حوزههای کارشکنی یهود علیه پیامبر اسلام (ص)
حوزهها و قلمروهای کارشکنی یهود را میتوان در ابعاد زیر بررسی کرد:
کارشکنیهای یهود علیه پیامبر در عرصه نظامی
مهمترین عرصه کارشکنیهای یهود علیه پیامبر، در عرصه نظامی است. به بیان عمیقتر: بر اساس مدارک و اسناد معتبر یهودیان در طول تاریخ، پیامبران زیادی را آزار رسانده و کشتهاند! حتی آنان پیمانشان با پیامبر (ص) را شکستند و برای حفظ منافع دنیوی خود به کارشکنی پرداختند، عدهای ظاهرا مسلمان شدند، ولی به جاسوسی پرداختند و از کمک رساندن مسلمین به پیامبر جلوگیری کردند.
در این موقع آیه 118 سوره آل عمران نازل شد: «یا ایها الذین امنوا لاتتخذوا بطانهء من دونکم لا یألونکم خبالا ودوا ما عنتم. قد بدت البغضاء من افواههم و ما تخفی صدورهم اکبر قد بینا لکم الأیات ان کنتم تعقلون»: اى مؤمنان! بیگانگان را همراز خود مگیرید، چه آنها از هیچ گونه آسیب رسانى در حق شما کوتاهى نمى کنند. دوست دارند شما در رنج باشید. همانا دشمنى از گفتارشان پیداست، و کینهاى که دلشان نهان مىدارد بزرگتر است. به راستى ما آیات را براى شما بیان کردیم اگر اندیشه کنید.
خداوند در این آیه دستور میدهد مسلمانان راز خود را در بین بیگانگان افشا نکنند. خداوند در این آیه از باطن دشمنان خبر میدهد و یادآوری میکند که آنها شایسته دوستی نیستند و به این صورت نقشه یهود در هم ریخت.
اختلال در وحدت مسلمانان
پیامبر اسلام با پیمان مؤاخات و برادرى بین مهاجر و انصار، هم دشمنى دیرینه بین عرب قحطانى و عدنانى را از بین برد و هم دشمنى اوس و خزرج را به الفت و برادرى تبدیل کرد. از آن پس یاران پیامبر اسلام از مهاجر و انصار (از هر دو قبیله اوس و خزرج) خود را برادر و از یک امت واحده مىپنداشتند. این امر بر یهودیان گران آمد و سعى کردند با یادآورى کینهها و دشمنىهاى قدیمى در وحدت آنها اختلال ایجاد کنند. «شاس بن قیس» یهودى سالخوردهاى بود که از مسلمانان کینهاى شدید داشت و سخت بر آنان حسد مىورزید، بر انجمنى متشکل از یاران پیامبر که از دو قبیله اوس و خزرج بودند، گذر کرد. وقتى الفت و مهربانى و وحدت آنها را در سایه اسلام دید، به خشم آمد. سپس جوانى یهودى را فرستاد تا در میان مسلمانان با یادآورى داستان «جنگ بعاث» تفرقه و دشمنى ایجاد کنند. بر اثر این توطئه، افراد اوس و خزرج در مقابل هم صف کشیدند تا این که پیامبر (ص) آنها را آرام نمود.
قرآن کریم درباره این توطئه مىفرماید: «یا ایها الذین امنوا ان تطیعوا فریقا من الذین اوتوا الکتاب یردوکم بعد ایمانکم کافرین... »: اى کسانى که ایمان آوردهاید! اگر دستهاى از کسانى را که کتاب (آسمانى) دریافت کردهاند، پیروى کنید شما را پس از ایمانتان به صورت جمعى کافر برمیگردانند. ( آل عمران آیه 100)
جاسوسی یهودیان در جنگ احزاب
نمونهای از جاسوسی یهودیان، در جنگ احزاب است. آنها باوجود داشتن پیمان با مسلمانان به صورت ستون پنجم، سپاه دههزار نفری احزاب (قبایل چندگانه عرب و یهود) را یاری کردند. وقتی احزاب شکست خوردند، پیامبر(ص) بر اساس مفاد پیماننامه با آنها رفتار نمودند. رفع اختلافات بین دو قبیله اوس و خزرج (اختلافات بیست ساله) از مشکلات رسول خدا (ص) بعد از هجرت به مدینه بود. بعد از صلح این دو، یهود شروع به تفرقهافکنی کردند، اما پیامبر مردم را هوشیار نمودند و دوباره صلح رابرقرار کرد. آیه 100 سوره آل عمران در این باره است و مسلمانان را از اطاعت از اهل کتاب منع میکند. این آیه خطاب به تمام مسلمانان در همه زمانهاست و آنها را از توطئه دشمن آگاه میکند، اما مصداق این آیه در اوایل هجرت مسلمانان به مدینه، مشرکان و یهودند. آنها از راههای مختلف به پیامبر فشار میآوردند، از جمله جنگهای بدر و احد با مشرکین و درگیری با قبایل بنیقینقاع و بنیقریظه و یهود خیبر، مقاومت در برابر این فشارها فقط با الطاف الهی و کمکهای غیبی ممکن شد.
