تبیان، دستیار زندگی
احمدبن حنبل بیش از صد و پنجاه سال پیشوای عقاید سنتی - سلفی بود، اما «به طوركلی قشری بودن ، متابعت از ظاهر كلام ، جمود افكار، تعصب مفرط حنبلیان، دورافتادگی مكتب فقهی ایشان از واقعیت زنده تاریخی و مهجوری از هر آنچه در اجتماع و زندگی روزمره تازه بود ، در مجم
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : حامد حسینی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

زمینه های فکری وهابیت

ابوالحسن علی ابن اسماعیل اشعری


تامل و اندیشه در آراء و عقاید وهابیان این موضوع را روشن می سازد که قرنها قبل از محمد ابن عبد الوهاب یعنی در دوران سلفیون ، ( گروهی که در قرن چهارم با تکیه بر افکار احمد ابن حنبل ظهور و بروز پیدا کرد) زمینه های این کج اندیشی وجود داشت.


معلمان فکری وهابیت

اعتقادات این مسلک ریشه در مبانی فکری اشعریون و سلفیون دارد که به اختصار به آن می پردازیم :

«ابوالحسن علی ابن اسماعیل اشعری» (260-324 ه ق) بنیانگذار فرقه کلامی اشاعره می باشد که با احمد ابن حنبل در یک زمان می زیست ، در دوران جوانی به اندیشه های معتزلی دلبستگی زیادی داشت و اصول و اعتقادات اعتزال را نزد معروف ترین استاد معتزلی زمان خود «ابو علی جبایی» فرا گرفت  و تاسن چهل سالگی از مدافعان سرسخت این فرقه بود ، وی به تدریج در بسیاری از اعتقادات تحت تاثیر اهل حدیث قرار گرفت و از جمله موضوعاتی که در آن با اهل حدیث هم عقیده شد ، نفی تاویل در آیات متشابه وحمل ظاهری آیاتی است که به صفات ظاهری خداوند می پردازد . وی در کتاب خود به نام «مقالات الاشعریه» دیدگاه اهل حدیث را این گونه تبیین می کند :

«پاره ای از عقاید اهل حدیث را بازگو می کنم ، ... همانا خداوند بر عرش خود استقرار دارد چنانکه خداوند سبحان می فرماید: «الرحمن علی العرش استوی» و برای او دست است ، چنانکه فرمود«خلقت بیدی»... . 1

احمدبن حنبل بیش از صد و پنجاه سال پیشوای عقاید سنتی - سلفی بود، اما «به طوركلی قشری بودن ، متابعت از ظاهر كلام ، جمود افكار، تعصب مفرط حنبلیان، دورافتادگی مكتب فقهی ایشان از واقعیت زنده تاریخی و مهجوری از هر آنچه در اجتماع و زندگی روزمره تازه بود ، در مجموع ، منجر به سقوط و انحطاط این مذهب و كم بودن طرفداران این فرقه شد

وی در اعتقادات خویش رویت خدا را ممکن می داند اما رویت را مستلزم شباهت خلق به خدا نمی داند. برخی از محققان معتقدند که ابوالحسن اشعری می گوید:

«خداوند دیده می شود اما دیده شدن خداوند مانند دیده شدن سایر اجسام نیست»2

با نقل این مطالب از ابوالحسن اشعری به خوبی در می یابیم که حمل ظاهری صفات در توحید ربوبی و اعتقاد به تجسیم ، قبل از اینکه به مکتب وهابیت اختصاص داشته باشد ،در لایه های فاسد اعتقادی افرادی مانند اشعری به چشم  می خورد.

یکی دیگر از ریشه های اعتقادی وهابیت را می توان در اندیشه های مذهب حنبلی جستجو نمود ، چنانکه پیروان محمد ابن عبدالوهاب خویشتن را حنبلی دانسته و وهابیت را زاییده تفکر حنبلی می دانند . حنبلی مذهبی فکری و عقیدتی است که بنیانگذار آن احمد ابن حنبل بغدادی ، درگذشته به سال 241 هجری است. این مذهب در اعتقاد به تشبیه و تجسیم ، دیدگاههایی دارد که از صراحت برخوردار است ، چنانکه یکی از پیشوایان آن در سده ششم ، به نام حافظ ابن جوزی حنبلی، ناگزیر شد طرفداران مذهبش را کنار زند و از نادرستی عقیده در تجسیم در کتابی با نام «رفع شبه التشبیه باکف التنزیه» پرده بر گیرد .

