تبیان، دستیار زندگی
ترورمنصور به اندازه ترور رزم آرا كه باعث ملی شدن صنعت نفت بوداهمیت ندارد، ولی از برخی جهات دارای اهمیتی خاص می باشد به طوری كه به مبارزه نیروهای مذهبی روحیه وهویت خاصی بخشیدوآنها خود را درمبارزه با رژیم باوركردند.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

چرا ترور حسنعلی منصور مهم بود؟


 ترورمنصور به اندازه ترور رزم آرا كه باعث ملی شدن صنعت نفت بوداهمیت ندارد، ولی از برخی جهات دارای اهمیتی خاص می باشد به طوری كه به مبارزه نیروهای مذهبی روحیه وهویت خاصی بخشید و آنها خود را درمبارزه با رژیم باوركردند.

حسنعلی منصور

ترور منصور پیش از هر چیز، یك انتقام سیاسی بود. همان طوركه ضاربان اعلام كرده بودند، منصورتقاص بی حرمتی به مرجع تقلیدشان را پس داد. اهمیت قتل منصور از این جهت،‌این است كه به مبارزه نیروهای مذهبی روحیه و هویت خاصی بخشید وآنها خود را درمبارزه با رژیم باوركردند . ازسوی دیگر، فرصتی فراهم آورد تا این نیروها درمیان نیروهای مخالف رژیم اهمیت خاصی بیابند و با اتحاد با آنها، پتانسیل مبارزه با رژیم را افزایش دهند. این مسائل درمجموع كمك كرد تا موقعیت امام خمینی(ره) به عنوان  "رهبر" مخالفین یا دست كم ، یكی ازسرسخت ترین مخالفین رژیم بهبود یابد وتقویت شود.

ازمیان رفتن منصور به عنوان یكی ازعوامل موثر رژیم ، یكی دیگر از جنبه های مهم ترور او بود، منصور بر خلاف رزم آرا، بسیارمورد توجه دربار بود. درحالی كه دربار از به قدرت رزم آرا واقدامات یك جانبه اوبه شدت درهراس بود، منصورو پدرش به شدت به دربار وفادار بودند و شاه نیزمتوجه این مساله بود. وفاداری منصور به شاه بسیار مهم بود. او بطورمستقل با سفارت خانه ها درارتباط نبود وازاین جهت نیزقدرت شاه را تهدید نمی كرد. برخلاف اكثر نخست وزیران گذشته، منصور این ویژگی را هم داشت كه درشمار روشنفكران قرارگیرد و از این بابت ، شاه او را دارای وجهه فوق العاده و مثبت برای تقویت مشروعیت رژیم درمیان قشر روشنفكر جامعه می دانست.

علاوه بر این ، منصور سال ها دركمیته " اصل چهارم ترومن " و " شورای عالی اقتصاد" به كسب تجربه در زمینه مسائل اقتصادی و اجتماعی پرداخته بود و از این جهت، درمیان اكثرنخست وزیران گذشته كم نظیر بود. مجموعه این توانایی ها و ویژگی ها سبب شده بود كه منصوریكی ازمهره های ارزشمند رژیم محسوب شود كه ازمیان بردن او را می توان ضربه ای بسیار شدید به  پیكر رژیم دانست.

كمك به استمرار مبارزه علیه رژیم نیز یكی از وجوه اهمیت ترور منصوراست. ازسال 1334 كه فداییان اسلام درپی ترور نافرجام علاء نخست وزیر وقت، گرفتارشدند وسران آنها تیرباران شد، مبارزه جدی علیه رژیم دچار ركود شده بود و به جز تظاهرات 15 خرداد، تقریباً مخالفت جدی علیه رژیم صورت نگرفته بود. در واقع ، سركوب تظاهرات به رژیم ،‌قوت و قدرت بیشتری برای رفع مخالفان داده بود ودولت های حاكم، جسارت خاصی یافته بودند. از این جهت ،‌اقدام هیات های موتلفه اسلامی ، به چرخه مبارزه ، سرعت بیشتری بخشید و روحیه جمعی مخالفت را تقویت نمود.

مساله دیگری كه مجدداً به ترورمنصور اهمیت می بخشد، نفی روابط نابرابر با بیگانگان است

ازدیگر وجوه اهمیت ترور منصور، نوعی مخالفت با رواج و گسترش مظاهرسرمایه داری وابسته ای بود كه دردوران منصور رونق خاصی یافته بود. ابعاد این سرمایه داری جدید درایران ،‌عبارت بود از گسترش شهرنشینی، رفاه اقتصادی، مصرف گرایی، گرایش بیشتر به مدهای غربی، و... كه رژیم آن را محملی برای تقویت مبانی مشروعیتش می پنداشت، به باور شاه، افزایش رفاه اقتصادی وتجمل گرایی كه از نتایج این نوع سرمایه داری محسوب می شد، می توانست باعث جذب مردم به سوی رژیم شود، اماهمان طوركه یكی از نویسندگان اظهارمی دارد، " سیاست آزاد سازی منتج به حمایت مردمی از وی نشد. برخلاف تصور، مخالفان پر سروصداتر شدند واصلاحات اجتماعی بیشتر و بازگشت دموكراسی تقاضا شد."

