با خالق «بدرود بغداد» (2)
بازیگران «بدرود بغداد» و تجربه كار با آنها موضوع دیگری بود كه نادری درباره آن حرفهای زیادی داشت. او كه از كار بازیگرانش كاملا راضی است در ابتدای سخنانش از بازی خوب مزدك میرعابدینی یاد كرد و گفت: در چند نمایش محدودی كه سال گذشته برای فیلم در نظر گرفته شد، خیلیها فكر میكردند كه آقای میرعابدینی یك بازیگر خارجی است كه توانایی بالا برای تكلم به زبانهای عربی و انگلیسی دارد؛ اما او یك بازیگر بسیار توانمند ایرانی است. وی ادامه داد: مزدك میرعابدینی برای فیلمبرداری صحنههای بوكس فیلم، 15 كیلو وزن اضافه كرد و پس از آن برای فیلمبرداری سكانسهای پایانی نیز 20 كیلو وزن كم كرد! او واقعا توانایی بسیار بالایی دارد. مهدی نادری درباره سایر بازیگرانش فیلمش نیز بیان كرد: در این فیلم به جز عدنان شاه طلایی هیچ كدام از بازیگران، زبان عربی را بلد نبودند؛ اما بازیگرانمان با توانایی بالایی كه داشتند این مشكل را مرتفع كردند. یادی می کنم از خانم پانتهآ بهرام که با قدرت ایستاد و جلوی تنبلی بعضی بازیگرها را برای تکلم و یادگیری عربی گرفت و همه را به وجد آورد. بازیگر خارق العادهای که عربها، لهستانیها و آمریکاییها را به اشک و احترام واداشت. وی در ادامه سخنانش از مجید بهرامی و بازی بسیار خوب او در «بدرود بغداد» یاد كرد و گفت: مجید شعرها و ترانههای بسیاری را حفظ كرد تا كارش را به بهترین شكل انجام دهد. شاید هیچ كس نداند؛ او هنگام فیلمبرداری «بدرود بغداد» در حال شیمی درمانی بود؛ اما ذاتش اینگونه بود كه نگذاشت هیچ كس از دوستانش این موضوع را بفهمد تا به كار خدشهای وارد نشود. نادری همچنین از عدنان شاه طلایی نیز بهعنوان یكی از بازیگران بسیار توانای فیلمش یاد و اظهار كرد: عدنان از كردهای ساكن بغداد است كه میتواند به زبان كردی، فارسی، انگلیسی، عربی و فرانسوی صحبت كند. او واقعا در زبان شناسی و رفتارشناسی شخصیتها به ما كمك میكرد. شاید درصدی از بازی قابل باور بازیگران فیلم نتیجه زحمات او باشد.
حكایت حضور مصطفی زمانی در «بدرود بغداد»
این كارگردان سینما در پاسخ به سوالی درباره اینكه «آیا همه بازیگرانی كه در فیلم بازی كردهاند، همان بازیگران مدنظرتان بودند؟» تصریح كرد: در ابتدا برای بازی در نقش «صالح» محسن تنابنده مدنظرمان بود كه در پایان به مصطفی زمانی رسیدیم. آقای جواد جلالی که اعتماد و اعتقاد زیادی به هنر و دانش کاریاش دارم او را پیشنهاد داد و برای انتخابش خیلی اصرار داشتند اما من به دلیل چهره تلویزیونیاش با انتخاب او مخالف بودم.بالاخره پس از آشنائیاش تلاش زیادی کرد تا نظر همه را برای انتخابش جلب کند. از بازیاش هم راضی هستم و شنیدهام که در یکی دو جا گفته که از بازیاش راضی نیست. شاید این نکته در جواب منتقدینی است که گفتهاند این فیلم بهترین بازی زندگیاش است. شاید اینگونه خواسته از دیگر فیلمهای کارگردانهای دیگر دفاع کند. به نظر من او تازه کار است و بلاخره ارزش کارش در این فیلم را متوجه خواهد شد.
برای این فیلم 270 میلیون تومان از سوی مركز گسترش سینمای مستند و تجربی به عنوان تهیهكننده پرداخت شد. البته سال قبل و در حوالی «اسکار لعنتی» طی نامهای برای هزینهها و کارهای اضافه فیلم درخواست متمم هزینه كردیم كه آنها نیز با هزار سلام و صلوات لطف كردند و با كسر مالیات، 10 میلیون تومان به ما دادند كه واقعا باید از این مبلغ هنگفت تشكر كرد!