وهابیت

معتقدان به سلف صالح، عقاید خود را به احمدبن حنبل (241- 164.ق) نسبت می دادند، اما پاره ای از فضلای حنبلی در این خصوص، یعنی در نسبت آن سخنان به احمد بن حنبل، با آنان به مناقشه پرداختند. در آن زمان، میان این گروه و اشاعره جدالها و مناقشات شدیدی جریان داشت و هركدام از آن دو فرقه ادعا می كرد كه دعوت آنها براساس مذهب سلف صالح است . معتقدان به سلف صالح با روش معتزله شدیدا مخالفت می كردند؛ زیرا معتزله در تبیین عقاید اسلامی از فلاسفه ای بهره می بردند كه آنان نیز به نوبه خود افكارشان را از منطق یونان ا قتباس می كردند. تصاویری كه از احمد بن حنبل در منابع مختلف ارائه شده، وی را محدثی سنت گرا و ضد فقاهت و اجتهاد نشان می دهد كه از تمسك به رای تبری می جسته و تنها به قرآن و حدیث استدلال می كرده است و چون در استناد به حدیث بسیار مبالغه می نموده ، گروهی از بزرگان اسلام ، مانند محمدبن جریر طبری و محمد بن اسحاق الندیم ، او را از بزرگان حدیث - و نه از مجتهدان اسلام - شمرده اند. درواقع ابن حنبل به عنوان محدثی برجسته و پیرو طریقه اصحاب حدیث با هرگونه روش تاویلی و تفسیر متون مخالف بود و با بزرگان اصحاب رای، سر ناسازگاری داشت.3

آنچه مسلم است ، احمدبن حنبل بیش از صد و پنجاه سال پیشوای عقاید سنتی - سلفی بود، اما «به طوركلی قشری بودن ، متابعت از ظاهر كلام ، جمود افكار، تعصب مفرط حنبلیان، دورافتادگی مكتب فقهی ایشان از واقعیت زنده تاریخی و مهجوری از هر آنچه در اجتماع و زندگی روزمره تازه بود ، در مجموع ، منجر به سقوط و انحطاط این مذهب و كم بودن طرفداران این فرقه شد.»4

ابو محمدحسن ا بن علی بن خلف بربهاری در اوایل قرن چهارم رئیس حنبلیان بغداد بود و با مخالفان آراء و نظریاتش به شدت برخورد می کرد ، به طوری که از غارت خانه و کاشانه آنها دریغ نمی ورزید و به خاطر همین کج اندیشی ها و تعصبات جاهلانه بود که خانه طبری سنگباران شد و فرمان قتل نوحه گران و مرثیه خوانان امام حسین (ع) صادر گردید

پس از درگذشت احمد ابن حنبل، اهل حدیث حتی نزدیکان او با صراحت بیشتری از اعتقادات وی از جمله تجسیم و تشبیه خدا سخن گفتند. عبدالله ابن احمد ابن حنبل کتابی به نام «السنه» را به رشته تحریر درآورده که این کتاب مملو از روایت هایی ساخته و پرداخته یهود ، مبنی بر تشبیه و تجسیم ذات پاک احدیت می باشد .

سلفیه یکی دیگر از سرچشمه های اعتقادی وهابیت به شمار می رود . نظریه پردازان مکتب سلفیه نیز سیر تفکرات و اندیشه های خود را از مکتب حنبلی وام گرفته و  تنها خویشتن را به عنوان پیروان راستین «سلف صالح» که همانا صحابه و تابعین می باشند ، بر می شمردند.

به اعتقاد سلفیون برای دریافت عقاید و احکام دین ، صرفا باید به نصوص قرآن و حدیث تمسک جست. از این رو این گروه اگر چه همانند دیگر فرقه های اسلامی ، توحید را اصل اول به شمار می آورند، ولی برای خداوند متعال قائل به تجسیم و تجسد بودند . این گروه هر چند که بر اسا س آیه شریفه (لیس کمثله شیء) ذات الهی را مانند مخلوقات تعریف نمی کردند ، ولی قائل به این بودند که خداوند دارای بعد و جهت است ، به صورتیکه بر عرش مستقر است و از آنجا به زیر عرش خویش نظر می کند.5

شیعه-وهابیون

آراء سلفیون با تعصب ، جمود و انحراف شدیدتری به وسیله شخصی به نام «ابو محمدحسن ا بن علی بن خلف بربهاری» مطرح و دنبال شد .

وی در اوایل قرن چهارم رئیس حنبلیان بغداد بود و با مخالفان آراء و نظریاتش به شدت برخورد می کرد ، به طوری که از غارت خانه و کاشانه آنها دریغ نمی ورزید و به خاطر همین کج اندیشی ها و تعصبات جاهلانه بود که خانه طبری سنگباران شد و فرمان قتل نوحه گران و مرثیه خوانان امام حسین (ع) صادر گردید.

