تبیان، دستیار زندگی
آثار هنری معمولا بسیار سریعتر از هر اثر دیگری در میان مردم جای خود را باز می كنند. البته میزان سرعت و دامنه گسترش آن به میزان برتر آن اثر، بستگی تام دارد.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

انسان و هنر

هنر و تبلیغ (قسمت چهارم)

هنر اسلامی

آثار هنری معمولا بسیار سریعتر از هر اثر دیگری در میان مردم جای خود را باز می كنند. البته میزان سرعت و دامنه گسترش آن به میزان برتر آن اثر، بستگی تام دارد.

هنر و تبلیغ ( قسمت اول )

هنر و تبلیغ ( قسمت دوم )

هنر و تبلیغ ( قسمت سوم )

انسان وهنر

همان گونه كه قدمت و سابقه هنر نشان داده است آدمی همواره به هنر و مظاهر هنری علاقمند بوده، هر از چند گاهی با خلق آثار هنری - هر چند در حد بسیط - میل و كشش خود را پاسخ می داده است.

این كشش همچنان پابرجاست و امروزه هنر و مظاهر مختلف آن، چه در قالبهای قدیم و چه در قالبهای جدید چون فیلم و سینما در همه شئون زندگی آدمی حضور فعال دارند.

زیبایی و هنر هماهنگ با فطرت انسان است. فطرت یا نهاد آدمی همان درون مایه روان اوست كه بدان سرشته شده است.

مفهوم فطرت آن است كه در روح و روان آدمی، میل و كششی به اموری لطیف نهاده شده است كه سمت و سوی این كشش نیز، به خوبیها و زیباییهاست.

قرآن كریم بر اصل فطرت تكیه نموده و گفته است؛

«فاقم وجهك للدین حنیفا فطرت الله التی فطر الناس علیه»[1]  یعنی روی به دین حنیفی بیاور (كه) فطرت خداوند است. همان كه خداوند، مردم را بر آن (اساس) پدید آورده است.

بسیاری دیگر از مفسران نیز، از آیه ذرّ، وجود فطرت را برای آدمی استفاده كرده اند، هر چند درباره زمان سرشته شدن آدمی با این كششها اختلاف دارند، بعضی آن را قبل از آفرینش روان آدمی یا جسم، دانسته و برخی همگام با بسته شدن نطفه یا تكوین روح یا به هنگام بلوغ جسمانی او دانسته اند.

از ویژگی های امور فطری، همگانی بودن، محدود به زمان خاصی نبودن، نیاز به تعلیم و تعلم نداشتن و ... می باشد، و نیك می دانیم كه تمام این ویژگیها در مورد میل به زیبایی، صادق است، زیرا ایجاد میل و كشش به زیبایی، برای هیچ فرد تكیه بر غیر ندارد، چنان كه نمی توان برای آن زمان مشخص كرد و در هماره تاریخ، این كشش وجود داشته است.

و هم چنان كه نیاز به آموزش نیز ندارد. گرچه ممكن است مصادیق فطرت و درون خواهی آدمی فراوان باشد، اما در مجموع، از چهار محور اساسی می توان نام برد:

خداخواهی، آگاهی طلبی، میل به نیكیها، میل به زیبایی ها.

بنابراین، میل به زیباییها از محورهای اساسی نهاد فطرت آدمی است كه از رهگذر آن، دهها مصداق را می توان تتبین نمود. از طرفی همان گونه كه در بیان عناصر هنر گفته شد زیبایی، یكی از عناصر جداناپذیر آن می باشد، به این معنا كه هر اثری زیبایی نداشت، هیچ گاه اثر هنری تلقی نمی گردد و چون میل به زیبایی، فطری است، میل به هنر و آثار هنری نیز، برای آدمی خواهد بود؛ زیرا اثر هنری از عصر زیبایی جداناپذیر است.

 پذیرش فطری بودن هنر ما را به یك اصل مسلم رهنمون می گردد كه هرگز نمی توان مدعی شد ادیان آسمانی و پیام آوران آن با هنر مخالفت كرده اند، چه اساسا دعوت پیامبران در راستای قانون فطرت بوده است. همان گونه كه حضرت امیر (علیه السلام) در تبیین مقاصد پیامبر صلی الله علیه و اله فرموده است:

«لیثیروا لهم دفائن العقول و یستادوهم میثاق فطرته ....»؛ تا دفینه های خرد را برای آنان (مردم) برافشانند و پیمان فطرت خداوند را بازپردازی كنند.[2]

بنابراین یکی از گرایشها در انسان، گرایش به زیبایی و جمال است.. در انسان گرایش به جمال و زیبایی چه به معنی زیبایی دوستی و چه به معنی زیبایی آفرینی که نامش هنر است به معنی مطلق وجود دارد. این هم خود یک گرایشی است در انسان و هیچ کس نیست که از این حس فارغ و خالی باشد.