حسنعلی منصور

مساله دیگری كه مجدداً به ترورمنصور اهمیت می بخشد، نفی روابط نابرابر با بیگانگان است، پس ازكودتای 28 مرداد1332، اگرچه مردم به لحاظ اختناق سیاسی شدید، امكان حضوردرعرصه سیاسی واعلام مخالفت با كودتا یا حامیان بیگانه آن را نداشتند ، ولی وجود چنین احساس نفرتی دربین مردم، چیزی نبود كه دربار، مقامات رژیم و سفارت خانه های خارجی ازآن بی خبر باشند. درواقع ، چنین احساسی آن قدر شدید بودكه مردم هر مشكلی را به حساب آمریكایی ها می نوشتند. درچنین بستر فكری ، طرح مساله كاپیتولاسیون كه در ذات خود مبتنی برمزیت نیروهای آمریكایی وسوء استفاده مجدد آنها ازشرایط سالم جامعه ایران بود، یك باردیگر این احساس نفرت به نیروهای بیگانه وغرب را برانگیخت وقیام 15 خرداد ، نمونه ای ازاین اقدام طرفداران جهت دفاع ازمرجع خود بوده است.

بلافاصله پس ازتیراندازی بخارایی ودوستانش به سوی منصور، آنها توسط پلیس دستگیرشدند . درجیب بخارایی قرآنی كوچك ویك تصویرازامام خمینی(ره) دیده شد. بخارایی جوان 17 ساله ای بود كه دردبیرستان شبانه خزائلی درس می خواند. به شدت مذهبی بود و روحیه ای ایثارگرانه داشت. درطول بحث های دادگاه، به ترور منصور اعتراف داشت واظهارنمود كه منصور را به خاطر بی احترامی به مرجع تقلیدش به سزای اعمالش رسانده وازكارخود راضی است.

دراولین واكنش ، شاه فرصت را مغتنم شمرده و از آن برای توجیه برنامه اصلاحات ارضی وتوسعه كشوربهره برداری نمود. وی با منتسب كردن جریان ترور، تلاش نمود ازادعاهای مخالفین ومسببین ترورمنصورمشروعیت زدایی نماید:

" مگرمنصورچه كاركرده بود؟ بیگانگان همیشه با ما مخالف بوده اند. آنها با پیشرفت ما مخالفند."

به دنبال این ، شاه پیشنهاد نخست وزیری را به امیرعباس هویدا، دوست بسیار نزدیك منصور داد. درواقع اقدام شاه، نوعی ابراز علاقه به منصورتصور شد. هویدا درحزب ایران نوین نیزبرجایگاه منصورتكیه زد. شاه امیدوار بود هویدا كه خصوصیاتی شبیه منصورداشت به پیشبرد سیاست های رژیم كه در رأس آنها توسعه اقتصادی و گسترش رابطه با غرب بود، همت گمارد.

ترورمنصورپیش از هر چیز، یك انتقام سیاسی بود. همان طوركه ضاربان اعلام كرده بودند، منصورتقاص بی حرمتی به مرجع تقلیدشان را پس داد. اهمیت قتل منصور از این جهت،‌این است كه به مبارزه نیروهای مذهبی روحیه و هویت خاصی بخشید وآنها خود را درمبارزه با رژیم باوركردند

از پیامدهای ترورمنصور، تعقیب ، آزار و دستگیری اعضای هیات های موتلفه اسلامی و طرفدارانشان بود. ساواك بلافاصله دست به كار شد و به تعقیب مسببین ترور پرداخت. دور جدیدی از بازداشت ها شروع شد و از این طریق، تلاش شد تا شخصیت مخالفین به شدت خدشه دارشود. این جو پلیسی با جایگزینی نصیری به جای پاكروان ، دامنه دارتر شد. باآمدن نصیری، حوزه اختیارات وتشكیلات ساواك گسترش یافت ودستگاه سركوب رژیم ، قوی تر و بی رحم ترشد و بالاخره درپاییز سال بعد، جمع زیادی از اعضای هیات های موتلفه اسلامی دستگیرشدند. این دستگیری ها تحت تاثیرتیراندازی به طرف شاه درفروردین 1343 نیزبود. درمجموع ، این مساله سبب شد رژیم دربرخورد با اعضای هیات های موتلفه اسلامی هیچ گونه اغماض وچشم پوشی نداشته باشد.

درنتیجه این بی رحمی، چهارنفر از آنها به جرم توطئه برای قیام مسلحانه و براندازی مقام سلطنت ، اعدام شدند وبقیه به زندان ازحبس ابد تاسه سال محكوم شدند. این چهارنفرعبارت بودند از: بخارایی ، امانی ، نیك نژاد وهرندی كه درروز 26 خرداد 1344 تیرباران شده وبه شهادت رسیدند.

علی جان مرادی جو

بخش تاریخ ایران و جهان تبیان


فهرست منابع:

1- مسعود بهنود،‌ازسید ضیاء تابختیار،‌تهران : جاویدان ، 1369.

2- عباس میلانی، معمای هویدا، تهران: نشراختران، 1380.

3- سیروس فیضی ،‌چالش مشروعیت دررژیم شاه و قتل نخست وزیران ،‌تهران: مركزاسناد انقلاب اسلامی ، 1383.