«ابو علی مسکویه» در ضمن شرح وقایع سال323 هجری قمری می گوید :

«به اعتقاد بربهاری شیعیان اهل بیت پیغمبر در کفر و ضلالت بودند . تهدید کرد در صورتی که شیعیان از اعتقادات خویش دست بر ندارند گردنشان را خواهد زد و خانه و کاشانه شان را به آتش خواهد کشید»6

ابن اثیر نیز در کامل ا لتواریخ درباره عقاید بربهاری چنین می نویسد:

«بربهاری معتقد به تشبیه بود و می گفت ذات خدای متعال دارای کف و دست و انگشتان و دو پا با کفشی از طلا و گیسوان، به آسمان می رود و در دنیا فرود می آید ، وی شیعه آل محمد(صلی الله علیه و آله) را کافر دانسته، و  زیارت قبور ائمه را منع می نمود.» 7

گرایش به اعتقادات و فقه حنبلی- علی الخصوص مساله تجسیم - پس از قرن پنجم افول یافت و دوباره در قرن هفتم  هجری توسط شخصی به نام ابن تیمیه ظهور و بروز پیدا کرد. مولفه های آئین وهابیت در حقیقت ساخته و پرداخته افکار ابن تیمیّه است ؛ 8 در نیمه‌ی دوم قرن هفتم و اوایل قرن هشتم هجری شخصی در شام بنام ابوالعباس تقی‌الدین احمد بن عبدالحلیم حرّانی دمشقی، معروف به ابن تیمیّه ، به نام مبارزه با خرافات و بدعتها قیام کرد و کلیه‌ی مذاهب اسلامی را به لحاظ بدعتهایی که از نظر وی نهاده بودند، به باد انتقاد گرفت. در شام و مصر و برخی از بلاد دیگر غوغایی بپا کرد و با پشتکار خستگی‌ناپذیری با بیان و قلم به نشر افکار خود پرداخت و از میان شاگردانش کسانی شهرت یافتند و در همان زمان کار او را دنبال کردند. ابن تیمیه معتقد است که خداوند واقعا جسم است و بر روی عرش قرار گرفته و مانند انسان با صدا و حروف صحبت می کند. چنانکه در مجموعه فتاوای خویش می نویسد:

سلفیه یکی دیگر از سرچشمه های اعتقادی وهابیت به شمار می رود . نظریه پردازان مکتب سلفیه نیز سیر تفکرات و اندیشه های خود را از مکتب حنبلی وام گرفته و تنها خویشتن را به عنوان پیروان راستین «سلف صالح» که همانا صحابه و تابعین می باشند ، بر می شمردند

«خداوند هر شب هر گونه ای که بخواهد به آسمان دنیا فرود می آید و می گوید: آیا کسی هست که مرا بخواند و من اجابتش کنم؟»9

یکی دیگر از اعتقادات ابن تیمیه مشرک دانستن مسلمانان و دستور قتل آنان بود . وی زیارت قبر پیامبر اکرم و صلحا و توسل به آنها را شرک دانسته و رسما اعلام می دارد :

«هر کس کنار قبر پیامبر یا یکی از افراد صالح بیاید و از آنان حاجت بخواهد مشرک است . پس واجب است چنین شخصی را وادار به توبه  کنند و اگر توبه نکرد ، باید کشته شود »10

ابن تیمیه رواج عقاید باطل دیگری را نیز در کارنامه خویش دارد که از آن جمله: تفسیر شخصی از آیات قرآن کریم، رد آیات متشابه و تفسیر متشابهات به محکمات، طرد احادیثی که پیرامون فضائل امام علی علیه السلام نقل شده، مشرک دانستن و مباح نمودن قتل مسلمین به خصوص شیعیان ، افترا به اعتقادات شیعیان و ذکر دروغهایی پیرامون اعتقادات شیعه ، توسعه در عنوان بدعت و شرک و ...

قابل ذکر است که بسیاری از علمای اهل سنت اعتقادات ابن تیمیه را باطل دانسته و با وی به مقابله برخاستند تا جائی که حاکم وقت وی را در زندان افکند و علمای شیعه و سنی آثار متعددی را در رد ا و نوشتند. در بخشهای دیگر به نحوه مقابله علما با ابن تیمیه خواهیم پرداخت.

چکیده:

اصول و مبانی فکری فرقه وهابیت ریشه در آراء و اندیشه های گذشتگان دارد که عبار تند از:

1 – اندیشه های ابو الحسن اشعری بنیانگذار فر قه کلامی اشاعره

2 – اندیشه های مذهب حنبلی که زاییده تفکرات احمد بن حنبل بغدادی می باشد

3 – معتقدان به سلف صالح ( صحابه و تابعین) که خود را سلفیه می نامند و عقائد خود را از احمد بن حنبل وام گرفته اند .

پی نوشت ها :

1-      اشعری ، علی ابن اسماعیل ، مقالات الاشعریین ، ج1، ص218

2-      دایرةالمعارف بزرگ اسلامی ، جلد  6 ، ص722

3-      مناظرات امام فخر رازی ، تهران ، صص209- 208

4-      اللمع ، ص 321

5-      فرهنگ عقاید و مذاهب اسلامی ، ج اول ص 287

6-       تجارب الامم ج1،ص 322

7-      الکامل فی التواریخ- ج5 ص  172  .وص305

8-      کشف الارتیاب ص196

9-      مجموعه الفتاوی ج5 ص61

10-     الهدیه السنیه ص40

سید حامد حسینی

بخش اعتقادات تبیان

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.