انسان لباس هم که می پوشد کوشش می کند تا حدی که برایش ممکن باشد وضع زیباتری برای خودش به وجود بیاورد. اتاقش را زیبا می کند. همین سالن را در نظر بگیرید.

کار اولیه ای که این سالن برای آن ساخته شده است چیست؟ اجتماع دانش آموزان یا اجتماع اولیاء دانش آموزان برای گزارش کارها، برای سخنرانی کردن و خلاصه اجتماع عمومی.

حال اینکه آن پرده ها این جور باشد دیگر جزء موضوع نیست. آیا آن پرده ها این جور باشد یا نباشد، مثلا صدا را بهتر می رساند؟ نه، ولی این خودش فی حد ذاته مطلوب انسان است و اصلا زیبایی برای انسان موضوعیت دارد.

همچنین انسان ساختمان را در درجه اول برای حفظ خود از گرما و سرما و دزد و امثال اینها می سازد ولی همیشه آن را با حس زیبایی خودش مخلوط می کند، یعنی همیشه می خواهد منظره آن ساختمان، مبلمان و فرش اتاقش زیبا باشد.

حال باید دید این هنر که ما آن را به عنوان ابزاری مفید برای تبلیغ دین می دانیم چه خصوصیات و اثراتی دارد که می تواند رابط تبلیغ و انسان باشد.

اثرات زیبایی و هنر را این گونه می توان بیان نمود:

رسایی هنر در بیان مقاصد:

  هنر با بهره گیری از ذوق و خلاقیت آدمی از چنان لطافت و نرمی ای برخوردار است كه با استفاده از آن به راحتی تمام می توان عالیترین مقاصد را بیان نمود، كاری كه اگر هنر به مدد آدمی نیاید، براستی در پاره ای از مواقع سخت و دشوار می نماید. نقطه اشتراک انسان وهنر فطرت است، فطرت بستر هنر در انسان است چراکه هنر زیبا و فطرت انسان زیبایی را دوست دارد و همین عامل رسایی هنر در بیان مقاصد است.

ببینید قرآن کریم چگونه از هنر در بیان خویش استفاده می کند تا مقصودش را رساتر برساند؛

قرآن برای آن كه حقیقت شرك و فرایند آن را در سقوط آدمی در سخت ترین جایگاه ممكن نشان دهد. چنین آورده است:

«و من یشرك بالله فكانما خرّ من السماء فتخطفه الطیّر او تهوی به الریح فی مكان سحیق»[3]؛ هر كس به خداوند شرك ورزد، گویی از آسمان افتاده و پرنده ای او را در ربوده، یا تندباد او را به جایی دوردست در انداخته است.

شاهد شعری:

سعدی حكیم سخنور پارسی با استفاده از شعر و رسایی آن و با بهره گیری از صنعت تشبیه و تمثیل، پیام بلندی را در دو بیت زیر آورده است:

بنی آدم اعضای یكدیگرند                    چو در آفرینش زیك گوهرند

چو عضوی به درد آورد روزگار                      دگر عضوها را نماند قرار

این شعر سعدی برگرفته از روایت نبوی (صلی الله علیه و اله) است.

رسول الله (صلی الله علیه و آله) می فرماید: « مثل المومن فی توادهم و تراحمهم كمثل الجسد اذا اشتكی بعضه تداعی سائره بالحرو الحمی»[4]؛ د

استان انسان های باایمان در مهربانی و مهرورزی به یکدیگر همانند پیکر انسان است که در بیماری و ناراحتی یک عضو سایر اعضاء با شب بیداری و تب با او همدردی می کنند.

در رسایی آن همین بس كه زینت بخش سر در سازمان ملل متحد شده است. نكته اساسی دیگری كه در رسا بودن اثر هنری نقش دارد، عدم رهیافت استدلال و برهان و پیچیدگی های عقلانی ویژه آثار علمی در آن می باشد.

به این خاطر گفته اند كه زبان علم و فلسفه، زبان ویژه برخی از مردم است، در حالی كه در اثر هنری، فهم آن برای همگان میسر می باشد.

