در هر مصیبتى اشك ساختگى مىریزند، مدح و تمجید را به یكدیگر قرض مىدهند و انتظار پاداش و جزا مىكشند، اگر چیزى بخواهند اصرار مىورزند، و اگر ملامت كنند پردهدرى مىنمایند" (نهج البلاغه خطبه 194)
آمنه اسفندیاری
بخش قرآن تبیان
منابع:
1- تفسیر نورج1
2- تفسیر نمونه ج1
3- نهج البلاغه خطبه 194