طرح اتحاد قبایل عرب علیه مسلمانان
یهودیان علاوه بر تحریک مشرکان علیه مسلمانان به ویژه در جنگ احد، در جریان جنگ احزاب (خندق) در سال پنجم هجرى نیز قبایل عرب را ضد مسلمانان متحد کردند و هنگامى که کار بر مسلمانان سخت بود پیمان خود را شکستند و با دشمنان براى ریشهکن ساختن مسلمانان، یار شدند. در جنگ احزاب، یهود بنىنضیر از بیرون مدینه و یهود بنىقریظه نیز از داخل شهر با مشرکان همراه شدند (قرآن کریم، سورههاى: انفال آیه 58-56 و احزاب آیه 27-9). اگرچه توطئه آنان با ناکامى مواجه شد و مسلمانان پس از پیروزى در این جنگ با یهود بنىقریظه به نبرد پرداختند و آنها را نیز شکست دادند.
ایجاد ناامنی و فتنه
از جمله کارهایی که یهود برای کارشکنی انجام دادند، ایجاد ناامنی و فتنه بود. بعد از پیروزی مسلمانان در جنگ بدر، یهود بنیقینقاع از شدت ناراحتی شروع به فتنهانگیزی و گفتن شعارهای توهینآمیز کردند. رسول خدا (ص) درپاسخ، نشانههای پیامبری خود در تورات را گوشزد نموده و آنها را بیم داد. بنیقینقاع به جای عبرت گرفتن، قدرت نظامی خود را به رخ پیامبر کشیدند و او را تشویق به جنگ کردند، پیامبر (ص) سکوت کرد؛ اما مسلمین منتظر فرصت انتقام بودند. آیات 12 و 13 سوره آل عمران نازل شد و شکست زودهنگام یهودیان و محشور شدن آنها در جهنم را خبر داد. یهودیان بنیقینقاع به فتنهانگیزی ادامه دادند. چنانکه در شوال سال دوم هجری جوانی از بنیقینقاع به زنی مسلمان توهین کرد، زن مسلمان تقاضای کمک نمود. مردی مسلمان آن جوان یهودی را کشت، در عوض یهودیان نیز او را به قتل رساندند، در ادامه یهودیان به قلعههای خود رفته و آماده جنگ شدند. پیامبر (ص) پس از فتح قلعه، دستور داد آنها از مدینه خارج شوند. قبیله دیگر یهودیان ـ بنینضیر ـ با طرح نقشه قتل پیامبر، پیمان را شکستند. خداوند پیامبر را از نقشه آنان آگاه کرد و توطئه آنها بینتیجه ماند. یکی ازیهودیان به نام کنانهء بن صویرا گفت: قسم به تورات او پیامبر خداست که نشانههایش در تورات آمده است، یهودیان به سخنان او توجهی نکردند، به این صورت قبیلهای دیگر از یهودیان دشمنی خود را با پیامبر آشکار کرد. پیامبر (ص) در پاسخ به این خیانت قصد جنگ با آنها را داشت، درنتیجه آنها یا باید مسلمان میشدند و یا وطن خود را ترک میکردند، آنها از شدت تعصب ترک وطن را انتخاب کردند. بعضی از مفسرین شأن نزول سوره حشررا این اتفاق میدانند. خداوند در این سوره مجازات این عده را ترک وطن معرفی میکند و میفرماید: اگر خداوند این مجازات را تعیین نکرده بود، علاوه بر عذاب دنیا، در آخرت هم مجازات میشدند.
منبع: دائرة المعارف طهور