پذیرشمندی بیشتر هنر:

 در بین روشهای پذیرفته شده برای رساندن پیام، آن كه بیشتر از همه مورد توجه است، استفاده از روش غیرمستقیم است. در متون دینی هم بسیار به این روش توجه شده است؛ آن جا كه امام حسن و امام حسین علیهما السلام برای بیان خطای پیرمرد، وضو می سازند و او را به قضاوت می خوانند پیداست كه اگر روش غیر مستقیم با بهره گیری از اثر هنری همراه باشد، تأثیر آن دو چندان خواهد بود. امام صادق علیه السلام می فرماید:

«كونوا دعاه الناس باعمالكم و لاتكونوا دعاه الناس بالسنتكم؛[5] با رفتارتان مردم را (به دین) دعوت کنید نه با زبانهایتان.

هنر ، زبان جهانی:

 از جمله موانع اساسی بر سر راه انتقال فرهنگها تفاوت های زبانی است كه ارتباط با دیگران، بجز از راه فراگیری زبان ممكن نمی باشد. از این رو، مقوله های هنری بیانی نیز، كه بر گفتار تكیه دارند، از چنین محدودیتی برخور دارند؛ اما برخی از هنرها چنین نیستند و براحتی قابل انتشار می باشند.

هنرهایی كه با كِلك توانا و انگشتان جادونمای آدمی به ظهور می رسند - نظیر نقاشی، مجسمه سازی، كاشیكاری، گرافیك، عكاسی و نیز برخی هنرهای نمایشی همانند سینما تئاتر و هنرهای آمیخته با صنعت - بدون كوچكترین محدودیتی قابل انتشار در میان تمام فرهنگها و ملتها می باشند.

مسابقات جهانی، جوایز بین الملی، وجود سازمانهای تشویق كننده نسبت به آثار هنری، حكایت از بین الملی بودن زبان هنر دارند.

به همین خاطر اگوست كنت با اعتقاد به این كه هنر، زبان بین الملی است، اصرار دارد كه تمام كودكان باید نقاشی و موسیقی را فرا گیرند.

ماندگاری هنر:

همه آنچه از آنها سخن گفته شد، از جمله عواملی هستند كه هنر راه ماندگار می سازند. بسیاری از صاحبان اندیشه، افكار بلند خود را به این منظور در قالب یكی از مقوله های هنر ارائه كرده اند.

یكی از دلایلی كه پیامبر اسلام (صلی الله علیه و اله) و نیز اهل بیت (علیهم السلام) به شعر و شاعران درست اندیش، توجه تام داشته، در حوادث مهم از ایشان كمك می خواستند توجه به ویژگی ماندگاری شعر بوده است.

در جریان حادثه غدیر، پیامبر (صلی الله علیه و اله) از حسان بن ثابت خواست تا درباره آن، شعر بسراید كه شعر وی امروز یكی از دلایل تاریخی غدیر خم در ولایت حضرت علی (علیه السلام) است.

ترنم سیدالشهداء (علیه السلام) به اشعار مختلف در حادثه كربلا نیز، در همین راستا ارزیابی می شود.

سرعت انتقال پیام به وسیله هنر:

   این ویژگی تقریبا همان رسایی هنر در بیان مقاصد است یا به عبارت دیگر به علت سرعت بالای انتقال پیام هنری ست که رسایی را در انتقال پیام به همراه دارد.

آثار هنری معمولا بسیار سریعتر از هر اثر دیگری در میان مردم جای خود را باز می كنند. البته میزان سرعت و دامنه گسترش آن به میزان برتر آن اثر، بستگی تام دارد.

فیلمی كه یك فیلمساز غیر مشهور در منطقه گمنام و با امكاناتی اندك ساخته باشد، در صورتی كه از ویژگیهای یك اثر برتر هنری برخوردار باشد به سرعت مرزهای شهر و استان و حتی كشور را در نوردیده، در محافل جهانی سینمایی به نمایش در می آید.

در قسمت بعد ابزارهای هنر و تبلیغ مورد بررسی قرار می گیرد...

ادامه دارد....


پی نوشتها :

[1] روم/30.

[2] نهج البلاغه، خطبه اول.

[3] حج، 31.

[4] بحارالانوار، ج 61، ص 150.

[5] بحارالانوار، ج 5، ص 198.

تهیه و تولید : احمد اولیایی ، گروه حوزه علمیه تبیان