«بدرود بغداد» با چه بودجهای ساخته شد؟
مهدی نادری دربارهی بودجه ساخت «بدورد بغداد» هم گفت: برای این فیلم 270 میلیون تومان از سوی مركز گسترش سینمای مستند و تجربی به عنوان تهیهكننده پرداخت شد. البته سال قبل و در حوالی «اسکار لعنتی» طی نامهای برای هزینهها و کارهای اضافه فیلم درخواست متمم هزینه كردیم كه آنها نیز با هزار سلام و صلوات لطف كردند و با كسر مالیات، 10 میلیون تومان به ما دادند كه واقعا باید از این مبلغ هنگفت تشكر كرد. وی دربارهی لوكیشنهای فیلم «بدود بغداد» هم گفت:لوكیشن فیلم «بدرود بغداد» در شهرك سینمایی دفاع مقدس، محله دربند تهران و بیابانهای صفادشت قرار داشت. این كارگردان خاطرنشان كرد:البته طبیعی است كه مانند هر كارگردان دیگری دوست داشتم فیلمم در نیویورك كلید بخورد و سپس برای ادامه فیلمبرداری و داشتن یك لوكیشن واقعی به عراق برویم؛ اما واقعا پول این كارها را نداشتیم. ما حتی پول نداشتیم كه روزی شش هزار تومان به سیاهی لشگرها بدهیم.
درباره دوربین روی دست
نادری در پاسخ به سوالی درباره دلیل استفاده از دوربین روی دست در فیلمبرداری «بدرود بغداد» اظهار كرد: البته برای بعضی جاها اصلانی ابزار ساخت و تصور روی دست را ایجاد میکرد. دربارهی نگاه کارگردانی اگر بگویم، من چنین نگاهی را از سینمای مستند گرفتهام.در سینمای مستند شما آزادانه میتوانید جایگاه خود را نسبت به موضوع تغییر دهید. در فیلم مستند میزانسن در عالیترین شکلش در زندگی وجود دارد. حال اگر بخواهید رویكردی مستندگونه را در یك فیلم سینمایی ایجاد كنید؛ میتوانید از تغییر موقعیت دوربین برای میزانسن استفاده كنید. چیزی که ظاهراٌ به تازگی در سینمای ایران باب شده است. پیشنهاد میکنم به دوستان فیلمساز که شناخت کافی از میزانسنهای زندگی واقعی ندارند یا در فیلمهایشان تصنع میبینند، در صحنهی مستندسازان خوبمان حاضر شوند یا حداقل مستندهایشان را ببینند تا برای یادگیری ساختار دوربین روی دست فیلمهای خارجی را الگو نکنند و به میزانسن ایرانی برسند. این كارگردان سینما در پاسخ به افرادی كه استفاده از دوربین رویدست را اشتباه میدانند، گفت: به نظرم باید نحوه نگاه كردن به تصویر در سینما تغییر كند. در حال حاضر در بسیاری از فیلمها، استفاده دوربین روی سه پایه مانند پوشیدن کت و شلوار در زمین فوتبال است! نادری تاكید كرد: واقعا فكر كنید كه یك مسابقه بوكس با دوربین روی دست و تعیین موقعیتهای دوربین توسط فیلمبردار چقدر میتواند با احساستر باشد؛ نسبت به آنكه دوربین روی سه پایه گذاشته شده و از یك رینگ مسابقه فیلمبرداری كنیم. اگر فیلمبردارانی كه از دوربین روی دست استفاده میكنند، تكنیك مربوط به آن را رعایت كنند كارشان باعث ایجاد نوعی سینمای پویا و داینامیك خواهد شد. در این بخش این كارگردان در پاسخ به اینكه آیا آنچه كه درباره ارتش امریكا در فیلم نشان داده شده است، برگرفته از ذهنیتی نیست كه یك كارگردان ایرانی دارد؟ گفت: خیر! شما وقتی در جامعه اروپایی یا آنچه كه ما به آن غرب میگوییم بروید، میبینید كه با انسانهای دیگر نكات اشتراك زیادی پیدا میكنید. آدم، آدم است. به نظرم تنها مسالهای كه باعث میشود ما یكباره با هم احساس دشمنی كنیم و به جنگ رأی آری بدهیم، عدم شناخت نسبت به یكدیگر است. نادری در ادامه قصدش از ساختن «بدرود بغداد» را ایجاد شناخت مشترك میان افراد دانست و یادآور شد: من در ابتدا میخواهم این عدم شناخت كه از آن صحبت كردم را به همه نشان دهم. كارگردان «بدرود بغداد» در واكنش به مطلبی كه در ابتدای این بحث گفته شد، ادامه داد: «دنیل دالکا» در «بدرود بغداد» فردی رانده شده از اجتماع است كه پیش روی خود راهی جز ورود به ارتش نمییابد. من در فیلمم قصد داشتم موقعیت تراژیك او را به عنوان یك نظامی ارتش آمریكا در تجاوز به خاك عراق نشان دهم. نادری افزود: آنچه كه برایم مهم است این بود كه هیچ كس از این فیلم دفاع از روح جنگ و اشغالگری را تعبیر نكند؛ چرا كه هدفم به هیچ وجه این نیست. من در «بدرود بغداد» ارتشی را نشان دادم كه دو كاركتر مانند «دنیل» و «نیك» در آن حضور دارند. من سعی كردم در این فیلم با مردم آمریكا حرف بزنم و به آنها بگویم كه جوانانتان در خاورمیانه و افغانستان و عراق برای چه هدف و سیاستی از بین میروند.
این كارگردان سینما با بیان اینكه تماشاگر خارجی و مخصوصا تماشاگر آمریكایی و عراقی این نكته فیلم را به خوبی درك میكند، گفت: آمریكاییها روی ارتش خود بسیار متعصب هستند. به عنوان مثال شما نمیتوانید سیگار به دست به بسیاری از مكانهای عمومی وارد شوید؛ اما در اكثر مناطق و محیطها هیچ منعی برای در اختیار داشتن اسلحه ندارید! حال وقتی این تماشاگر متعصب آمریكایی، فیلم من را كه حمله به عراق را تقبیح میكند میبیند، هیچ وقت نمیگوید «چرا ارتش ما را تحقیر كردید؟». او میفهمد كه من میخواهم به او نشان دهم كه چرا جوانان یك كشور در چرخدندههای ماشین جنگی از بین میروند.
وی با یادآوری بازخوردهایی كه تماشاگران آمریكایی گرفته است، بیان كرد: در جشنواره «تورون» من «بدرود بغداد» را با جیم شریدان (كارگردان مطرح ایرلندی که فیلمهای "پای چپ من، در امریکا، به نام پدر و "برادرها، را دربارهی سربازان امریکائی در افغانستان ساخته) دیدم. او میگفت كه این فیلم مستقیما با مردم آمریكا صحبت میكند. برای شریدان عجیب بود كه من سعی نكردم در فیلمم هیچ موضعگیری داشته باشم و كارم را به عنوان یك كارگردان تحسین كرد. كارگردان «بدرود بغداد» خاطرنشان كرد: تماشاگر لهستانی و عراقی كه فیلم به نوعی به او نیز مرتبط میشود، همان نظر تماشاگر امریكایی را دارد. دوست دارم یكبار نقدهایی كه عربها، آمریكاییها و لهستانیها پس از دیدن این فیلم داشتند در مطبوعات و رسانههای ایران منتشر شود تا ببینید آنها چه برداشتهای جالبی از فیلم كردهاند. شاید جالبترین نكته در نقدها این باشد كه دقیقا آنچه كه آنها برداشت كردهاند مطابق با اهدافی است كه ما دنبال میكنیم. نادری با بیان اینكه بسیاری از تماشاگران خارجی فیلم میگفتند كه «بدرود بغداد» با جنبه انسانی و مردمی جنگ سروكار دارد، اظهار كرد: آمریكاییها مانند مردم ما وقتی میفهمند كه فیلمی درباره آنها ساختهایم حساس و بدبین میشوند؛ اما «بدرود بغداد» این حساسیت و بدبینی را از بین برد.
بخش سینما و تلویزیون تبیان
منبع: خبرگزاری ایسنا